سیدهادی سیدعسگری- «کریستین تِیت» نویسنده محافظهکار، مفسر سیاسی و مولف کتاب در نیویورک در یادداشتی نوشته است بر خلاف آنچه رسانهها وانمود میکنند، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در بسیاری از موارد از همان سیاستهایی پیروی میکند که «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا آغاز کرده و دنبال میکرد.
او در پایگاه «هیل»، ابتدا به جنجالهای مخالفان رئیسجمهور آمریکا در این کشور به ویژه در توئیتر درباره مواضع او در قبال مهاجرت و کودکان مهاجر پرداخت و نوشت: «گفته شده که دونالد ترامپ، یک نازی و نوکنفدرال است. او کودکان را به اردوگاهها میفرستد. طرفداران او نژادپرست هستند و سیاست مهاجرت او مانند هولوکاست آینده است».
«نوکنفدرالی» به افراد و گروههایی گفته میشود که حامی ایالات مؤتلفه آمریکا و اقداماتش در جنگ داخلی آمریکا هستند. ایالات مؤتلفه به اتحاد مجموعهای از ۱۱ ایالت جنوبی آمریکا در سالها ۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ گفته میشود؛ ایالتهایی که مخالف ممنوع شدن بردهداری در آمریکا بودند.
جنگ داخلی آمریکا جنگی بین ایالتهای شمالی و جنوبی این کشور در نهایت با پیروزی شمالیها به رهبری «آبراهام لینکلن» رئیسجمهور وقت به پایان رسید.
به رغم گذشت این همه سال از جنگ داخلی، تنشهای نژادی و اختلافها درباره میراث و نقطه نظرات «ایالات موتلفه آمریکا» همچنان بحث برانگیز است.
تِیت در ادامه یادداشت خود به اظهارنظر انتخاباتی معروف ترامپ درباره خشکاندن ریشه فساد در نهادهای حاکم بر سیاست آمریکا اشاره کرد و نوشت: «به نظر میرسد بسیاری از سیاستهای او کاملا در نهادهای قدرت در واشنگتن یا همان "باتلاق فساد" ریشه دارد. در عالم واقعیت، ما از ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ (آغاز ریاست جمهوری ترامپ) شاهد تغییری بزرگ نبودهایم».
او معتقد است: «باراک اوباما و دونالد ترامپ افراد کاملا متفاوتی هستند، اما اگر لفاظی و ادبیات آنها را کنار بزنید، شاهد دولتهایی هستید که شباهتهای بسیاری دارند. اعتبار و سندیت زیادی در میلیونها بحث و جدل در توئیتر، واشنگتن پست و محکوم کردنهای شاعرانه وجود ندارد. چپهای هراسان به شدت برآشفتهاند و از شخص ترامپ و سبک و روش او تنفر دارند و نه از ذات و جوهره او. با نگاه به اقدامات عملی کاخ سفید ما میبینیم که دولت به طرق مختلف نه تنها در حال نابود کردن جهان نیست، بلکه به دنبال تغییر چندانی هم نیست».
به اعتقاد این نویسنده محافظهکار، ترامپ در کارزار انتخاباتی خود درباره مهاجرت، یک «طرح مستقل از احزاب سنتی محافظهکار و دموکرات» ارائه داد، اما در یک سال و نیمی که از دولتش گذشته، رویه و قوانین سابق را ادامه داده است.
این آمریکایی ادامه داد: «برای مثال، نگهداری موقت کودکان مهاجران از توافق سال ۱۹۹۷ نشات میگیرد. در سال ۲۰۰۸ با اجماع قانونی تصویب شد که طبق آن، دفتر امور استقرار مهاجران (در وزارت بهداشت آمریکا) در کانادا یا مکزیک کودکان مهاجران را نگهدارد. هدف از این کار؟ ممانعت از قاچاق آنها به آمریکا است. عکسهایی که اخیرا عصبانیت زیادی را برانگیخت، از جمله عکسهایی از کودکان به خواب رفته در قفسها، مربوط به سال ۲۰۱۴ است».
از نظر او، رسانههای آمریکا تمرکزشان روی تغییرات کوچک است و کاخ سفید عملا فقط صندلی عرشه کشتی تایتانیک را تغییر داد، اما طوری با آن رفتار شد که انگار در حال برنامه ریزی برای نسلکشی است.
به اعتقاد او، کاخ سفید و کنگره آمریکا تمایل چندانی برای حل موضوعات اساسی و ریشهای در ارتباط با مهاجرت و دیگر مسائل ندارند.
«کریستین تِیت» ادامه داد: «در مسائل سیاست خارجی هم شباهتهای ترامپ و اوباما ادامه دارد. تردید کمی وجود دارد که اوباما در سال ۲۰۰۸ به خاطر بیانیهها و اظهارات صلحطلبانه و مسالمتجویانهاش پیروز شد، اما اوباما نه تنها در عمل به وعدههایش ناکام ماند، بلکه از بسیاری جهات اشتباهات قدیمی و جدید را تعمیق کرد».
او نوشت: «کارزار انتخاباتی ترامپ با اجماع جمهوریخواهان و دموکراتها برای مداخلات خارجی، مخالفت میکرد. محور "نئو انزواگرایی" او در سال ۲۰۱۶ بسیاری از آمریکاییها را به خود جذب کرد؛ آمریکاییهایی که از تلاش برای حملات پهپادی در ماجراجوییهای خارجی و جنگها و مناطق درگیری که دولت اوباما یا آنها را ایجاد کرد یا در سوریه، اوکراین، یمن، لیبی، عراق و افغانستان سبب شدت گرفتن آنها شد، خسته شده بودند.
ترامپ توانمندی خود را نشان داد، اما با حملات سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به سوریه، حماقت خود را هم نشان داد. امروز، آمریکا بیشتر از دو سال گذشته به شدت در جنگ داخلی سوریه درگیر است».
از نظر این تحلیلگر آمریکایی، شباهت ترامپ و اوباما در موضوعات اقتصادی به ویژه در موضوع «بدهی ملی ایالات متحده آمریکا» هم ادامه دارد.تِیت مینویسد: «ترامپ مانند اوباما هیچ تلاش عمدهای برای برچیدن دلیل اصلی کسری و بدهی، که قوانین مربوط به بودجه خدمات عمومی است، انجام نداد. بدهی ملی اکنون ۲۱ تریلیون دلار است و تا سال ۲۰۲۸ به ۳۳ تریلیون دلار خواهد رسید».
او یادداشت را با این جمله پایان میدهد: «ترامپ از منظر ادبیات و لفاظی به شدت متفاوت از سلفهای خود است اما لافزنیهای او هنوز شکل سیاست به خود نگرفته است».