به گزارش نما به نقل از شبکه خبر، « گروه انتخاب کنندگان» را که هر کدام شان « الکتر»(ellector) نامیده می شوند، مردم هر ایالت و در همان سه شنبه ماه نوامبر تحت عنوان « انتخابات عمومی» برمی گزینند. رای این افراد «رای الکترال» نامیده می شود. شمار افراد این گروه برابر است با مجموع شمار نمایندگان مجلس نمایندگان هر ایالت به علاوه دو سناتور (یا نماینده در مجلس سنا) از هر ایالت به طور مساوی.
شمار کل افراد «گروه انتخاب کنندگان» در سراسر آمریکا ۵۳۸ نفر است که از مجموع ۴۳۵ نماینده مجلس نمایندگان، ۱۰۰ سناتور مجلس سنا، و ۳ رای الکترال واشنگتن دی سی تشکیل می شود. بنابراین حداقل ۲۷۰ تن از الکترها باید به یک نامزد رای بدهند تا وی بتواند به مقام رئیس جمهوری آمریکا و یا معاونت وی دست پیدا کند.
در آمریکا هر یک از دو حزب اصلی برای هر ایالت به تعداد آراء الکترال، الکتر نامزد می کنند. گرچه روش دو حزب برای نامزد کردن این الکترها یکسان نیست، اما این نامزدها معمولاً در اجلاس سراسری این دو حزب و یا رای کمیته مرکزی احزاب در ایالات انتخاب می شوند.
وقتی مردم در انتخابات عمومی ماه نوامبر؛ پای صندوق های رای می روند، در واقع به الکترهای ایالت خود رای می دهند. با این همه، بر اساس قانون در بیشتر ایالت ها الزامی وجود ندارد که این الکترها به نامزدی که اکثریت آراء را کسب کرده است، رای دهند. به همین علت، افرادی که از سوی هر حزب نامزد می شوند اشخاصی هستند که یا در حزب، صاحب مقام هستند یا بستگی های طولانی مدت با حزب دارند. این امر از آن جهت لحاظ می شود که اطمینان حاصل گردد آنها در صورت انتخاب شدن، به نامزد مورد نظر حزب مربوطه رای می دهند.
بنابراین، روند انتخاب رئیس جمهور و معاون وی در آمریکا گزینشی غیر مستقیم است. به این معنا که در ماه دسامبر، یعنی ماه پس از انتخابات عمومی، الکترهایی که در هر ایالت برگزیده شده اند، در مراکز ایالات گرد هم می آیند تا با رای خود، رئیس جمهور و معاون وی را تعیین کنند. در ماه ژانویه پس از آن نیز مجلس نمایندگان برای تایید نتایج انتخابات، جلسه تشکیل می دهد.
علل برقراری سیستم الکترال در آمریکا
دو علت عمده برای برگزیدن « سیستم الکترال» در ایالات متحده وجود دارد. نخست اینکه، بنیانگذاران آمریکا انتخابات مستقیم توسط مردم را در برابر سوء استفاده و فساد، آسیب پذیر می دانستند. در آن هنگام، این دیدگاهی غیر معمول نبود و از منظر بسیاری از افراد دموکراسی حکومت توده های ناآگاه تلقی می شد. امروزه این استدلال دیگر ارزشی ندارد.
دومین علت، که تا امروز نیز موجه باقی مانده، این است که سیستم الکترال در روند انتخابات به ایالت های کم جمعیت تر بهای بیشتری می دهد. به عنوان مثال، کالیفرنیا با جمعیت تقریبی 35/5 میلیونی خود، ۵۵ رای الکترال دارد، که به این مفهوم است که در ازای هر ۶۴۵ هزار نفر، یک رای الکترال وجود دارد. اما آلاسکا که کل جمعیتش ۶۵۰ هزار نفر است دارای ۳ رای الکترال است، یعنی در این ایالت در ازای هر ۲۱۷ هزار نفر، یک رای الکترال وجود دارد.
به سبب این روش انتخابات است که لزومی ندارد نامزدهایی که به ریاست جمهوری و معاونت وی برگزیده می شوند، همیشه از اکثریت آراء انفرادی رای دهندگان برخوردار باشند. این دقیقاً همان موردی بود که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ آمریکا پیش آمد و جورج بوش و دیک چنی با کسب اکثریت آراء الکترال، نه اکثریت آراء انفرادی رای دهندگان، به مقام خود دست یافتند.
تکلیف کاندیدها در شرایط تساوی رای های الکترال
در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا یک حالت دیگر نیز وجود دارد. این حالت زمانی است که در آن، هیچ یک از نامزدها اکثریت رای الکترال ها را به دست نمی آورد، و هر یک ۲۶۹ رای کسب می کنند.
بر اساس قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، در چنین صورتی وظیفه انتخاب رئیس جمهور بر عهده کنگره گذاشته خواهد شد. اگر تعداد آرای هیئتهای انتخاباتی نامزدها برابر باشد، مجلس نمایندگان برای معرفی رئیس جمهور باید تشکیل جلسه دهد. در این جلسه، هر ایالت فقط یک رای دارد و تفاوتی میان ایالت های پرجمعیت و ایالت های کم جمعیت نیست. بنابراین، ممکن است اعضای یک حزب در داخل گروه انتخاب کننده به نفع حزب رقیب آرای خود را به صندوق بریزد. اگر آرای انتخاباتی دو نامزد با یکدیگر برابر باشد، انتخابات بین این دو تن صورت می گیرد.
تا کنون فقط یک بار در تاریخ ایالات متحده آمریکا، رئیس جمهور را مجلس نمایندگان برگزیده است. در سال ۱۸۲۴ پس از آنکه چهار رقیب اصلی، هر یک تعدادی از آرای انتخاباتی را به خود اختصاص دادند و امکان معرفی رئیس جمهور منتخب فراهم نشد، مجلس نمایندگان به رای گیری پرداخت و سرانجام جان آدامز را به عنوان دهمین رئیس جمهور ایالات متحده معرفی کرد. آندرو جکسون با ۱۵ رای انتخاباتی بیشتر، به علت ناکامی در مجلس نمایندگان از آدامز شکست خورد.
همچنین، در صورتی که در جریان رای گیری در مجلس نمایندگان، امکان تعیین رئیس جمهور فراهم نشود، این وظیفه بر اساس قانون اساسی به سنا واگذار خواهد شد. در این گام، سناتورها به جای انتخاب رئیس جمهور، معاون رئیس جمهور را انتخاب می کنند و پس از آن در یک روند خودکار، معاون رئیس جمهور به مقام ریاست جمهوری برگزیده میشود.
به عبارت دیگر، هنگامی که امکان انتخاب رئیس جمهور محقق نشود، سنا معاون رئیس جمهور را معرفی می کند و وی به عنوان جانشین رئیس جمهور، مسئولیت های وی را بر عهده می گیرد. در حقیقت این آخرین مرحله از روند بسیار طولانی و طاقت فرسای انتخاب رئیس جمهور است که از انتخابات مقدماتی توسط احزاب آغاز می شود و تا معرفی رئیس جمهور منتخب توسط سنا ادامه می یابد.
در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا تاکنون رئیس جمهور توسط سنا انتخاب نشده است.
همچنین، در صورتی که سنا هم نتوانسته باشد تا آن روز، معاون رئیس جمهور را برگزیند، تا زمانی که مجلس نمایندگان و مجلس سنا بتوانند تصمیم خود را بگیرند، رئیس مجلس نمایندگان به عنوان رئیس جمهور انجام وظیفه خواهد کرد.