به گزارش نما، روزی رسولخدا صلى الله علیه و آله و اصحابشان از نبردی باز میگشتند، حضرت رو به یارانشان کردند و فرمودند: مرحبا به قومى که جهاد اصغر را به انجام رساندهاند و «جهاد اکبر» برایشان باقى است. یاران به حضرت عرض کردند که: اى پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ فرمود: «جهاد با نفس» ۱
به راستی اینهایی که در جهاد با نفس سرکش خود، قیام کردند و سختیها و مشقت هایی را به جان خریدند که بودند؟ یا درستتر بگوییم، کیستند؟
شاید برایمان عجیب باشد که حقیقتاً جهاد با نفس چیست؟ آیا در این دنیایی که آدمیان جملگی دنبال ثروتاندوزی یا به تملّک درآوردن زرق و برق های ناپایدار دنیایی اند، می توان از چیزی به نام «جهاد» هم دم زد؟! آیا به راستی با احاطه ای که روحِ غربی بر جان های ما یافته، وجود چیزی به نام جهاد و روحیه جهادگرانه ممکن است؟
برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی به اوقات تاریخی معاصر خود بیندازیم؛ متفکرینی که پس از فروپاشی بلوک شرق، نظریه ی«پایان تاریخ» را مطرح کردند، گفتند که:« تاریخ به پایان خود رسیده. لیبرال-دموکراسی(بلوک غرب) قلّه و انتهای تمدّن بشری است و این همان پایان تاریخ است.» اما شاید این اندیشمندان از انقلاب اسلامی امام-که در حقیقت انقلابی در جانِ تمدّن های خفته بود- غافل بودند، انقلابی که امام خمینی رضواناللهعلیه طلایه دارش بودند، فیالواقع انقلابی در جان های مردم جهان بود، به قول یکی از اندیشمندان معاصر غربی:«انقلاب ایران، روح دنیای بیروح غربی است» ۲ ، این بیروحی دنیای متجدّد چگونه است که اندیشمند غربی، لفظ«روحِ دنیای بی روح» را به کار می برد؟ مگر قبل آن چگونه بودیم که انقلاب اسلامی حضرت امام قیامی علیه آن بود؟! بیروحی جهان متجدّد غربی؛ همان زندگی خشکِ و مکانیکی انسان جدید است، که تمام فضیلت ها را در خواسته های نفسانی خودش محدود می کند و مسائلی نظیر؛ ایثار، جهاد و فداکاری در این دایره، بیمعنا هستند.
و سرانجام این انقلاب امام بود که روح جهادیگری و روحیه ایثار و فداکاری را در جان های مردم عصر خود زنده کرد...
«جهاد و شهادت»
(یادبود امیرمحمد اژدری جهادگر انقلاب)
همین یکی دو روز پیش بود که یکی از مسئولین قرارگاه جهادی امام رضا علیهالسلام، که در حین پیگیری مشکلات و کمبود های محرومین و مستضعفین یکی از مناطق بود، بر اثر حادثه ای به شهادت رسید. شهادت «امیرمحمد اژدری» حقیقتاً یکی از جوانان مؤمنی بود که در چندین سال آخرِ عمرِ کوتاه و پربرکت خود روح جهاد و جهادیگری را به منصه ظهور رساند. این موضوع ما را واداشت تا نگاهی به حال و هوا و روحیه ی جهادگران در اردو های جهادی و میدان های جهادی بیندازیم.
اردوی جهادی، مقدمهای بر «جهاد با نفس»
... سختی، تشنگی، گشنگی، دوری از خانواده، دوری از امکانات رفاهی و... اینها تنها گوشه ای از سختی های جوانان و نیرو های جهادی است، اینها همانانی هستند که برای رفتن به دوردست ترین نقاط کشور به منظور کارگری کردن، پیش ثبتنام می کنند و نه تنها بابت این پولی دریافت نمی کنند، بلکه پولی هم باید بپردازند تا اعزام شوند. این جوانان، همان هایی هستند که سختی کشیدن را جایگزین راحتی و آسودگی خود می کنند، همان هایی که سختی کشیدن در راه خدا را مصداق جهاد اکبر، و خدمت به خلق الله را عبادت می دانند و قدمی هر چند کوچک در راه پیاده سازی عدالتی که حضرت امام از آن دم می زد بر میدارند، اینها کسانی هستند که یک لحظه هم آرام نمینشینند، چرا که سرتاسر وجودشان لبریز از اشتیاق و محبت به خدا و حجت خدا (عجّل الله فرجه) است، این جوانان همانهایی هستند که گفتند:«اگر خسته شدیم ، باید بدانیم کجای کار اشکال دارد، و گرنه کار برای خدا که خستگی ندارد، جنگ در راه خدا لذت بخش است...» ۳
این بچه ها، از صبح تا غروب بدون وقفه تلاش می کنند تا بتوانند یک مسجد، مدرسه یا خانه ای برای محرومین و مستضعفین آن محدوده بسازند، مستضعفینی که امام این انقلاب خطاب به آنها فرمود:«شما ها هستید که این انقلاب را به ثمر رساندید، گروههایی که در سرتاسر این کشور این انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد های محروم بودند، همانهایی که مستضعف هستند و کاخنشینها آنها را استضعاف میکنند، اینها ثابت کردند که کاخنشینها ضعیف و پوسیدهاند و برای این ملت هیچ کاری نکردهاند و نخواهند کرد.» ۴ و چه بهانه ای بهتر از این که جهادگران بتوانند لبخند رضایت بر لبان امام زمانشان (عجلّ الله فرجه) بنشانند؟!
نهایت طلب این بسیجیان، پیام این آیه از قرآن کریم است که فرمود:« وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین » و آنهایى که در راه ما تلاش مى کنند، به طور قطع به راههاى خودمان آنان را راهنمایى مى کنیم؛ زیرا که خداوند با نیکوکاران است. ۵
۱-وسائل الشیعة، ج15، ص161
۲-میشل فوکو جامعه شناس آمریکایی
۳-شهید حسن باقری
۴- صحیفه امام، ج۱۴، ص: ۲۶۱
۵-سوره عنکبوت/