پس از اجرای اسناد بالادستی، نظیر شش برنامه توسعه پنج ساله و سند چشمانداز 20 ساله، اکنون سومین سند بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران با عنوان «الگوی اسلامیـ ایرانی پیشرفت» از سوی رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است. نگارش چنین اسنادی که حاکی از توان برنامهریزی راهبردی، قدرت آیندهپژوهی و ثبات سیاسی کشورهاست، در وضعیت پیچیده جهان کنونی که مسابقه توسعه و پیشرفت نانوشته در میان جوامع وجود دارد، نوعی ضرورت نیز به شمار میآید.
رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) در ابتدای متن ابلاغی این الگو تأکید کردند: «این سند، اهمّ مبانی و آرمانهای پیشرفت را تدوین کرده و افق مطلوب کشور را در پنج دهه آینده ترسیم و تدابیر مؤثّر برای نیل به آن را طرّاحی کرده است که با تحقّق آن، که کاری عظیم و دشوار امّا ممکن و شیرین است، کشور راه پیشرفت را خواهد پیمود و طلیعه مبارک تمدّن نوین اسلامی ایرانی در زیستبوم ایران رخ خواهد نمود.»
در ادامه حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در جایگاه تعیینکننده سیاستهای کلی نظام، ضمن تعیین وظایف اولیه و صدور فرامین برای نهادهای گوناگون در زمینه نسبت آنها با این الگو، از دستگاهها، مراکز علمی، نخبگان و صاحبنظران در همه سطوح علمی و مدیریتی خواستند به طور عمیق ابعاد سند تدوین شده را مطالعه و بررسی کنند و نظرات مشورتی خود برای تکمیل و ارتقای این سند بالادستی را به مسئولان ارائه دهند. این نحوه رویکرد و عملکرد رهبری واجد نکات ارزشمندی در مردمسالاری دینی و اعتماد نظام به خرد جمعی و انقلابی است که بازبینی آنها خالی از لطف نیست:
1ـ استفاده از خرد جمعی و تجارب تدوین اسناد بالادستی پیشین، سبب تدوین سندی همهجانبهنگر، راهگشا و دقیق میشود که به مثابه نقشه راه تحول و پیشرفت ایران در افق 1444 عمل خواهد کرد. در این بخش هر قدر نظرات عمیقتر، دقیقتر و متنوعتر از نظر شیوهها و راههای رسیدن به هدف تنظیم شود، هزینههای محصول نهایی کمتر و اتقان آن بیشتر خواهد بود.
2ـ برای موفقیت چنین اسنادی لازم است الزامات تحقق سند ملی و اسلامی به درستی و در تأملات کارشناسی دقیق پیشبینی شود. این الزامات شامل الزامات دانشی، روشی و اجرایی خواهد بود.