بیبیسی عربی و انگلیسی و فارسی، انبیسی، سیانان، تایم، نیوزویک، رویترز، راشاتودی، الاخبار و...، هر کدام را که نگاه کنید، درباره قتل یک روزنامهنگار سعودی در سفارت ترکیه مینویسند! سران آمریکا، آلمان، انگلیس و... بر ضرورت رسیدگی به پرونده خاشقجی و روشن شدن زوایای کشته شدن او تأکید میکنند و حتی دولت ترامپ، بزرگترین حامی رژیم سعودی مجبور شده است تحت فشار از لزوم مجازات ریاض به دلیل آنچه بر سر این چهره رسانهای ضد سعودی آورده، سخن به میان آورد و پس از گذشت چندین روز همچنان نام خاشقجی جزء هشتگهای مهم در فضای مجازی است! اما آنچه در این یادداشت مورد نگاه و توجه ماست، نه قتل خاشقجی و اثرات آن بر دولت سعودی و آینده ولیعهد مغرور و خودسر عربستان؛ بلکه توجه به مرگ حقوق بشر در جهان است؛ به نمایش خندهداری است که به بهانه مرگ خاشقجی پشت عنوان حقوق بشر به راه افتاده است! این روزها در حالی همه از ضرورت بررسی زوایای پنهان مرگ این روزنامهنگار سخن میگویند و ژست مدافع حقوق انسان دارند و سازمانهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر بیانیه میدهند و اعلام میکنند دولت سعودی باید پاسخگو باشد که همگی سالهاست بر کشتار مردم مظلوم یمن به دست شاهزادگان سعودی چشم بستهاند، قحطی گسترده در کشور یمن را نمیبینند، جان باختن هزاران مرد و زن و کودک یمنی را هیچ میپندارند و از کنار فاجعه انسانی در یمن به سادگی عبور میکنند و مجامع بینالمللی که عنوان حقوق بشر را یدک میکشند، گویا اصلاً نمیدانند کشوری به نام یمن بر روی نقشه جهان وجود دارد! رفتار دوگانه و متناقضی که حقیقت حقوق بشر در جهان را به نمایش میگذارد و نشان میدهد واژگانهای به ظاهر انسانی تا چه حد تابع مواضع سیاسی در جهان هستند. به عبارت دقیقتر، هیاهو درباره مرگ خاشقجی و سکوت در زمینه یمن تصویری واضح از جهان متعفنی است که سیاستمداران ساختهاند!