يکي از برکات سفر رهبر معظم انقلاب به استان خراسان شمالي سرنخ نشانه هاي گفتماني بود که معظم له در اين سفر حول يک دال مرکزي و برتر طرح فرمودند و از عموم تريبون داران و کساني که در فضاي مدني و اجتماعي بيش از سايرين تاثير گذارند خواستند تا در اين زمينه گفتمان سازي کنند. در واقع يکي از اتفاقات مهمي که در سفر رهبر انقلاب به خراسان شمالي رخ داد طراحي مقدمات يک منظومه و منشور گفتماني بود که قاعدتا از يک سو ناظر به آرمانها و اهداف کلان انقلاب اسلامي و از سوي ديگر معطوف به واقعيت ها و متغير هاي جديدي بود که در فضاي داخلي و خارجي به وجود آمده است. البته انتظار هم همين بود که مقام معظم رهبري استارت ماشين گفتمان سازي جديد را بچرخانند تا مقدمات يک حرکت جديد در کشور فراهم گردد چرا که به زعم راقم اين سطور تا پيش از اين سفر جامعه اعم از مردم و نخبگان ارگانيک و غير ارگانيک تا حدودي از سردرگمي گفتماني رنج مي بردند. هر روز از گوشه اي از فضاي
نخبگي سازي نواخته مي شد که هارموني گفتماني در بين مجموعه نيروهاي معتقد به انقلاب را تهديد مي کرد. لذا به نظر مي رسيد گفتمان انقلاب اسلامي که در دهه 80 با هدايت مستقيم حضرت آيت الله خامنه اي بار ديگر احيا و تبديل به سکه رايج کشور شد در دهه 90 مي بايست مورد بازتوليد و تاکيد قرار مي گرفت. گفتمان انقلاب که در سالهاي 70 تحت الشعاع گفتمان هاي سازندگي و اصلاحات قرار داشت از سال 80 به بعد با شعار هايي نظير ولايت مداري، خدمت صادقانه به مردم، عدالت گستري، مبارزه با فقر، فساد و تبعيض، مهدويت گرايي، عزت و اقتدار ملي، بازگشت به آرمان ها و مفاهيم اوليه انقلاب مثل ساده زيستي، مردم گرايي، رويکرد جهادي و ... جان دوباره اي گرفته بود در سفر اخير رهبر معظم انقلاب به استان خراسان شمالي نفس تازه کرد و کشور را در آستانه يک حرکت جديد قرار داد.
اين حرکت جديد گفتماني متناظر با دو متغير جديد انتخابات رياست جمهوري سال 1392 و همچنين پروژه آمريکايي و صهيونيستي تشديد تحريم هاي اقتصادي آهنگ ويژه اي را اقتضا مي کند که تبيين آن از منظر رهيافت "تحليل گفتمان" بيانات رهبر معظم انقلاب ابعاد مختلف آن را بيشتر روشن خواهد نمود.
اين تحليل گفتمان در گام اول مسبوق به توافق نخبگي بر مفروضات ذيلاست.
1-گفتمان به عنوان مجموعه اي معنادار از علائم و نشانه هاي زبان شناختي و فرازبان شناختي هر چند مولود گزاره ها يا " text " است اما تنها در يک بستر يا" context" اجتماعي معنا مي يابد. يعني
نمي توان يک گفتمان را فارغ از جامعه و بسترهاي اجتماعي آن مورد تحليل قرار داد. نقطه عزيمت يک برداشت اجتماعي است که جامعه در چه وضعيتي است. رهبر معظم انقلاب با اشاره و تشبيه وضعيت عمومي کشور به يکي از حوادث تاريخي صدر اسلام يعني " جنگ احزاب" در ديدار علما و روحانيون خراسان شمالي برداشت خود را از اوضاع اجتماعي کشور بيان کردند. در جنگ احزاب که در سال پنجم هجري و در ميانه دو جنگ حساس بدر و خيبر رخ داد جامعه مسلمانان در مدينه دچار يک ابتلا و امتحان الهي شد. در اين امتحان همه جبهه کفر مقابل همه جبهه اسلام ايستادند. جبهه شرک، کفر و نفاق در برابر پيامبر اکرم(ص) صف آرايي کردند تا مسلمانان را به زانو در آورند. مدينه مدتي در محاصره هزاران تن از اشرار، کفار و منافقين بود. در اين مدت مردم تحت شديد ترين فشارهاي رواني و اقتصادي بودند. برخي از منافقين در داخل مدينه که تا آن روز پرده از چهره نفاقشان نيفتاده بود نيز مرتب دل مردم را خالي مي کردند و آنها را نسبت به هيبت ظاهري جبهه کفر هراسان مي نمودند. در حقيقت پياده نظام جنگ رواني در بين مسلمين و داخل مدينه لانه کرده بود.
