شواهد انکارناپذیر و واضح نشان میدهد، پروژه آمریکاییها برای برهم زدن تعاملات بین دولتها و ملتهای عراق و ایران تمامی ندارد و آنگونه که برخی تصور میکنند با پایان یافتن رخدادهای بصره، طرحهای تفرقهافکنانه آمریکاییها برای گسترش منازعات بین این دو کشور همسایه به نقطه نهایی نرسیده است. البته باید اذعان کرد، در این سناریوهای پیچیده طراحی شده، عربستان سعودی و رسانههای زرد درون عراق نیز نقشی اساسی و تعریف شده بر عهده دارند.
اما ماجرای جدید از آنجا آغاز شده که «داگلاس سیلیمان» سفیر آمریکا در عراق، نامهای به مقامات بغداد نوشته و طی آن هشدار داده است برخی گروههای شبهنظامی قصد حمله به نیروهای نظامی آمریکا را دارند. در این نامه آمده است اگر بغداد اقدام لازم برای متوقف کردن این گروهها انجام ندهد، واشنگتن آنها را در فهرست مجازاتهای خود قرار خواهد داد! در ادامه این سناریو، «هدر نائورت» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، ایران را مسئول حملات احتمالی به نیروها و مراکز آمریکایی در عراق معرفی کرد!
واقعیت این است که نقش ایران در نابودی داعش در عراق و نیز اثرگذاری و اقدامات جمهوری اسلامی ایران در زمینه کمک به فرایند تعمیق مناسبات شیعی و اسلامی بین دو ملت همسایه عراق و ایران، رژیم آمریکا را به شدت عصبانی کرده است؛ عراق با دارا بودن اکثریت جمعیت شیعه میتواند ضمن توسعه روابط عمیق با ملت ایران، نقطه اتصال گسترش تشیع در دیگر کشورهای مسلمان به ویژه عربزبانان باشد؛ گذشته از این موضوعات، باید عنوان کرد که تلاشهای ائتلاف آمریکایی برای تشکیل دولت مورد علاقه خود در عراق که با شکست مواجه شده، در ارتباط با موضوع روند فزاینده توطئهگری آمریکاییها، مزید بر علت شده است.
این را هم ناگفته نگذاریم که آمریکا به دنبال آن است تا سهم عملیات روانی و جنگ رسانهای را در کنار راهبرد جنگ اقتصادی خود علیه ایران افزایش دهد؛ تعریف کردن سطوحی از منازعات سیاسی و روانی در محیط داخلی و منطقه ایران، بستر بنیادین و اثرگذار اقدامات سختگیرانه اقتصادی آمریکاییها علیه ایران محسوب میشود؛ از این رو آمریکاییها مصمم هستند ایران را در دو محیط داخلی و پیرامونی با «منازعات فرسایشی و ماندگار» درگیر کنند؛ درک این راهبرد به ایران کمک میکند مجموعهای از اقدامات متناسب را در دستور کار قرار دهد.