دکتر میثم پارسا- سفری چند روزه به مشهد، بهویژه زیارت امام رضا (ع) روح و روانم را پالایش داد. اکنون در مسیر بازگشت به تهران، حرکت قطار و عبور با شتاب درختان و خانهها در تصویر پنجره کابین، حسی قرین با زیبایی در برابرم نقاشی میکرد. در حال و هوای خودم بودم و اصلا حواسم نبود نتیجه جستجو در موبایلم را نگاه کنم. بنا به تخصص و حوزه تحقیقاتم که سازمان منافقین است، هر روز واژههای «منافقین»، «مجاهدین» و «مجاهدین خلق ایران» را جستجو میکنم. باید تاکید کنم که در ابتدا که تحقیق درباره گروهک منافقین را آغاز کردم، تصمیم داشتم در زمینه تاریخ اسلام در دوران صفویه نیز کاووش و تحقیق کنم. اما به زودی دریافتم موضوع «منافقین» آنقدر گسترده است که وارد شدن در هزارتوی آن فرصتی برای تحقیق پیرامون موضوعات دیگر را باقی نمیگذارد. بهرحال همچنان که محو تماشای مناظر نقش بسته بر پنجره کابین بودم، یادم افتاد که نباید فرصت را از دست بدهم. به نتیجه جستجو نگاه کردم. در متن یکی از رسانههای نظام نوشته بود: «توطئههای منافقین و سلطنتطلبان...». با دیدن آن، باز هم همان سوال همیشگی!
«غفلت تا کجا؟!»
این سوالی بود که یکبار که در محضر یکی از ائمه جمعه و از نمایندگان مقام معظم رهبری بودم، ایشان آنرا مطرح کردند. آنجا هم بحث منافقین بود و روند تخریبی این دشمنان قسم خورده انقلاب و جمهوری اسلامی. درست در اوج غائله اغتشاشات دیماه ۹۶ بود و برای همه ما روشن بود منافقین نقش هدایت و تسریعکنندگی آن را بر عهده دارند. از سوی دیگر با توجه به شناختی که از آن بزرگوار (نماینده آقا) داشتم و به نزدیکی ایشان با مقام معظم رهبری آگاه بودم، میدانستم این پرسش (غفلت تا کجا؟!) بازتاب یک واقعیت و درد است. اما درست نمیدانستم موضوع چیست. از اینرو آرام دستم را بلند کردم و پرسیدم: - حاج آقا، منظورتان از «غفلت» چیست؟ ایشان نگاهی پر معنا به من کردند. آرام عبا را بر دوش کشیدند. با پشت دست قطرات عرقی که بر پیشانی مبارک نشسته بود را پاک کرده و گفتند: «امروز در اخبار صحبتهای سردار کاظم مجتبایی رو خوندم. ایشان گفته: منافقین و سلطنتطلبان مدیریت حوادث اخیر را برعهده داشتند! (۱۸دی۹۶)» با تعجب به نماینده آقا نگاه کردم. آنگاه دوباره پرسیدم: - خب حاج آقا اشکال این حرف کجاست؟ ایشان دوباره نگاهی کردند و اینبار با لحنی عبرتآموز گفتند: «اشکالش اینست که سردار مجتبایی ناخواسته در این بیانش در اذهان مردم و نیروهای وفادار نظام، فلش را از روی دشمن اصلی که منافقین باشند، بر میدارد! آخر کجا سلطنتطلبان دشمنان اصلی نظام هستند؟ در ۳۹سال گذشته کجا حتی یک اقدام جدی که در حوزه امنیت ملی ما اخلال ایجاد کند، از سلطنتطلبان سر زده؟ اصلا مگر آنها یک نیروی منسجمی هستند؟ فقط یک اسم هستند (سلطنتطلب) و عدهای پراکنده! برای همین هیچگاه این جماعت تهدیدی برای نظام نبوده و نیستند!» آنگاه حاج آقا توضیح دادند که در فرهنگ رسانهای ما، یک اشتباه فاحش وجود دارد. اشتباه نه در «دشمنشناسی»، بلکه در «برخورد با دشمن» است. چرا که هر کس در این نظام دستی در آتش داشته و برای بقای میراث امام (ره) از جانش مایه گذاشته باشد، به خوبی میداند که یکتا دشمن نظام مقدس جمهوری اسلامی، سازمان منافقین است و بس. اما وقتی وارد بْعد جنگ رسانهای با این گروهک میشویم جابجا میبینیم که در برخورد با آن، نویسندگان مقالات، سخنرانیها و... نام منافقین و سلطنتطلبان را کنار هم قرار میدهند. در اینجا نماینده آقا سوالی مطرح فرمودند: «فکر میکنید چرا کسانی که خود به روشنی میدانند دشمن تنها منافقین بوده و سلطنتطلبان یک شوخی بیش نیستند، باز اینگونه «دشمن قسم خورده نظام» را در اذهان مردم مبهم میسازند؟» یکی از دوستان حاضر در جلسه دستش را بلند کرد. دورادور او را میشناختم. از برادران جانباز دفاع مقدس بود. با سادگی و تنها با یک واژه، تمام حرف را زد: «حاج آقا، پارازیت!» نماینده آقا ۲بار زیر لب گفت: «احسنت...» آنشب از توضیحاتی