عاشورا يک روز و کربلا يك سرزمين نيست. عاشورا رمز است و کربلا تاريخ. رمز و راز جاودانگی عاشورا در گستره تاريخ بشريت، الهی بودن آن است. هر چند در تاريخ پس از عاشورا با نگرشهای متفاوت و از جنبه های گوناگون درباره ابعاد و عظمت اين حماسه بزرگ سخن گفته شده است.
عاشورا اوج حماسه است؛ از آن رو که امام حسين(ع) يک تنه و بي سلاح، روياروي حکومتي سفاک ايستاد. حرکت امام(ع) که به حادثه عاشورا منجر شد، چيزي جز يک انقلاب اسلامي و تلاش در راستاي اصلاح جامعه اسلامي نبود. انقلاب امام حسين(ع) به منزله مهمترين عامل برقراري اسلام راستين و کوبنده تحريفات ديني، همواره در طول تاريخ مورد بغض دشمنان اسلام و ديانت بوده است. با اين حال، فرهنگ عاشورا در طول تاريخ همواره براي جامعه اسلامي و مؤمنان الهامبخش بوده و حرارتي در دلهاي مؤمنان ايجاد كرده كه هرگز به سردي نميگرايد.
امام خمینی(ره) نیز چهل سال پیش با شناخت و آگاهي از سياستهای استکبار جهانی در تحميل و حمايت رژيم پهلوی در ايران، با الهام از فرهنگ احياگر عاشورا و بهرهگيری از دو مؤلفه «امر به معروف و نهی از منکر» و «تکليف الهی» که شالوده و اساس شکلگيری حماسه عاشورای حسينی بود، رژيم 2500 ساله شاهنشاهی را برانداخت و مکتب انسانساز اسلام را حيات مجدد بخشيد و غبار تحريف و بدعت را از چهره دين زدود. از مهمترين دلايل موفقيت امام(ره) در پيروزی انقلاب و تشکيل حکومت جمهوری اسلامی احيای نگرش سياسی ايشان به آموزههای دينی و آميختگی دين با سياست بود.
نگاه امام به حادثه عظيم عاشورا به منزله يک ضايعه تاريخی نبود، بلکه ایشان در يک افق برتر و بالاتر قيام امام حسين(ع) را يک حرکت هدفمند و برنامهريزی شده در جهت احيای اسلام و فرهنگ عاشورا را گنجينه عظيم دينی و سياسی و پشتوانه فرهنگ غنی و انسانساز تشيع میدانستند و از اين رو بود كه حماسه حسينی را اساس قيام و مبارزه و تحول و بيداری قرار دادند.
فرهنگ متعالي عاشورا در طول تاريخ و گذشته و حتي آينده عامل هويتبخشي و مقاومتپذيري جامعه ما است. پس نياز داريم همواره شرایط را رصد كنيم و با شناخت از روندهاي موجود، كاستيها و فرايندهاي شكلگيري، پردازش و نمودهاي عملي رفتاري، زمينه حرکت در مسیر فرهنگ عاشورایی را فراهم آوریم.