فهیمه اسماعیلی- «علیرضا قزوه» نامی آشنا در شعر انقلاب اسلامی است. او را باید شاعر درد و اعتراض نامید. شاعری که با شعر اعتراض «مولا ویلا نداشت» به شهرت رسید و هنوز هم این شعر از این شاعر از جمله مشهورترین شعرهای اعتراض تاریخ شعر انقلاب اسلامی است. مجموعه شعر سپید «در کلماتم باران میبارد» مجموعه شعری است که سال قبل وارد بازار کتاب کرد و خواننده خود را به مجموعه جدید اشعارش دعوت کرد.
مجموعه شعر سپید «در کلماتم باران میبارد» که از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شده، نخستین پیامی که به خواننده ارسال میکند این است که علیرضا قزوه این بار هم میخواهد نکاتی را گوشزد کند. تجربه سالها رو در رو شدن با شعر این شاعر این خبر را میدهد که هنگامی که علیرضا قزوه سراغ قالب سپید رفته، مسئلهای نیاز به تذکر دادن داشته و او با اشعار سپیدش درصدد بازگو کردن آنها برآمده است.
این کتاب از 59 شعر سپید تشکیل شده که در 12 شعر از آنها عبارات «واژه» و «کلمه» عنوان شده است. وقتی به اشعاری که این واژگان در آنها آمدهاند، نگاه میکنیم، میبینیم شاعر میخواهد با خوانندهاش حرفی بزند و از سر کمبود واژه به انتخاب این عبارات دست نزده است. اگر با فضای شعر کشور بیگانه نباشیم این اشعار قزوه را در واقع در دسته اشعار اعتراض او دستهبندی میکنیم به این خاطر که در روزگار کنونی با اشعاری روبهرو هستیم که ناشاعران به بهانه جذب مخاطب یا به خاطر سیطره فضاهای مجازی قدر واژگان و حتی قلم خود را ندانسته و کلماتی را در شعرشان وارد کردهاند که قلم شرم از گفتن آنها دارد. همچنین شاعر در این دفتر، عبارت «شعر» و «شاعر» را نزدیک به 27 مرتبه تکرار میکند و به تعبیری در نیمی از اشعار این مجموعه این واژگان تکرار میشود و پربسامدترین کلمات این مجموعه محسوب میشوند. شاعر باز هم از به کار بردن این واژگان هدف دارد. او جایگاه شعر و شاعری را نیز به خواننده نشان میدهد و با زبان شعرش عنوان میکند که اگر شعری از شاعری میبینیم که خلاف ارزشهای انسانی، دینی و ملی ما است آن را به پای شاعر و شعر نگذارید. علیرضا قزوه اینجا نیز با شعرش دست از اعتراض برنداشته و شاعرانی را که با اشعارشان عرصه شعر و شاعری را آلوده کردهاند، نواخته است. او برای شعر جایگاه والایی متصور است و این در اشعارش بروز هنرمندانهای دارد.
او حتی خود را در برابر واژگان کوچک میشمارد و این نکته را یادآوری میکند که شاعر اگر مورد توجه و التفات از منبع غیب قرار نگیرد، نمیتواند اشعارش را سامان دهد و این واژگان هستند که از پرده غیب برون میافتند و او را در سرودن یاری میکنند. او در شعر شماره 56 (صفحه74) با زبان شاعرانه نشان داده اگر برای تفنگ که ابزار کشت و کشتار است شعر خوانده شود، عاشق میشود و با این شعر به اثر «شعر» اشاره کرده است:
«برای تفنگ شعر میخوانم
تا عاشق شود...».
در مجموع باید گفت مجموعه شعر «در کلماتم باران میبارد» سروده علیرضا قزوه نوعی موضعگیری شاعرانه در قبال مسائل روز ادبی و اجتماعی است. قزوه هرگاه سراغ قالب سپید رفته به نوعی اسلحه اعتراض دست گرفته و میتوان گفت شعر سپید زبان اعتراض این شاعر انقلابی است.