به گزارش نما، «امتیاز دادن و ماندن در تله تأخیر در فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران کافی است. تکرار این هشدار لازم است که اصولا هدف آمریکا و اروپا از این بازی های برجام، SPV ، و اینستکس به تاخیر انداختن طولانی مدت فعالیت های هسته ای ایران است.
اخبار سیاسی- این میزان افزایش در سطح غنی سازی تاثیر چندانی بر غرب برای بازگشت به میز مذاکره و یا عمل به تعهدات خود در قبال برجام و حتی اینستکس نخواهد داشت.» اینها بخشی از دیدگاهای حسن ملکی، استاد دانشگاه و کارشناس مسایل سیاسی است که در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگاری سیاسی خبرگزاری فارس مطرح شد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* گام دوم جمهوری اسلامی ایران در واکنش به عدم اجرای تعهدات اروپایی ها را چطور ارزیابی میکنید؟
- گام دوم برجام و 60 روز مهلتی که ایران به اروپایی ها داده است؛ برای آزمودن صداقت اروپایی هاست. اگرچه ایران در گام اول که با بالا بردن سقف غنی سازی به حجمی فراتر از 300کیلوگرم برداشت، راه به جایی نبرد که علت آن هم ناچیز بودن این اقدام بود. در چند سال اخیر نه تنها آمریکاییها بلکه هم پیمانان اروپایی آنها هم به تعهدات خود در قبال برجام پایبند نبوده اند.
طبق توافق برجام، ایران تعداد سانتریفوژهای خود را از 20هزار به فقط 5060 دستگاه آن هم از نوع IR-1 که نسل اول سانتریفوژ است کاهش داد، ذخایر اورانیوم غنی شده خود را هم از 10هزار کیلو به 300کیلوگرم کاهش داد، فعالیت های مربوط به تحقیق و توسعه خود را نیز تقریبا متوقف کرد و سطح غنی سازی اورانیوم را به پایین ترین حد ممکن رساند. اجرای این تعهدات در 4سال اخیر و بویژه در 14ماهی که از خروج آمریکا از برجام سپری شده به این معناست که ایران بیشترین امتیازات ممکن را برای حل پرونده هسته ای خود ارائه کرده است. در مقابل قرار بود بر اساس برجام، کلیه تحریم های ثانویه و بخشی از تحریم های اولیه از جمله تحریم های مربوط به قانون داماتو و قانون جامع تحریم های ایران حذف شده و هیچ گونه تحریم جدیدی علیه ایران صورت نگیرد. در عمل آمریکا از همان ابتدا نقض برجام را در دستور کار قرار داد و بالاخره هم در اردیبهشت 97 از آن خارج شد.
* اروپا به به وعدههای اندک خود هم پایبند نبود
اتحادیه اروپا هم با عمل نیم بند به تعهدات خود، در مقابل خروج آمریکا از برجام موضع پر ابهامی گرفت و ساز و کار مالی اینستکس را به عنوان جایگزین بخشی از تعهدات برجام معرفی کرد. بر اساس این کانال مالی به بهانه اینکه آمریکا نتواند این ابزار را خنثی سازد، مقرر شده است تا به جای تبادل پول در مراودات تجاری میان ایران و 3 کشور انگلیس، فرانسه و آلمان، ایران در قبال صادرات خود به اروپا، اعتباری را در اینستکس بدست آورد و از طریق آن کالاهای محدودی که اروپایی ها نسبت به حجم و نوع آن تصمیم می گیرند را وارد کند، اما اروپا چندین ماه است که به همین وعده اندک خود هم وفادار نمانده و امروز و فردا می کند، زیرا از سویی اروپایی ها نمی خواهند در مقابل آمریکا قرار گیرند و از سوی دیگر آنها از طریق به تاخیر انداختن تعمدی تعهدات خود بدنبال وادارکردن ایران به تن دادن به یک توافقنامه جدید با امتیازات بالا از سوی ایران و در کنار آن وادار کردن ایران به تعهداتی در چاچوب fatf، فناوری موشکی و نظایر آن است.
* نظرتان درباره سرگیری غنی سازی با غنای بیش از 3.67 درصد چیست؟
- به اعتقاد من اکتفا کردن ایران به اینکه ما در قبال بدعهدی های چند سال اخیر آمریکا و اروپا فقط غنی سازی خود را از حد3.67 فراتر خواهیم برد تنها یک کار نمادین و یا به عبارت بهتر یک شوخی است. اصولا ایران پس از خروج آمریکا باید در یک مدت زمان محدود که پشت پا زدن این کشور به معاهدات بین المللی را ثابت کرد از برجام خارج و به نقطه قبل از برجام بر می گشت. این برگشت می توانست دست ایران را برای چانه زنی های بعدی بازکرده و بخشی از همین موارد وجهالمصالحه گفتگوهای بعدی قرار می گرفت.
* ماندن در تله تاخیر در فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران کافی است
به اعتقاد من دادن امتیاز و ماندن در تله تاخیر در فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران کافی است. تکرار این هشدار لازم است که اصولا هدف آمریکا و اروپا از این باز ی های برجام، spv، و اینستکس به تاخیر انداختن طولانی مدت فعالیت های هسته ای ایران است. این میزان افزایش در سطح غنی سازی تاثیر چندانی بر غرب برای بازگشت به میز مذاکره و یا عمل به تعهدات خود در قبال برجام و حتی اینستکس نخواهد داشت. ایران برای تامین سوخت مورد نیاز راکتور تهران و تداوم تولید رادیوداروها نیازمند غنی سازی 20درصدی است و تاخیر در این زمینه جایز نیست.
* آمریکا بی شرمانه دیگر دولت ها را تهدید می کند، این رفتار آمریکا را چگونه تحلیل می کنید؟
در حالی که ایران پس از 14 ماه خویشتن داری و صبوری در مقابل بدعهدی ها و خروج آمریکا از برجام، گام دوم خود را برای کاهش تعهدات نسبت به برجام اعلام کرده است. ترامپ به جای بازگشت به تعهدات قانونی آمریکا، دوباره از ابزار تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده می کند. البته این چیز جدیدی نیست، ذات دولت های حاکم بر آمریکا مبتنی بر تهدید و رفتارهای جنگ طلبانه است. به عبارت دیگر هویت سیاسی ایالات متحده در سیاست خارجی، در درجه اول فقط و فقط از راه باور به استثنایی بودن آمریکایی ها اعلام و ابراز می شود. فوکویوما که بزرگترین مدافع لیبرال دموکراسی شمرده می شود تصریح می کند که شالوده هژمونی خیراندیشانه آمریکا اعتقاد به همین استثناء گرایی آمریکایی است.
ایالات متحده معتقد است آمریکایی ها یگانه ترین ملت دنیا هستند و به قول کیسینجر باید به عنوان سرمشق یا مبارزه راه آزادی شناخته شوند. اما آمریکایی که طی 240 سالی که از تاسیس آن می گذرد در 22 جنگ، تجاوز و مداخله نظامی مشارکت داشته و لفاظی های تهدید آمیز خود را تقریبا برای همه کشورهای جهان به کاربرده و برای استفاده از سلاح هسته ای در مقابل کشور های مستقل هیچ حیا و ابایی