اين در حالي بود که پيامبر عظيم الشان اسلام (صلي الله عليه و آله وسلم) با اشاره به وعده هاي حق الهي مرتب به ساکنين مدينه "اميد" مي دادند و آنها را نسبت به عبور از اين گردنه اميدوار مي کردند... البته سرانجام علي رغم تمام تلاش هاي جبهه کفر و نفاق بدون کمترين درگيري با عنايت ويژه خداوند به مسلمانان، تدابير ويژه پيامبراعظم و استقامت و پايداري مسلمانان لشكر کفر متفرق شد و مسلمين پيروز شدند. امروز نيز وضعيتي شبيه ابتلاي الهي جنگ احزاب براي کشورمان پيش آمده که اگر ملت و مسئولين بتوانند از اين امتحان الهي سربلند بيرون بيايند مطمئنا بر عيار مردم مسلمان ايران افزوده خواهد شد و اين سنگ محک جايگاه مادي و معنوي آنها را ارتقا خواهد بخشيد.
2- يکي از مهمترين گام ها در تحليل گفتمان شناسايي گفتمان هاي متخاصم و يا "دگر" گفتماني است. با بررسي واژگان سفيد و سياه به کار رفته در سفر به خراسان شمالي، فرايندهاي تلقين و تداعي و ... به نظر مي رسد رهبر معظم انقلاب در مجموعه فرمايشاتشان در معرفي گفتمان خصم به يک جريان دو سر اشاره کردند که يک سر آن در داخل و يک سر آن در خارج از کشور است.
در سر خارجي اين غيريت گفتماني غربي هايي قرار دارند که
مي خواهند با تحريم ها و تهديد ها ملت ايران را به زانو درآورند و در سر داخلي جرياناتي در داخل کشور هستند که مدعي اند ملت ايران "خسته" شده اند و ديگر توانايي استقامت ندارند. البته اين سر داخلي دو بخش دارد که يک بخش آن نخبگان ارگانيک و برخي مسئولين کشور هستند که با عدم تدبير، مناقشات بي حاصل و مسئوليت ناشناسي باعث برخي بي ثباتي ها و نابساماني ها مي شوند و بخش ديگرنخبگان غير ارگانيکي هستند که در خارج از حيطه قدرت رسمي به منظور پيگيري منافع انتخاباتي و سياسي، فهم و برداشت هاي ضد عقلاني خود از جامعه را به خورد رسانه ها مي دهند و در حال بحران سازي، التهاب آفريني، سياه نمايي، نقد افسار گسيخته مسئولين و ... هستند. آنها مدعي اند که پيشرفت کشور تنها در گرو "سازش" با غرب و کوتاه آمدن از مواضع اصولي نظام جمهوري اسلامي است.
3-يکي از ويژگي هاي گفتمان، خاصيت پيش روندگي و زايندگي آن است. آنها روز به روز دامنه "دگر" و "غيريت" خود را محدود ميکنند تا جايي که جامعه مملو از دالها و نشانه هايي ميشود که در تجانس با گفتمان برتر است. گفتمان انقلاب اسلامي که امتزاجي از مفاهيم و نشانه هاي موجده و مبقيه انقلاب 1357 است عالي ترين گفتمان در 33 سال گذشته بوده است. اين گفتمان اگر چه در برخي مواقع و مواضع تحت الشعاع برخي گفتمان ها قرار گرفته است اما همواره در متن جامعه وجود داشته و در بسترهاي مساعد سياسي و اجتماعي بارور مي شود.
4-زماني که يک گفتمان رايج مي شود بلافاصله نسخه تقلبي آن نيز به بازار مي آيد. اين درست شبيه اتفاق ناخوشايندي است که براي برندهاي مشهور در بازار رخ مي دهد. وقتي يک برند و مارک مشتري پيدا مي کند انواع کپي هاي آن نيز با قيمت کمتر عرضه مي شود. نسخه تقلبي آنتي گفتمان نيست اما در هيبت و شمايل گفتمان متداول ظهور و بروز مي يابد و به جاي آن خود را جا مي زند. نسخه تقلبي گفتمان اصيل به دليل کالي، خامي و پوکي نمي تواند در جايگاه اجتماعي خود مستقر شود و بلافاصله پس از مدتي با پس زنش در جامعه روبرو مي شود. اين واکنش هاي اجتماعي در ادامه منجر به لطمه خوردن به گفتمان اصيل مي گردد.
5-در رويکردهاي فوکويي، قدرت و گفتمان مي توانند ارتباطات دو سويه اي برقرار کنند و به طور توامان مقوم و مکمل يکديگر باشند. در واقع همان طور که گفتمان قدرت مي آورد قدرت نيز مي تواند گفتمان را روز به روز فربه تر نمايد.
