اگر عادت به دنبال کردن اخبار داشته باشید، بعید است چیزی از «طرح رتبه بندی معلمان» نشنیده باشید. یک سال در بوق و کرنا کردند که قرار است تحولی در نظام درآمدی معلمان ایجاد شود و حالا، حاصلش شده طرحی که گویا قرار است درآمد فرهنگیان، ماهانه حدود ۴۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کند و تازه، همین مقدار هم شامل حال همه نمیشود. کسی از وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بیاطلاع نیست، اما فقط از باب نمونه باید اشاره کرد که تورم اقلام خوراکی در آبان ماه، ۵۸ درصد بوده است.
طرح رتبه بندی معلمان با همین وضعیت فعلی، سالی ۲ هزار میلیارد تومان هزینه خواهد داشت که همین رقم هم در بودجه پیش بینی نشده است، البته این برای وزارت خانه ای که معمولا هر سال یک سوم کسری بودجه دارد، تعجبی هم ندارد. از سوی دیگر، اگر تمام بودجه مورد نیاز تأمین شود و کسری اتفاق نیفتد آن قدر آموزش و پرورش بدهکار هست که برای بدهی های قبلی آن هم کفایت نکند.
در خبرها آمده در روز معارفه وزیر جدید آموزش و پرورش، معاون اول رئیس جمهور با اشاره به طرح رتبه بندی معلمان، به شوخی گفته بود که در مرحله اول اجرای طرح رتبه بندی، ۳ هزار میلیارد تومان برایش در نظر گرفتیم، اما بعد از تصویب متوجه شدیم رقم بالایی است و پشیمان شدیم. البته این گفته از معاون اول دولتی که رئیساش با خنده می گوید من هم صبح جمعه همزمان با مردم فهمیدم بنزین گران شده است، چندان عجیب نیست.
معلم همه جای دنیا، بیست ساعت یا کمی بیشتر کار می کند تا بقیه وقتش را صرف پژوهش کند، اما وزارت آموزش و پرورش ما رسما اعلام می کند معلمان بقیه وقتشان را در بخش اداری آموزش و پرورش کار کنند.
فکر می کنم دبستان بود که با این کلام آشنا شدیم: «معلمی شغل انبیاست»؛ یک روزِ معلم داریم که اوج محبت و خلاقیت دانش آموزان در آن روز، هم نوایی با صدای بلند، برای گفتن «معلم عزیزم دوستت دارم» است و گاهی هم شاخه گلی و هدیه ای، که این فقره هم گویا در بعضی مدارس، درست یا غلط، ممنوع شده است. نه کسی «منیة المرید فی أدب المفید و المستفید» شهید ثانی میخواند که در گام بعدی بخواهد به آن جامه عمل بپوشاند، نه آن چنان ارج و قربی در به اصطلاح مدرسه ها رعایت می شود. از آن حرفهایی که شایسته است با آب طلا نوشته شود همین است که حرمت امامزاده را متولی نگه می دارد. حرمت معلمان و فرهنگیان هم بیش از همه باید توسط آموزش و پرورش نگه داشته شود.
پیشتر در روزنامه «رسالت»، مفصل گزارشهای تطبیقی و تحقیقی و مقایسه اوضاع معلمان ایران و سایر کشورها را ارایه دادیم و به آن برنمی گردیم، اما باید تذکر داد که ما مدعیان صف اول بودیم؛ ما مدعی بودیم که معلمی شغل انبیاست؛ در سیره معصومان است که دستان معلم را از طلا پر می کردند اما دیگران بهتر از ما عمل کردند و نتیجه اش را گرفتند. جا ماندیم و نتیجه این جاماندگی، عقب ماندگی چندین نسل از تربیت و آموزش صحیح شده است.