به گزارش نما دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، قطعنامه کنگره این کشور مبنی بر توقف مشارکت آمریکا در جنگ یمن به رهبری عربستان سعودی را وتو کرد. این قطعنامه که از دولت آمریکا میخواهد حمایت هایش را از ائتلاف عربستان در جنگ با یمن متوقف کند. این قطعنامه نه فقط اقدامی در جهت پایان بخشیدن به جنگ در یمن بود؛ بلکه برای نخستین بار کنگره آمریکا را بر آن داشته بود که به یک عملیات نظامی ارتش آمریکا پایان دهد. با این حال، دونالد ترامپ با استفاده از اختیارات قانونی خود، این قطعنامه کنگره را وتو کرد. با وتوی قطعنامه کنگره درباره جنگ یمن، دونالد ترامپ در مقام ریاست جمهوری آمریکا به دو هدف جداگانه دست یافت:
1 – درباره کنگره: از دید ترامپ، اعضای کنگره نباید در کار رئیسجمهوری و فرمانده کل نیروهای مسلح مبنی بر مشارکت در جنگ دخالت کنند و با اقداماتی، مانع ادامه مشارکت در عملیات نظامی شوند. در حالی که اعضای کنگره، حتی برخی از هم حزبیهای ترامپ در مجالس نمایندگان و سنا تاکید دارند که قانون اساسی آمریکا، وظیفه اعلان جنگ یا اعلام پایان جنگ را برعهده کنگره گذاشته است و قانون گذاران مجاز هستند درباره توقف عملیات نظامی در فراسوی مرزها تصمیم بگیرند.
2 – درباره عربستان: کاخ سفید نهایت تلاش خود را برای انصراف اعضای کنگره درباره جنگ یمن به کار گرفت و عاقبت دونالد ترامپ برای غلبه بر خشم اعضای کنگره از عربستان بر سر ماجرای قتل خاشقچی و جنگ یمن، برای دومین بار در طول دوره ریاست جمهوری از اختیار حق وتو استفاده کرد. اکنون با این تصمیم، کاخ سفید و شخص دونالد ترامپ از ادامه همکاریها با عربستان اطمینان خاطر حاصل کردهاند. در عین حال، وتوی قطعنامه کنگره درباره توقف مشارکت آمریکا در جنگ یمن دو پیامد جداگانه نیز به همراه خواهد داشت:
1 – پیامد داخلی: کنگره تا زمانی که بتواند رای لازم را برای غلبه بر مخالفت رئیسجمهوری کسب کند، از ایفای نقش بازدارنده در امور نظامی و مشارکتهای آمریکا در عملیات نظامی محروم خواهد شد. دولت کنونی و دولتهای بعدی آمریکا همچنان از اختیار ورود به جنگ و ادامه آن برخوردار خواهند شد.
2 – پیامد خارجی: وتوی قطعنامه کنگره درباره جنگ یمن، عربستان را از حمایتهای بی شائبه کاخ سفید، حتی با وجود پروندههایی همچون قتل جمال خاشقچی روزنامه نگار روزنامه معتبر آمریکایی، واشنگتن پست و فجایع انسانی در یمن مطمئن میسازد. از این رو قابل انتظار خواهد بود، از این پس دولت عربستان، به ویژه شخص محمد بن سلمان، ولیعهد ماجراجوی این کشور با تکیه به پشتیبانیهای کاخ سفید، به اقدامات مخاطره انگیز و تنش زا در منطقه غرب آسیا ادامه دهد و در ازای این " لطف " آمریکایی ها، بیش از پیش در خصومت با ایران و دوستی با اسرائیل بکوشد و در نهایت، بیش از پیش، دلارهای هنگفت نفتی خود را برای خریدهای کلان تسلیحاتی و سرمایه گذاری در آمریکا در اختیار این کشور قرار دهد.