رئیسجمهور آمریکا در ادامه اقدامات ضد ایرانی خود، برای سیونهمین بار فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در قبال ایران را به مدت یک سال دیگر تمدید کرد. این قانون را تمام رؤسایجمهور آمریکا که پس از انقلاب اسلامی روی کار آمدهاند، (از سال ۵۸ تا الان) برای براندازی در ایران هر سال امضا کردهاند. امضای این قانون به نوعی آغاز یک جنگ روانی علیه ایران در آبان هر سال است و بیش از آنکه اثر واقعی و محسوس داشته باشد، صرفاً در صدد آن بوده است که به مسئولان آمریکایی روحیه بازگشت و تقابل با ایران را بدهد.
کلکسیون امضا فرمان تقابل با ایران نه تنها نتوانسته است سبب تضعیف موقعیت و قدرت نفوذ جمهوری اسلامی ایران و محدودیت جغرافیای انقلاب شود؛ بلکه آنها اکنون به تشکیل بسیج جهانی تحت فرماندهی ایران اعتراف میکنند.
مؤسسه واشینگتن با بیان اینکه؛ «اعتمادبهنفس ژئوپلیتیک ایران» برای مقابله با آمریکا افزایش یافته است، مینویسد: «بسیج جهانی اسلام» تحت رهبری ایران است، اما ترکیب آن روزبهروز ماهیت چندملیتی بیشتری پیدا میکند؛ بنابراین هر سازمانی که وابسته به این بسیج باشد میتواند منافع ضد آمریکایی تهران را در افغانستان، سوریه، یمن و دیگر کشورهای مهم استراتژیک پیش ببرد؛ حتی بدون آنکه نیازی به حضور میدانی چشمگیری از جانب ایران داشته باشد.» در ماههای گذشته شایعههای متعددی درباره قحطی در ایران، سقوط نظام یا براندازی و... از سوی رسانهها و برخی کاربران شبکههای اجتماعی وابسته به آمریکا و ضد انقلاب مطرح شد، اما اکنون که این روند بدون کوچکترین حادثهای در 13 آبان پایان یافته آژانسهای اطلاعاتی آمریکا اعتراف کردهاند که هیچ نشانهای از اینکه حکومت ایران در حال فروپاشی باشد وجود ندارد؛ بلکه با حکومتی مواجه هستند که مانند سالهای گذشته شرایط را در کنترل خود دارد.
این خبر برای مسئولان آمریکایی سخت و گران تمام شد و آنان انتظارات دیگری برای پسا ۱۳ آبان داشتند؛ البته آمریکا در جنگ روانی چند ماهه گذشته نتایج کمرنگی را به دست آورد، به نوعی که بسیاری از مردم به خرید مازاد بر نیاز خود تحریک شدند (که البته این جمعیت اکنون به آمریکا بیاعتمادتر شدهاند) و متأسفانه مسئولان اجرایی و رسانهای ما در این جنگ روانی کمظرفیت ظاهر شدند؛ زیرا نتوانستند این قشرهای متأثر از بیگانه را اقناع کنند که نظام اسلامی بسیار قدرتمندتر از طرحها و نقشههای آمریکا جلو میرود.