که نماینده آقا پس از آن ایراد فرمودند، فهمیدم که بسیاری از یاران انقلاب دلسوزانه میخواهند نظام را پابرجا ببینند. اما وجود منافقین و نیات پلیدشان، یعنی براندازی جمهوری اسلامی را مانعی بر سر آرزوی ماندگاری نظام میبینند. آنها میبینند که چطور این گروهک پس از غائله ۳۰خرداد۶۰ تا به همین امروز، سالی، ماهی، هفتهای، روزی و ساعتی نیست که برای هدف خود، یعنی براندازی نظام، طرح و نقشه نکشد، اقدام نکند و تیرهای زهرآگین خود را به سمت مقام معظم رهبری و ولایت فقیه پرتاب نکند. بله بسیاری از یاران نظام این واقعیت را به درستی میبینند. اما در گام بعد به بیراهه میروند. یعنی در شیوه مقابله با این دشمن! اینگونه که به جای زنهار دادن جامعه نسبت به یکتا دشمن نظام (گروهک منافقین)، تلاش میکنند نام منافقین را کنار اوهامی به نام «سلطنتطلبان» قرار دهند تا به گفته خودشان «منافقین» برجسته نشوند! حتی دوستی به یک جلسه اشاره کرد که آقای علوی (وزیر محترم اطلاعات) صریحا گفته بود «به تمامی رسانهها ابلاغیه صادر شده که هر جا میخواهند خطر «منافقین» (همان سازمان مجاهدین خلق) را گوشزد کنند، حتما در کنارش نام «سلطنتطلبان» یا «رضا پهلوی» را هم بیاورند تا سازمان منافقین در ذهن نسلهای جوان برجسته نشود!» تاکتیک پارازیت تا آنجا پیش رفت که سردار یحیی رحیم صفوی، علیرغم درایت بیمانندی که در ایشان سراغ دارم، تحت تاثیر تبلیغات ناخواسته همین دوستداران نظام، گفت: «آمریکاییها بدنبال آن هستند که وضعیت داخلی ایران را بهم بریزند و از این رو بدنبال اتحاد منافقین با سلطنتطلبها» میباشند!» (۱۱مهر۹۷) اما آیا دوستانی که چنین طرز فکری دارند به پیامدهای آن اندیشیدهاند؟ آیا این کار و این ارسال پارازیت، جز این است که خطر بالفعل منافقین برای نظام و انقلاب را در اذهان یاران نظام کمرنگ میکنند؟ مگر یادتان رفته خود مقام معظم رهبری به روشنی در مورد اغتشاشات ۹۶ فرمودند: «من عرض بکنم به شما یک مثلثی در این قضایا فعال بوده است. برای امروز و دیروز هم نیست، این سازماندهی شده بوده است... پادوییاش (اغتشاشات) مربوط به سازمان منافقین بود... از ماهها قبل اینها آماده بودند...از چند ماه قبل نسبت به این قضیه که پادویی کنند، سازماندهی کنند...» (۱۹دی۹۶) مگر خود امام خمینی (ره) در سال ۱۳۵۹ به صراحت نفرمودند: دشمن نه آمریکاست، نه اسرائیل، بلکه دشمن همینجا بیخ گوش ماست. همین سازمان منافقین! (نقل به مضمون) پس اگر امام و مقام معظم رهبری را شاخص قرار دهیم، چرا ما در ادبیاتمان به این روشنی و تیزی دشمن را به یاران انقلاب نشان نمیدهیم؟ چرا شجاعانه و البته مسئولانه فریاد نمیکشیم که دشمن برانداز نظام همین سازمان منافقین است و بس! پس همه برای مقابله با این دشمن پلید دست در دست هم دهیم! چرا بیجهت نام رضا پهلوی را که حکم «کبریت بیخطر» برای نظام دارد، به عنوان پارازایت کنار نام دشمن اصلی و برانداز نظام (منافقین) میآوریم؟ آنوقت درحالیکه یاران نظام چنین رویة اشتباهی را در پیش میگیرند، مسعود رجوی پیاپی بر طبل «کانونهای شورشی» کوبیده و فرمان به اغتشاش و براندازی نظام میدهند! در حالیکه مدافعان نظام مقدس ما در عرصه جنگ روانی و تبلیغاتی تلاش میکنند «دشمن را برجسته نکنند!» مریم رجوی با گستاخی به مناسبت اول مهر پیام میدهد: «بازگشایی مدرسهها و دانشکدهها نیروی تازهیی به قیامها و جنبش اعتراضی اضافه میکند. و میتواند رژیم پوسیده را به محاصره درآورد... برای استمرار قیامها و برای آزادی ایران از اشغال آخوندها بهپا خیزید. کانونهای شورشی را در مدرسهها و دانشگاهها گسترش دهید!». بله دشمن جدیست. دشمن در رابطه با نظام از تاکتیک «پارازیت» استفاده نمیکند. پس ما هم به خودمان بیاییم. پردهها را کنار بزنیم. تاکتیک سراپا ضرر «پارازیت» را منسوخ کنیم. شجاعانه فلش را به سوی دشمن اصلی نظام نشانه برویم و به یاران نظام امید بدهیم که میتوانیم نظام را از گزند تهدید منافقین در امان بداریم.