واكنش ، تحلیل‌گر انگلیسی به مشاركت مردم در انتخابات 12 اسفند

با وجود شدت تحریم و فشارها بر ایران، مشارکت مردم ایران در انتخابات، بیشتر شده است. دلیل این مشارکت بالا چیست؟ این مشارکت می‌‌ تواند حامل چه پیامی برای غربیی‌‌ها که همواره درصدد زیرسؤال بردن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی هستند باشد؟ در این باره با الستر کروک، یکی از مقام‌های سابق سرویس اطلاعاتی انگلستان به گفتگو می نشینیم.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، «الستر کروک» (Alastair Crooke)، که اکنون در بیروت اقامت دارد را «دیوید سموئل» (David Samuels)، نویسنده‌ی «فارین پالیسی»، جاسوسی می‌نامد که عاشق ایران و حماس شده است. او پیش از آن‌که از سوی «تونی بلر» رییس جمهور سابق انگلستان به سمت مشاور «خاویار سولانا» مسؤول سابق سیاست خارجه‌ی اروپا، منصوب شود، یکی از مقام‌های سرویس اطلاعاتی انگلستان (MI6) بود.

نظر شما به عنوان یک تحلیل گر نسبت به مشارکت 65 درصدی مردم ایران در انتخابات اخیر مجلس چیست؟

اوه، خیلی خوب است! به نظر من خیلی خوب است! در هر کشوری با هر وسعتی، رقم بالای 55 درصد رقم خوبی است. اگر در ایران این رقم کمتر از 55 درصد بود، شاید رضایت بخش نبود اما 60 درصد خیلی مطلوب است و 65 درصد نشان می دهد که مردم خیلی از انتخابات استقبال کرده اند.

شما اخبار ایران را مرتب دنبال می کنید و می دانید که بعد از انتخابات ریاست جمهوری ما در دو سال قبل، اکثر تحلیل گران معتقد بودند که میزان شرکت مردم در انتخابات به خصوص به خاطر تحریم ها و مشکلات ناشی از آن و سرخوردگی مردم از دولت، کاهش خواهد یافت اما آمار نشان می دهد که میزان شرکت مردم بیشتر شده است. تحلیل شما از این شرایط چیست؟

به نظر من چیزی که شما راجع به تحلیلگران غربی می گوئید درست است. آنها معتقدند در ایران نارضایتی گسترده ای وجود دارد و این عقیده در درجه اول از این تصور ناشی شده که در انتخابات تقلب شده بود ولی تا جایی که من می دانم هیچ کس هیچ مدرک و سندی را که نشان دهنده درست بودن این تصور تقلب در انتخابات باشد ارائه نکرده است. از کسانی که ادعا کردند در انتخابات تقلب شده خواسته شده که مدارک و شواهد خود را ارائه کنند ولی تا جایی که من می دانم هیچ مدرکی دال بر تقلب در انتخابات ارائه نشده است. با این حال غرب همچنان با این تصور که انتخابات فریبکارانه بوده جلو می رود. به نظر من فشارهای وارده از سوی غرب، و اینکه رسانه ها مدام در حال تخریب چهره ایران هستند، همه این ها مردم ایران را با هم متحد کرده است و موجب شده که همبستگی میان آن ها بیشتر شود.

من فکر می کنم که غرب در مورد این انتخابات هم اشتباه می‌کند‌‌. ببینید همه رسانه های غربی می گویند که اصلاح طلبان از شرکت در انتخابات منع شده بودند ولی به عقیده من این طور نیست و خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران نیز در انتخابات شرکت کرده و به همین خاطر این طور نبوده که اصلاح طلبان انتخابات را تحریم کرده باشند و اگر تعداد کاندیداهای اصلاح طلب کم بوده به این معنا نیست که آنها حذف شده اند بلکه فقط اوضاع سیاسی تغییر کرده و در همه کشورها این گونه تغییرات بروز می کنند و امری عادی است. از این رو باز هم غرب در اینجا اشتباه کرده و شرایط را درست نفهمیده است.

در این بین نکته قابل توجهی وجود دارد؛ این روزها وقتی رسانه های غربی می خواهند راجع به ولادیمیر پوتین و انتخابات در روسیه صحبت کنند، از همان ادبیاتی استفاده می کنند که با استفاده از آن ادعا کردند که در انتخابات ایران تقلب شده و آن را نامشروع و فریب کارانه قلمداد کردند. آنها انتخابات ایران را جعلی دانستند و در مورد انتخابات روسیه نیز دقیقا همین طور فکر می کنند و راجع به رفراندوم در سوریه نیز عینا همین نظر را دارند. به نظر آنها تمام این رای گیری ها فریب کارانه، جعلی، نامشروع و بیهوده است. اینکه غرب سعی می کند حتی قبل از برگزاری انتخابات در این کشورها، دولت ها و انتخابات شان را از مشروعیت بیندازد، خطرناک است.

پس به گفته شما پیامی که این انتخابات برای غرب دارد این است که آنها شرایط و حوادثی را که در حال وقوع است غلط فهمیده اند. حالا به نظر شما آیا این حضور گسترده مردم ایران در انتخابات بر پنداشت کشورهای منطقه و کشورهای غربی از ایران یا سیاست های آنها نسبت به ایران تاثیری خواهد گذاشت؟

به نظر من باید این مسئله را در دو سطح بررسی کنیم. من فکر می کنم عده کمی از مردم که با دقت حوادث را دنبال می کنند متوجه این نکات و معانی خواهند شد اما در حال حاضر موضع رسانه‌ها و دیدگاه عموم جامعه غرب نسبت به ایران شدیدا خصمانه است و در نتیجه شرکت گسترده مردم در این انتخابات نادیده گرفته خواهد شد.

