قبلاً نوشتهایم که در فوتبال ایران یک مدیر پاسخگوی اقدامات خود نیست. به عنوان مثال قراردادی را امضا میکند اینکه کجا، چگونه، چطور و حتی با چه ضمانت اجرایی اصلاً مهم نیست، چون تعهدی برای اجرای آن ندارد و همه چیز میماند برای مدیر بعدی. امروز باشگاههای بزرگ و بدهکار پایتخت در سایتهای رسمی خود با افتخار اعلام میکنند شکایتها و قراردادهای دردسرسازشان را با کمترین هزینه از سر رد کردهاند؛ قراردادها و شکایتهایی که از زمان مدیران قبلی بر جا مانده بود و حالا با تلاشهای مدیران فعلی و البته از جیب مردم و بیتالمال پرداخت شده است.
آیا امروز کسی پیدا میشود تا سؤال کند آیا فیفا عاشق چشم و ابروی استقلال است که دست در جیبش کند و طلب پروپیچ را بپردازد یا اینکه با دست درازی در پول متعلق به ایران اینکار را انجام میدهد تا مدیران این باشگاه پزش را بدهند و مثلاً خاطر هوادار استقلال را بابت محروم نشدن راحت کنند؟ کسی هم سؤال کند چرا بدهی ۳۰ هزار دلاری پروپیچ با اهمال مدیران پرداخت نشد تا پس از شکایت این بازیکن به فیفا، باشگاه استقلال ۴۳۰ هزار دلاری پرداخت کند؟ یا کسی هست که سؤال کند پرسپولیس چگونه نزدیک به ۳ میلیارد تومان را برای فسخ قرارداد بازیکنی مانند جونیور پرداخت کرده که حتی درصدی از این مبلغ هم ارزش نداشته است و تازه با افتخار از این مسئله به عنوان جلوگیری از هدررفت سرمایه کشور یاد میکند؟
از نگاهی دیگر البته باید از فتحی و انصاریفرد بابت این کار تشکر کرد، چون به هر حال دو پرونده را با کمترین تلفات ممکن در ظاهر بستهاند، اما حقیقت این است که این دو امروز اهمالکاریها و سوءمدیریتهای اسلاف خود در این دو باشگاه را رفع و رجوع میکنند و این دور تسلسل ادامه دارد و فردا مدیران بعدی اشتباهات انصاریفرد و فتحی را جوابگو خواهند بود.
درست همینجاست که میتوان به فساد حاکم بر فوتبال ایران پی برد؛ فسادی که پروندهای قطور دارد و باید به آن رسیدگی شود. این دو نمونه تنها دو مورد کوچک است و به قول آنها که در جریان ریز پرونده فساد فوتبال هستند موارد اینچنینی زیادی را میتوان یافت، اما چه سود که همه فقط نظارهگر هستند. از مجلس گرفته تا قوه قضائیه و دولت همه میدانند که فوتبال چگونه در تمام ردهها و قسمتهایش پول بیتالمال را هدر میدهد، اما کسی کاری برای جلوگیری و برخورد با این همه تخلف و هدررفت بیتالمال انجام نمیدهد که طبیعی است چنین اهمال و چشمپوشی جمعی و بزرگی جای سؤال داشته باشد. باید سؤال پرسید چه کسی و چه زمانی قرار است جلوی این بیتالمالخوری و هدررفت سرمایههای این مملکت را بگیرد و آیا زمان آن نرسیده است مدیران متخلف قبلی و حتی امروزی پای میز محاکمه کشیده شوند؟
امروز باید مدیران سابق پرسپولیس و استقلال بابت نوع قراردادی که منعقد کردهاند پاسخگو باشند و تمام این خسارتهای وارده را از جیب آنها پرداخت کرد تا حتی حساب کار دست مدیران امروز هم بیاید و حساب و کتابشان را شفاف و به قول معروف صاف کنند. اما افسوس که باید خواب چنین برخوردی را دید و فقط در رؤیاها دنبال آن گشت. باید به همین تلاشهای ظاهری امثال انصاریفرد و فتحی دلخوش کرد؛ یک دلخوشی ساده، اما اینکه چرا باید چنین آرزویی داشت را زمان مشخص میکند. آنچه فعلاً معلوم است اینکه عزمی برای برخورد با این همه تخلف نیست و باید از روی ناچاری به اقدامات فتحی و انصاریفرد آفرین گفت و به همین میزان دلخوش کرد. حالا بماند که مدیران بعدی سرخابیهای پایتخت باید بابت پروندههای بهجا مانده از دوران انصاریفرد و فتحی پاسخگو باشند و از حل آنها به عنوان کار شاخص یاد کنند.
آنچه مشخص است اینکه پول بیزبان این کشور مورد تحریم به راحتی آب خوردن توسط فوتبالیها به هدر میرود تفاوتی نمیکند از یک ریال تا چندین میلیارد فوتبال با سوءمدیریت حاکم بر آن از فدراسیون گرفته تا باشگاهها به مثابه خون آشامی در حال مکیدن و ارتزاق از بیتالمال است بدون اینکه کوچکترین ثمری برای کشور داشته باشد. جالب اینکه آن قسمتهایی که در همین فوتبال افتخارآفرینی میکنند و موجب عظمت و اعتلای نام ایران هستند درست مثل کودکان یتیم هیچ بهرهای از این بریز و بپاشها ندارند.