در تقویم رسمی کشور آغاز جنگ تحمیلی یا به عبارت دقیقتر دفاع مقدس هشت ساله 31 شهریور ماه درج شده است. اگرچه به عبارت دقیقتر موضوع دفاع مقدس دقیقاً از روز 23 بهمن 1357 و با ایجاد ناامنیهای مرزی رقم خورد و حتی بعد از قبول قطعنامه 598 تا اواخر تیر ماه سال 1367 هم ادامه داشت؛ اما برهه هشت ساله شروع رسمی تجاوز عراق تا قبول قطعنامه به سبب قرار گرفتن مردم و کشور در ابتلا و تنگنا بسیار اهمیت دارد. تنگنایی که خروج از آن خود یک تولد دوباره برای انقلاب اسلامی بود. اثبات حقانیت جمهوری اسلامی، صدور انقلاب اسلامی، شکستن ابهت ابرقدرتها و... همه و همه دستاوردهایی بود که از دل همین جنگ به دست آمد.
دفاع مقدس یک مسئله تاریخی نیست که بتوان گفت پس از گذشت سه دهه از آن میتوان در کتب تاریخی اثرات آن را دید. دفاع مقدس جاری شده در طول تمام دوران انقلاب اسلامی است و اگر بخواهیم انقلاب اسلامی ادامه پیدا کند، رمز تداوم را باید در جاری و ساری کردن دفاع مقدس در طول همه دورانهای انقلاب جست. اما یکی از خطرهای جدی در به انحراف کشیدن انقلاب این است که دفاع مقدس را در قالب کلیشه پاسداشت هشت سال دفاع خلاصه کرد؛ در حالی که این عرصه و این بزنگاه تاریخی ریشه و تقویتکننده همه داشتههای انقلاب اسلامی است.
بازتولید فرهنگ عاشورا، جامعهسازی مهدوی در جبههها، مدیریت جهادی و انقلابی، مقاومت و... همه داشتههای انقلاب اسلامی است که یا در دفاع مقدس تولید شده یا در این بازه زمانی قوام یافته است. با این اوصاف، به طور حتم دشمن هم متوجه این مهم است که باید هویت انقلاب اسلامی را از بین ببرد و برای این هدف، وارونهانگاری از دفاع مقدس و زدودن فرهنگ آن را در دستور قرار داده و با سلاح شبهه وارد میدان شده و سعی در غلط جلوه دادن دفاع مقدس دارد؛ اما نکته اینجاست که دفاع مقدس از جنس عاشوراست و نمیتوان در واقعیت آن خللی وارد کرد.
همچنین جریانهایی در کشور چون مبانی خود را مبتنی بر تفکرات لیبرالیستی تنظیم کردهاند عمدتاً تفکراتی در تضاد با مبانی انقلاب و دفاع مقدس داشته و به دنبال کمرنگ کردن یا تاریخی کردن این جریان هستند؛ در حالی که از این حقیقت غافلند که دفاع مقدس امروز وارد جبهه جهانی مقاومت شده است.