6-مفاهيم و نشانه ها در دل يک گفتمان که حول دال برتر
منظومه وار در گردش هستند به طور توامان در حد فاصل پوسته مناقشه بر انگيز و مرکز گفتمان در حال تردد دائمي مي باشند. يعني اگر گفتمان را به يک اتم تشبيه کنيم و پروتون را در مرکز اين اتم قرار دهيم، يک ابر الکتروني از نشانه ها و مفاهيم پوسته بيروني اين اتم را تشکيل مي دهد.
در اين ابر الکتروني فعل و انفعالات زيادي رخ مي دهد.
يکي از اين کنشها و واکنش ها اين است که الکترونهاي تراز بالاتر به ترازهاي مادون ترسقوط ميکند و يا با گرفتن انرژي کوچکي از اتم کنده ميشوند و به شکل تودهاي از ابر يا گاز، درمي آيند. بر اين اساس يک گفتمان مي تواند با انتقال برخي مفاهيم خود در ترازهاي داراي تهي جا به ترازهاي بالاتر و مناقشه بر انگيز هيبت و فرماسيون گفتماني خود را باز آرايي نمايد.
7- اولويت بندي براي مفاهيم و نشانه هاي گفتمان انقلاب در دهه 90 به ظاهر امري گريز ناپذير مي نمايد اما لاجرم بايد
اولويت ها را فرا نهاد و نشانه هاي گفتمان را به شکل يک پکيج و بسته گفتماني به پيش برد. هر چند ممکن است به ظاهر در پوسته قشري گفتمان مفاهيم جذاب تري وجود داشته باشد اما غفلت از لايه هاي دروني سبب مي شود که ديگران و يا حتي نسخه هاي تقلبي به اين
خلا ها چشم بدوزند.
8- در تحليل گفتمان بيانات رهبر معظم انقلاب نبايد فراموش کرد که ايشان علاوه بر واقعيات موجود به "نقشه راه" انقلاب اسلامي التزام دارند و مبدا و معاد اين حرکت مقدس را نشانه گذاري کرده اند. در بيانات ايشان در استان خراسان شمالي نيز زنجيره منطقي حرکت ملت ايران که از انقلاب اسلامي شروع شده و به تشکيل جامعه اسلامي و يا تمدن با شکوه اسلامي و ايراني ختم مي شود کاملا مشهود و ملموس است.
9- گفتمان ها معمولا داراي دو بعد روبنايي و زيربنايي هستند. بعد نخست، در ساختار زبانشناسانه و بعد دوم، عوامل فرازباني مثل محيط، اجتماع، سياست و قدرت که موضوع گفتمان را مشخص ميكنند. بعد اول تحليل گفتمان را ميتوان صورتگرايي و بعد يا ديدگاه دوم را كاركردگرايي ناميد. در اين مجال در تحليل گفتمان مقام معظم رهبري علاوه بر عوامل زباني صورت دوم يعني بعد کارکردگرايي نيز مد نظر است. به اين معني که در تحليل گفتمان بيانات مقام معظم رهبري در خراسان علاوه بر بعد زيربنايي نبايد از شرايط فرامتني غفلت کرد.
بر اساس اين مفروضات و با توجه به بيانات حکيمانه رهبر معظم انقلاب مي توان حول دال مرکزي و برتر " مقاومت، تدبير و پيشرفت"
حداقل 4 مدار گفتماني در حوزه هاي
1- مقاومت اجتماعي
2- مقاومت فرهنگي
3- مقاومت سياسي
4- مقاومت اقتصادي
ترسيم کرد که برخي نشانه ها و مفاهيم گفتماني در اين مدارات بازآرايي مي شوند.
الف): نمودار تحليل گفتمان بيانات رهبر معظم انقلاب در استان خراسان شمالي
اينکه چرا مقاومت اقتصادي و يا اقتصاد مقاومتي در پوسته قشري و مناقشه برانگيز گفتمان آمده است طبيعتا ناظر به متغير تشديد
تحريم هاي اقتصادي و برخي سوء تدبيرهاي مسئولين در داخل است. از طرفي امروز يکي از مهمترين مشکلات کشور مسئله بيکاري و تورم است که بايد در کانون توجه مردم مسئولين قرار گيرد.
البته ممکن است در برخي مقاطع بر اساس مفروض ششم يعني مفروض الکتروني برخي مفاهيم در حوزه هاي سياسي و يا فرهنگي نيز به پوسته گفتمان مراجعت کنند اما مهم اين است که اين گفتمان در تمام حوزه هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي "پيشرفت" کشور را در گروه مقاومت و تدبير مي داند.