وزیر خارجه آلمان در حالی به کشورمان سفر کرد که پیش از آن دیدارهایی با مسئولان برخی کشورهای منطقه نیز داشت. اهمیت غرب آسیا به عنوان قلب دنیا(نظریه مکیندر) برای کشورهای غربی به اندازهای است که آنها برای تأمین منافع خود به شدت به دنبال مدیریت منطقه و تحمیل خواستههایشان به کشورهای غرب آسیا هستند. از سوی دیگر، پیروی کردن از سیاست آمریکا، سیاست همیشگی کشورهای اروپایی در قبال مسائل مختلف جامعه بینالمللی است که نمود آن در غرب آسیا آشکارتر و عینیتر بوده و از این رو، شکی نیست سفر وزیر خارجه آلمان به ایران در شرایط تعدیل برخی از تعهدات ایران، در راستای معطل کردن جمهوری اسلامی نسبت به پیگیری مزایای برجام و وارد کردن کشورمان در مذاکرات جدید از جمله مذاکره مستقیم با آمریکا است. سه نکته اساسی در این زمینه قابل توجه است:
1ـ مسئولان دولتی به ویژه وزارت امور خارجه باید تا به حال متوجه شده باشند تصویری که اروپا به ویژه در دو سال گذشته از خود نشان داده، مؤید این نکته است که آنها بدون آمریکا همچون مترسکی هستند که هیچ اختیاری از خود ندارند؛ از این رو انتظار دستیابی مفاد برجام از طریق اروپاییها امری بیهوده است و اتخاذ رویکرد منافعمحور در برجام به جای رویکرد فرصتمحور نسبت به اروپاییها مورد انتظار همگان است.
2ـ جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت و توسعه بیش از پیش خود، راهی جز مقاومت ندارد. بنابراین مقاومت باید سرلوحه همه سیاستهای دولت در مواجهه با غرب باشد. در بخش اقتصادی نیز اجرای اقتصاد مقاومتی ایران را به کشوری با اقتصاد قدرتمند بدل خواهد کرد و دیگر نیازی به اینستکس اروپاییها ندارد.
3ـ با توجه به کاهش نرخ ارز و روند کاهش قیمت برخی کالاها به نظر میرسد دولت باید با بهرهگیری مناسب از این فرصت و تأمین نیازهای اساسی مردم و مدیریت و نظارت کافی ثبات و آرامش را به بازار برگرداند و با عبرت از مذاکرات قبلی دل به مذاکره با غرب و اروپا نبندد.
نکته مهم این است که نباید رفتوآمدهای توخالی برخی کشورها ولو کشورهای مطرح اروپایی مسئولان کشورمان را دچار خطای محاسباتی کند. تاریخ نشان داده است، مسامحه با کشورهای اروپایی برای به دست آوردن اعتماد آنها، همواره نتیجه معکوسی داشته و جرئت خنجر زدن آنها را فراهم آورده است.