همزمان با انتصاب آیتالله رئیسی به ریاست قوه قضائیه موجی از هجمه رسانهای دشمنان علیه وی شکل گرفته است تا وی را ضد آزادی و ضد دموکراسی نشان دهند!
این فضای رسانهای برای کسانی که چهل سال گذشته انقلاب اسلامی و هجوم همزمان رسانهها و موشکها را در دفاع مقدس و حتی سوریه، یمن و عراق دیده باشند، موضوع تازهای نیست. کسانی که از نعمت سواد رسانهای برخوردارند، میدانند در آغاز همه این نبردهای ذکر شده اگرچه پیشبینیها مغرضانه و بدبینانه بوده، اما در نهایت نتیجهها متفاوت بوده است و کار دشمنان انقلاب در دشمنی با انقلاب طبیعی است، اما آنچه غیر طبیعی است تکرار آن حرفها در داخل است.
اکنون که در آغاز گام دوم انقلاب، آیتالله رئیسی از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان قاضیالقضات کشورمان انتخاب شده است، شکی نیست که همان جریانهای رسانهای حامی داعش، منافقین و صهیونیستها و سعودیها از ایشان انتقاد کرده و روز به روز دشمنی آنها نه تنها با رئیسی، بلکه با انقلاب اسلامی افزایش یابد؛ اما آنچه مهم است نحوه مواجهه ما در داخل با این موج است که محور آن سواد رسانهای و همچنین فهم دشمن است. البته نباید از زمینههای داخلی غفلت کرد.
نارضایتی از عملکرد قوه قضائیه صرفاً به رسانه محدود نمیشود و سالیانه بخش زیادی از تودههای مردم به دلیل پروندههای ریز و درشت وارد دادگاهها و مراجع قضایی میشوند و در همان برخوردها و احکام بسیاری از موضوعات را درک میکنند؛ لذا اگر قوه قضائیه خود را اصلاح کند، دیدگاه مردم هم اصلاح خواهد شد.
در همین زمینه، یکی از سفارشهای رهبر معظم انقلاب به آقای رئیسی «مردمی بودن و انقلابی بودن و ضد فساد بودن» است. این موضوع از آنجا اهمیت مییابد که مردم از دستگاه قضایی انقلابی مطالبه ضد فساد بودن را دارند و قوه قضائیه اگرچه در این راستا کارهای بزرگی انجام داده؛ اما نتوانسته است آن را به خوبی برای مردم بیان کند و توضیح دهد.
یکی از نکات ظریفی که قاضیالقضات باید به آن توجه کند، همکاری و همافزایی با قوای مجریه و مقننه است؛ اگرچه وی در سال 96 رقیب انتخاباتی آقای روحانی بوده؛ اما اکنون باید این حس رقابت به رفاقت و همافزایی برای موفقیت حاکمیت نظام اسلامی بدل شود که با سلامت نفس ایشان همینطور نیز خواهد بود و در این فضاست که مردم امیدوار به حل مشکلاتشان میشوند.