به گزارش نما، روزنامه کیهان نوشت: محافل ضد انقلاب اظهارات اخير رضا خاتمي را مورد اعتراض قرار داده و اصلاح طلبان - به ويژه طيف فراري آنها در خارج - را متهم كرده اند كه مي خواهند بر سر جنبش سبز معامله كنند. آنها بازداشت نشدن رضا خاتمي را در كنار برخي مواضع محمد خاتمي نشانه ادعاي خود شمرده اند.
پس از اين اتفاق سايت جرس در مقاله اي به قلم آرش-غ از اعضاي خارج نشين حزب مشاركت سعي كرد چهره اي راديكال و مبارز ترسيم كند و بازداشت او را توجيه نمايد. جرس مي نويسد: اين اولين بار نيست كه اصلاح طلبان و به معناي اخص آنان جبهه مشاركت و برخي از سران آن، اينگونه مورد انتقاد كساني قرار مي گيرند كه در بي عملي سياسي آنان همين بس كه از سال ۱۳۷۶ بارها و بارها براي همين ها، هم سوت زدند و هم كف كشيدند و هم آنها را هو نمودند. آنها را به بي عملي سياسي متهم مي كنند و مي گويند كه «برنامه سياسي» ندارند و براي «پيام آشتي جويانه به حاكميت» بايد به بند نقد كشيده شوند. در حالي كه كسي مثل «محمدرضا خاتمي» در داخل كشور با آن همه ملاحظات و محذوريت هاي امنيتي قرار دارد، از خارج نسخه مي پيچند كه «موقعيت آقاي رضا خاتمي با موقعيت بسياري از همراهان و همفكرانش كه سالياني است زجر زندان و غربت و ستمي كه بر آنان و خانواده هايشان رفته است را تحمل مي كنند يكسان نيست».
جرس در توجيه بازداشت نشدن رضا خاتمي نوشت: چه كسي است كه نداند عمق كينه و مشكلي كه نهادهاي امنيتي با امثال مصطفي تاج زاده و مصطفي قدياني اين روزها پيدا كرده اند، اگر از رضا خاتمي كمتر نباشد بيشتر نيست؟ به تعبير بهتر براي آنها، سه نفر، بهزاد نبوي، مهدي هاشمي و رضا خاتمي، سه خال تكي هستند كه اولي از همان روزهاي آغازين پس از انتخابات به زندان رفت، دومي در هول و ولاي دعواي سياسي با هاشمي رفسنجاني همين تازگي روانه اوين شده است، و اگر محمدرضا خاتمي هم به زندان نمي رود فقط و فقط به دليل انتساب فاميلي او به خانواده امام(ره) است كه دست امنيتي ها را تاكنون بسته است(!)
اين پايگاه اينترنتي بي آن كه به فرار گردانندگانش و عافيت نشيني در اروپا و آمريكا اشاره كند، در ادامه توجيه خود مدعي شد: برخي از دوستان، اصلاح طلب خوب را اصلاح طلب زنداني مي دانند غافل از اينكه خوبي و بدي يك اصلاح طلب به زندان رفتن يا نرفتنش نيست، به نقشي است كه در زمان ايفا مي كند آنها كه به زندان رفتند البته حسيني [!؟] عمل كردند اما ايناني كه در بيرون هستند چندان هم صم و بكم نبودند و چون خاموش نيستند اين همه مورد طعنه و انتقاد قرار مي گيرند. ما در ميان اصلاح طلبان دوم خردادي، اصلاح طلب بد نداريم. آن كه بد است اصلا اصلاح طلب نيست و اشتباهي با اصلاح طلبان بر خورده است.
جرس با اشاره تلويحي به حماقت مدعيان اصلاح طلبي در همراهي با گروهك هاي ضدانقلاب در فتنه سال ۸۸ و برخورد قاطع نظام با آنان نوشت: حزب مشاركت و سازمان مجاهدين در دام براندازي كور و ناپخته اي كه هم گروهي از نهادهاي امنيتي و هم بخشي از اپوزيسيون خام در خارج از كشور براي آن لحظه شماري مي كنند قرار نخواهند گرفت. تازه محمدرضا خاتمي همه اينها را هم در پاريس، در واشنگتن، يا در كره مريخ نگفته است كه دست هيچ جنبنده اي به او نرسد. او درون مرزهاي جغرافيايي كشور با توجه به تمام ملاحظات امنيتي موجود، نظر سياسي خودش را و گروهي را كه بدان انتساب دارد فقط تكرار كرده است.
انتشار اين تحليل حاكي از آن است كه عناصر فراري ورشكسته و رفقاي حزبي آنها در داخل با توجه به كوتاه شدن دست شان از انتخابات مجلس و در كنار آن گرفتار شدن سر صحنه ساختارشكني (فتنه ۸۸)، به شدت نسبت به خبط بزرگ در سه سال پيش احساس ندامت مي كنند. اين طيف با اين حال جرئت ندارند علناً مرزبندي روشني با گروهك هاي برانداز داشته باشند چرا كه اين طيف ها را عقبه خود مي شمارند و با آنها درباره بي اعتقادي به قانون اساسي، ولايت فقيه، خط امام، جمهوري اسلامي و بالاتر از همه اسلام و انقلاب اسلامي هم مسير هستند.