مثلا در سوریه میزان شرکت مردم در انتخابات 57 درصد بود و با در نظر گرفتن اینکه در این کشور مشکلات متعددی وجود دارد این نتیجه، نتیجه خوبی است و همان طور که می دانید انتخابات ریاست جمهوری باراک اوباما تنها انتخاباتی بود که 57 درصد مردم در آن شرکت کردند، پس با جمیع این شرایط مشخص می شود که این رقم (57 درصد برای سوریه) رقمی منطقی است اما غرب این حقایق را انکار می کند و معقتد است که در این انتخابات تقلب و دست کاری شده است. به این ترتیب من معتقدم که مشارکت قابل توجه مردم ایران در این انتخابات اثراتی خواهد داشت اما شما نباید قدرت غرب را در پنهان کردن حقایقی که با داستان سرایی های آنها همخوانی ندارد، دست کم بگیرید.

بسیار خوب. شما می دانید که آمریکا، بریتانیا و همچنین فرانسه ادعا می کنند که در کشورهای آنها دموکراسی کاملی وجود دارد و ایران را محکوم می کنند که دموکراسی ندارد. اخیرا آمار مربوط به میزان مشارکت مردم این کشورها در انتخابات آنها را می خواندم و دیدم که در اکثر انتخابات این کشورها میزان مشارکت مردم کمتر از 50 درصد بوده است در حالی که در مورد ایران این طور نیست و اکثرا میزان شرکت مردم در انتخابات بیش از 50 درصد بوده است. به نظر شما علت این تفاوت چیست؟ در اینجا مردم به طور گسترده شرکت می کنند ولی در این کشورها میزان مشارکت مردم پایین تر است. آیا این آمار به طور ضمنی برای آنهایی که ادعا می کنند دموکراسی و آزادی دارند، پیامی ندارد؟

به نظر من حرف شما درست است. مثلا در انتخاباتی که بلر به نخست وزیری انتخاب شد، 43 درصد از مردم بریتانیا شرکت داشتند و در کشورهای اروپایی دیگر هم این درصد بالا نیست. به عقیده من در غرب میزان بیزاری و بی اعتنایی مردم به سیاست قابل ملاحظه است. در واقع به نظر من اگر بحران سخت و گسترده ای در کار باشد، این غرب و دموکراسی غرب است که با یک بحران وسیع و سخت دست گریبان است. چرا که مردم احساس می کنند هیچ گزینه ای به آنها عرضه نمی شود که بتوانند انتخابی بکنند.

مثلا وقتی مسئله جنگ عراق پیش آمد، مردم بریتانیا فقط با دو حزب رو به رو شدند که هر دو از این جنگ حمایت می کردند و در واقع هیچ گزینه ای برای انتخاب در کار نبود. در اصل مردم دلزده و سرخورده شده اند و این احساس رو به فزونی است و علت اصلی آن وضع نابسامان اقتصادی است. به نظر من فقط این نیست که مردم جهان غرب از دولتمردان خود دلسرد شده باشند بلکه آنها خشمگین هستند و احساس سرشکستگی می کنند؛ مقاماتی که سردمداران جهان غرب به شمار می‌آیند و نماینده‌ی گروه بسیار کوچکی از مردم هستند، اغلب اوقات دغدغه آنها فقط حفظ منافع مالی و اقتصادی خودشان است تا برآوردن نیازهای مردم و تامین منافع آنها.

بسیار خوب. اما آیا این حضور گسترده مردم ایران در انتخابات بر مردم کشورهایی عربی که درگیر بیداری اسلامی یا به قول غربی‌ها «بهار عربی» هستند، تاثیری خواهد گذاشت؟ آنها در مرحله تشکیل و بنیان گذاری حکومت خود هستند و آیا به نظر شما این شرکت مردم ایران در صحنه انتخابات بر الگویی که ایران برای تشکیل حکومت به آنها ارائه می‌کند، اثری خواهد داشت؟

ببینید بیداری عربی به مسئله بسیار پیچیده ای تبدیل شده است؛ شاید در ابتدا انگیزه آن یک چیز مشترک و مورد قبول همه مردم بود اما حالا در درون آن جریانات و طرح های متعددی شکل گرفته است که تعدادی از آنها با هم همپوشانی دارند و بعضی نیز با هم در تضاد هستند. به نظر من به غیر از طرح ها و اهدافی که آمریکا و اسرائیل دارند، سلفی های عربستان سعودی، اخوان المسلمین، حکومت قطر و همچنین سلفی های جهادگرا نیز در کار هستند که فعالانه در جهت نیل به اهداف و منافع خود در منطقه تلاش می کنند. و واضح است که تعدادی از این طرح ها برای حذف بقیه گروهها طراحی شده اند؛ مثلا در اصل هدف از حضور سلفی های سعودی این است که چهره اصلاح طلبی اسلامی و گروه هایی مانند اخوان المسلمین یا حماس را لکه دار و تخریب کنند و نوع دیگری از اسلامگرایی را جایگزین آن کنند که کاملا مطیع دولت های محافظه کار باشد.

من این تحولات را نه یک بیداری بلکه بیشتر یک خودآگاهیِ در حال تغییر می دانم. در نظر داشته باشید که در حال حاضر شرایط چنین است و ممکن است باز تغییر کند و این وضعیت ادامه نیابد و در جای دیگری از منطقه یک حرکت مردمی دیگر سر بلند کند. اما واقعیت این است که در حال حاضر در درون اکثر حرکت های مردمی جریان های دیگری پدید آمده اند و ما نمی دانیم که وسعت این طرح ها و گروه های داخلی در چه حدی است یا آنها واقعا چه می خواهند.
منبع: برهان

۱۳۹۰/۱۲/۱۷

اخبار مرتبط