به گزارش نمابه نقل از افكار، اکبر گنجی در تازهترین یادداشت خود به تحلیل شخصیت علی اکبر هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات پرداخته است.
وی در این یادداشت سعی دارد هاشمی رفسنجانی را به عنوان کلید اصلی قطع روابط ایران با آمریکا مطرح کند.
گنجی که پیش از این با روی کار آمدن دولت اصلاحات کتاب"عالیجناب سرخپوش" را علیه هاشمی رفسنجانی نوشت اکنون تحلیل جدیدتری از وی ارائه داده است.
او مینویسد که: هاشمی رفسنجانی یکی از شخصیتهای کلیدی روابط ایران و آمریکا بوده است. هاشمی نیز در حال بازسازی تاریخ گذشته و ساختن نقشی «میانهرو» از خود و «افراطی» از دیگران است! در این خصوص از دهها منظر و از صدها حادثه میتوان سخن گفت. مقاله کنونی فقط و فقط به یک رویداد خطرناک پرداخته و نقش هاشمی را در خلق آن بازگو میکند.
اکبر گنجی که از حسین شریعتمداری ملقب به اکبر پونز شده است استناد حرفهایش را"متکی بر خاطرات هاشمی" میداند و میگوید: و بدین ترتیب انکار آن از سوی وی(آقای هاشمی) و طرفدارانش ناممکن است.
گنجی که این روزهایش را در لندن سپری میکند تحلیل خود را که برداشتی از خاطرات آقای هاشمی است به چند بخش تقسیم میکند. او به عنوان مثال در یکی از قسمتهای یادداشت خود مینویسد:
خبر آدم ربایی اسرائیل به هاشمی میرسد. هاشمی فرمانی صادر میکند که تحولات خطرناکی را به دنبال میآورد. داستان را از خاطرات هاشمی تعقیب کنیم:
۶ مرداد ۶۸: «به دکتر ولایتی گفتم که لبنانیها، در مورد ربوده شدن[آقای عبدالکریم عبید] امام جمعه [روستای شیعه نشین جبشیت] لبنان توسط اسرائیل، تهدید به انتقام کنند (کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، دفتر نشر معارف انقلاب، صص ۲۴۰-۲۴۱)
علی اکبر ولایتی- وزیرامور خارجه، پیام هاشمی رفسنجانی، جانشین فرماندهی کل قوا، را به گروه لبنانی میرساند. آنان که دستور فرمانده را گرفته، سریع دست به کار میشوند. سه روز بعد هاشمی مینویسد:
۹ مرداد ۶۸: «مسئله ربودن شیخ عبید و سرهنگ هیگینز مورد توجه است. سازمان مستضعفان فیالارض اعلان کرده اگر تا ظهر[شیخ عبدالکریکم] عبید[امام جمعه جبشیت] را اسرائیل آزاد نکند، [ویلیام] هیگینز[سرهنگ تفنگدار آمریکایی که برای سازمان ملل کار میکرد و توسط سازمان مستضعفان لبنان گروگان گرفته شده است] کشته میشود.
دکتر ولایتی اطلاع داد که آمریکا از طریق سازمان ملل و مأموران UN به ما اطلاع داده که اگر به هیگینز آسیب برسد، حامیان حزبالله را خرد میکند. از من خواست که به لبنانیها اخطار کنیم که مسئله را مسکوت بگذارند. با آیتالله خامنهای مشورت کردم. نظر ایشان این است که در کارشان دخالت نکنیم، به ما مربوط نیست؛ به دکتر ولایتی منتقل کردم».(ص ۲۴۴)
سرهنگ هیگینز، ۴۴ ساله، از فوریه ۱۹۸۸ گروگان گرفته شده بود. ربایندگان وی را در این روز، دوشنبه ۳۱ جولای ۱۹۸۹، اعدام کرده و فیلمی از اعدام و جنازهاش را برای یک خبرگزاری غربی ارسال کردند. سپس طی اطلاعیهای اعلان کردند اگر شیخ عبید تا بعدازظهر سه شنبه آزاد نشود، جوزف جیمز، گروگان ۵۸ ساله آمریکایی، را اعدام خواهند کرد. بوش به سرعت از شیکاگو به واشنگتن بازگشت تا با تشکیل جلسه شورای امنیت ملی آمریکا در این خصوص تصمیمگیری کند. سنای آمریکا خواستار انتقام شد. نتانیاهو، وزیر خارجه اسرائیل، گفت التیماتوم گروههای لبنانی را نادیده خواهد گرفت.
با اینکه پیام تهدیدآمیز دولت آمریکا بسیار خطرناک بود - «حامیان حزب الله را خرد میکنیم»- و احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران وجود داشت، هاشمی و [آیت الله] خامنهای توجهی نکرده و گروگان آمریکایی اعدام شد. هاشمی مینویسد:
۹ مرداد ۶۸: «لبنانی ها اعلان کردهاند که سرهنگ هیگینز را اعدام کردهاند؛ گویا این شخص سکته کرده و مرده است. بوش رئیسجمهور آمریکا سفرش را نیمهتمام گذاشته و به واشنگتن برگشته و شورای امنیت ملی را برای تصمیمگیری دعوت کرده است».(ص ۲۴۶)
۱۰ مرداد ۶۸: «در گزارشها مسئله اعدام [ویلیام] هیگینز و ربودن شیخ[عبدالکریم] عبید در صدر است. به نظر میرسد آمریکاییها راه علاجی پیدا نکردهاند. آنها در بنبستند و مثل اینکه نمیخواهند علیه ایران در شرایط فعلی تبلیغات کنند». (صص ۲۴۷-۲۴۸)
گنجی که در یادداشت نویسی هم شیوه پرگوییاش در مصاحبههایش را دنبال میکند این تحلیل خود را نیز در قالب چندین هزار کلمه روی کاغذ آورده است. اما اینکه حالا اکبرگنجی چه احساس تکلیفی برای"زدن" هاشمی کرده جای سوال دارد، اینکه آیا این یک بازی جدید است؟