گفتگو: نفیسه زارعی- در هفته گذشته یورونیوز با انتشار گزارشی از سازمان ملل متحد را ذکر کرده بود که طی آن براساس آمار این ادعا مطرح گردیده که خانه خطرناک ترین مکان برای زنان است؛ قطعا این آمار ماحصل درنظر گرفتن خانواده در کشورهایی است که یا خودشان در غرب هستند و یا تحت تأثیر غرب قرار دارند، بررسی موضوع خانواده در ایران و غرب شاید بتواند دلیل محکمی بر عدم صدق این گزارش نسبت به امنیت زن در خانواده ایرانی باشد، از این رو ما به سراغ زهرا رنجبران که خود مدتی برای طی دوره دکترا در اتریش در رشته حقوق روزگار گذرانیده و اکنون در حوزه زنان و خانواده فعال است، رفته و با او گفتگو نمودیم:
مساله خانواده و جامعه خانواده محور در سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار با اهمیت بوده و به آن توجه شده است، این مسئله در خارج از ایران چگونه است؟
در آنجا هم خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مورد اهمیت است. اما به این اندازه که در ایران تلاش شده تا به آن اهمیت داده شود در کشورهای غربی به آن توجه نشده است؛ بینش و نگاه به مسئله خانواده در آنجا متفاوت است. یک خانم که تنها که با فرزندش زندگی می کند، یک خانواده محسوب می شود و اشکال دیگر خانواده هم با شرایط مختلف وجود دارد که ما به این مسئله درهم آمیختگی می گوییم. البته همه اعضاء خانواده که با هم زندگی می کنند مورد حمایت قرار دارند و قوانین نیز این امکان را فراهم می کنند. در غرب لزوما خانواده به معنای پدر، مادر و فرزند نیست؛ در آنجا بسیاری از زنان و مردان جدا از هم زندگی می کنند و یا با هم زندگی می کنند اما ازدواج نمی کنند. این موضوع در آن کشورها رایج است و دولت از این حرج و مرج انسانی حمایت می کند.
منظور از حمایت چیست؟ دولت چه خدماتی به آنها میدهد؟
حمایت اقتصادی از کودک در این کشورها مطرح است. فرقی نمی کند که کودک در خانواده به اصطلاح خودشان سنتی و همراه پدر و مادر زندگی می کند و یا نزد یکی از آنها. به هر حال دولت خود را مکلف به حمایت از این فرزند می داند چون معتقد است آنها نیروی کار و سازندگی جامعه هستند.
شما گفتید که در ایران توجه به خانواده سنتی بیشتر است، چرا؟
در ایران تلاش ها در این راستا است که خانواده سنتی را حفظ کنند اما در کشورهای غربی این بینش وجود ندارد. آنجا خانواده به هرشکلی از زندگی افراد با فرزندان گفته می شود و همه این سبک های زندگی پذیرفته شده است اما در ایران تمرکز بر شکل کامل خانواده یعنی پدر، مادر و فرزندان است و سیاست ها در این راستا تنظیم میشود. البته باید توجه کنیم که در غرب به مسئله خانواده سنتی و حمایت از آن از سوی گروه های مردمنهاد توجه زیادی میشود اما سیاستهای آنها در این مسیر قرار ندارد.
آموزش و پرورش و وزارت بهداشت در این زمینه در کشورهای غربی چه تلاشهایی می کنند؟ آیا حمایت خاصی از زنان و خانواده ها صورت می گیرد؟
در غرب جوانانی که می خواهند جدا از والدینشان بعد از سن 18 سالگی زندگی کنند از سوی دولت و یا شهرداری، مورد حمایت قرار می گیرند و به آنها حداقلهای زندگی را می دهند. البته این هم شرایطی دارد مثلا به جوانانی که تحصیل می کنند و یا شغلی می آموزند، مورد حمایت قرار می گیرند در غیر این صورت حمایتشان ضعیف است. برخی نیز حقوق بیکاری می¬گیرند و زندگیشان اگرچه سخت است اما به هرحال هزینه یک زندگی اولیه برای آنها تأمین می شود.
چه تفاوت های اساسی دیگری در فرهنگ خانواده های ایران و اروپا وجود دارد؟
امکاناتی مثل مهدکودک، مرخصی زایمان و حمایت های اقتصادی از زنان در ایران خیلی لازم است، این می تواند استرس در خانواده را به شدت کاهش دهد و از اختلافات کم کند. من در ایران دیدم که خیلی از زنان نیمه¬وقت کار می کنند و این خیلی خوب است که زن می تواند علاوه بر اینکه موقعیت اجتماعی داشته باشد، در کنار فرزند و خانواده نیز حضور داشته باشد. در اروپا نگاه غالب این است که زن و مرد همزمان باید کار کنند و دسته کمی از افراد هستند که زن به دلیل درآمد بالای مرد مجبور به کار در بیرون نیست؛ با این حال استقلال مالی سبب می شود که زنان در اروپا حتی اگر نیاز به منابع مالی نداشته باشند اما به کارهای پاره وقت تمایل نشان می دهند. در اروپا قانونی به عنوان نفقه معین نداریم اما این مساله وجود دارد که مرد موظف به تامین نیازهای زن است اما اگر زن درآمد خوبی داشته باشد نمی تواند انتظار نفقه از مرد را داشته باشد و از آنجایی که زن و مرد با هم کار می کنند، زنان معمولا دیگر حق نفقه ندارند.
با این شرایطی پس می توان اینگونه گفت که در خانه زن می تواند به سادگی مورد تعدی قرار گیرد؟
در غرب قوانین سختی برای خشونت های زن و شوهری وجود دارد، این قوانین همه بر اساس اجبار اجتماعی معنا پیدا می کند اما در نهایت ماجرا باز ما شاهد هستیم که زنان در خانه ها دچار ضرب و شتم قرار می گیرند، سوءمصرف مخدرهایی نظیر الکل و مانند آن خانواده های سنتی را با چالش مواجه می سازد همچنین در خانواده هایی که بافت خانواده سنتی را ندارند نیز به سادگی اتفاقات ناگواری میافتد که حقوق اولیه زنان را دستخوش نقض شدن قرار می دهد.
در ایران چطور؟
در ایران به دلیل اینکه خانواده در سطح کامل خود یعنی پدر، مادر و فرزندان معنای ثابت و ارزشی خود را دارد بنا بر این ارزش ما شاهد رعایت حقوق معنوی هستیم؛ یعنی نیازی نیست قانون به ما بگوید اگر فلان کار را در قبال هم نکنید جریمه می شوید و این اجبار باعث رعایت حقوق متقابل شود بلکه اصل محبت و عشق-ورزی باعث می شود افراد در کنار یکدیگر بمانند و همین مقوله به خودی خود تعاملات انسانی را قوام می دهد.
و سخن پایانی با مخاطبان شما؟
حرف آخر توجه به تغییرات نرمی است که در بافت خانواده اتفاق میافتد اگر سیاستگذاران فرهنگی برای حفظ کیان این نهاد آسمانی تدبیری نکنند و ابعاد حمایتی را درنظر نیاورند شاید در آینده ما نیز با چالش های جدی مواجه شویم، چالش هایی که بحران¬زاست. عبور از این مرحله نیز با همراهی خانواده ها، تسهیل شرایط تشکیل خانواده، کاستن از مشکلات اقتصادی که اصلی مهم در عدم تشکیل و یا فروپاشی خانواده هاست و اموری از این دست می تواند کشور ما را در بحران عدم وجود الگو برای کشورهای دیگر، مطرح کند.