تحریم پدیده زشت و به دور از انسانیت و ماحصل تفکری است که توسعه مادی را منهای اخلاق آموخته است. همانگونه که جنگ پدیدهای زشتتر و نکوهیدهتر است. اما در همان جنگ خانمانسوز به مدارجی رسیدیم که امام جبهه را دانشگاه و جنگ را نعمت دانستند و فرمودند: «هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم.»
از هر منظر و زاویهای به رفتار و مواضع دولتمردان فعلی امریکا مینگریم احساس میکنیم آنان مأمور اثبات حقانیت و مدعای ۴۰ ساله جمهوری اسلامی ایران هستند. حس میکنیم آنان مأمور «معتبرسازی» منطق جمهوری اسلامی هستند؛ منطقی که میرفت با ادا و اطوار تیم قبلی امریکا که پنبه را جایگزین شمشیر نشان میداد، آسیب ببیند.
با فضایی که تجدیدنظرطلبان از یک سو و ناکارآمدی بخشهایی از حاکمیت از سوی دیگر آفریده بودند، کمکم در حال جابهجا شدن جایگاه جلاد و شهید در روابط بین امریکا و ایران بودیم، اما ترامپ مأمور است هر کس را سر جای خودش نشان دهد. به سخنان امام و رهبری و تفسیری که از امریکا ارائه کردهاند بنگرید و آن مواضع را در میدان عمل با رفتار هیئت حاکمه امروز امریکا انطباق دهید، آیا جز این است که آنان مأمور مستند کردن مدعای جمهوری اسلامی ایران هستند؟ ما مدعی بودیم که خوی آنان خوی نظام سلطه است و قانون جنگل بر جهان حاکم است. ترامپ با زدن لگد زیر امضای دولتمردان امریکا و سوار شدن بر دروغ و اغراق این را ثابت کرد.
ما مدعی بودیم امریکا به دنبال دموکراسی در جهان نیست بلکه منافع خود را در حمایت از دیکتاتورها میداند و اکنون با قراردادهای میلیاردی با دیکتاتورهای بدوی این را ثابت کرد. ما میگفتیم امریکا میانجی بیطرفی برای مسئله فلسطین نیست، با انتقال سفارتش به قدس و همچنین تصویب قانون «دولت یهود» این را ثابت کرد. ما مدعی بودیم منطق، حقوق و اخلاق بر دولتمردان امریکا حاکم نیست، با دروغهای علنی، جنگ اقتصادی با چین، اروپا، کانادا و مکزیک این را به اثبات رساند و دیگران نیز با حداکثر تعجب در کنار ما قرار میگیرند. ما میگفتیم قوانین و نهادهای بینالمللی ابزار نظام سلطهاند و تا زمانی محترمند که در خدمت آنان باشند. ترامپ با خروج از برجام، یونسکو، مجمع حقوق بشر سازمان ملل و معاهده پاریس این را ثابت کرد. ما معتقد بودیم آنان نژادپرست هستند. ترامپ در نحوه مواجهه با مهاجران و فرزندان آنان این را ثابت کرد. ما اصرار داشتیم که مسئله امریکا رهبری ایران نیست، بلکه ملت ایران است و اصلاحطلب- اصولگرا نمیشناسد، اما برخی در ایران تلاش کردند بگویند ما امریکا را و امریکا ما را درک میکند. اما ترامپ ملت ما را تروریست نامید و چنان حملهای را آغاز کرد که مسئولان کشور متوجه شدند او هیچ کس را به رسمیت نمیشناسد و اینچنین ترامپ یکی از عوامل مهم وحدت ماست. سخنان روحانی در جمع سفرا را بنگرید. چه چیزی او را در هیبت یک انقلابی ظاهر کرد؟ این هیئت حاکمه امریکاست که چنین خدمتی را به ما میکند، البته جمهوریخواهان همیشه با حماقت حرکت کردهاند و ما از حماقت آنان بهره جستهایم. دشمن خونی ما (صدام) را برداشتند و پس از ۴ هزار و ۳۰۰ کشته نظامی، دوستان انقلاب اسلامی در عراق روی کرسی قدرت قرار گرفتند و آنان با خفت و خواری و دست خالی عراق را ترک کردند. آنان قاتلان دیپلماتهای ما در افغانستان را نیز سرنگون کردند و آن هم خدمت دیگری بود.
در بدو این نوشته آورده شد که تحریم بسیار بد است، اما بپذیریم یک کشور نفتی مثل ایران از «تنبلی خلاقیت» رنج میبرد و گذشته ما ثابت میکند که خلاقیت ما در روزهای سخت متولد میشود. به موشکی و هستهای، خودکفایی بنزین و... بنگرید تا این مهم را دریابید. در مسائل کوچکتر مثل روغن نباتی هنوز وابستهایم چراکه برای تحریم آن احساس خطر نکردهایم و به خلاقیت نیاز نداشتهایم. ترامپ مأمور پیدایش بسیاری از ظرفیتهای خفته ما در ایران است. در شرایط سخت ظرفیتها بهتر دیده میشود و برای برونرفت از گردنهها کفشهای مطمئنتری میپوشیم و قدرت ایستادگی و مقاومت را افزایش میدهیم. منطق ترامپ زیرساخت وحدت مضاعف ملت ماست. باور کنیم اگر وحدت کلمه درباره منشأ مشکلات را با تحرک اقناعکننده دولت آمیخته کنیم، در زمستان امسال فریاد الله اکبر ملت ایران که نماد پیروزی است در شامگاهی از پشتبامها و قلههای این سرزمین به آسمان برخواهد خاست و داغ حلاوت براندازی را بر دلشان خواهیم نهاد. آن روز نوکرانشان در منطقه نیز لنگهای خود را خواهند انداخت و رذالت خود را در مقابل رژه ما خواهند دید. امروز نیز روشنفکران غربباور که «دشمن» را «دیگری» میپنداشتند که میشود با آن «داد و ستد» کرد، زمینگیر شدهاند و همه آنچه آورده شد نشانی از تحقق وعده و نصرت الهی است که حضرت امام به عنوان بنیانگذار این بنیاد رفیع به آن یقین داشتند.