فتنه­‌ای كه فراموش نخواهد شد‌

محمدجواد اخوان


فتنه ۸۸ را می‌توان از نقاط عطف تاریخ انقلاب اسلامی دانست که هرچند با وقایع تلخ و ناگواری همراه بود، اما تجربه‌ای درس‌آموز و گرا‌نسنگ را در اختیار ملت ایران نهاد. این پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین چالش انقلاب، سنگ محک و عیار مناسبی برای سنجش نخبگان و خواص ایران بود.

اکنون‌که ۱۰ سال از وقوع فتنه می‌گذرد می‌توان دورنمایی دقیق‌تر و به‌دوراز احساس از این رویداد داشت. بااین‌حال برخی اصرار دارند که کم‌وبیش این حادثه مهم و مقطع سرنوشت‌ساز از عمر نظام اسلامی به فراموشی سپرده و کمتر درباره آن بحث شود. در خصوص چرایی اصرار اینان برای «منسی» شدن فتنه چند احتمال وجود دارد: نخست آنکه برخی از افراد، به‌خصوص نخبگان سیاسی در این آزمون تاریخی، کارنامه‌ای غیرقابل‌قبول و حتی مردود دارند و طرح مکرر این موضوع یادآور این لکه ننگ برای آنهاست. ثانیاً دشمنان و بدخواهان ملت ایران که سناریوی فتنه ۸۸ را شکست‌خورده یافته‌اند و البته هنوز از طرح‌های شیطانی خود ناامید نیستند، مایلند با فرافکنی و تغافل زمینه را برای فتنه‌های آینده مهیا سازند.

البته در کنار این‌ها ممکن است باشند معدود کسانی که رغم اینکه در طول ۱۰ سال اخیر بسیاری از غبار‌های فتنه کنار رفته و آفتاب حقیقت پدیدار گشته، هنوز فهم دقیقی از واقعیت ماجرا پیدا نکرده و مسئله را سطحی تلقی می‌کنند. اینان به دلیل ضعف در تحلیل و تحت تأثیر قرار گرفتن القائات افراد بی‌بصیرت و عوامل دشمن، درکی بسیار نازل و کاریکاتوری از فتنه ۸۸ پیدا کرده‌اند و گمان می‌کنند برای مثال فتنه‌ای که هشت ماه خنثی‌سازی و مهار آن به طول انجامید در اثر یک سوءتفاهم و اظهارات نامزد‌ها در مناظره ۱۳ خرداد ۱۳۸۸ شکل‌گرفته است. اینان با بستن چشم خود بر عوامل تأثیرگذار خارجی و حتی اذعان سران نظام سلطه در حمایت از فتنه‌گران، حب و بغض‌های خود از مسئولان وقت اجرایی را پایه تحلیل سیاسی خویش قرار داده‌اند.

البته نگارنده معتقد است نباید امیدی به هدایت کسانی داشت که پس از گذشت بیش از ۱۰ سال در کسوت نخبگان سیاسی اجتماعی هنوز در الفبای تحلیل سیاسی و بصیرت ناتوان هستند و در طول قرون و اعصار و خصوصاً در زمان حیات طیبه ائمه اطهار نیز کم نبوده‌اند چنین افرادی که با بی‌بصیرتی خود برای دشمنان اسلام فرصت‌آفرینی کرده‌اند.

اما آنچه مهم است و می‌باید بدان پرداخت، لزوم داشتن نگاه دقیق و ژرف به فتنه ۸۸ و جلوگیری از به فراموشی سپردن آن است. رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه‌ای در باب اهمیت این موضوع می‌فرمایند: «من خواهش می‌کنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح می‌کنید، مسئله اصلی و عمده را در این قضایا موردنظر و در مد نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئله اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیرقانونی و به شکل غیرنجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش می‌کنید؟ البته ممکن است در گوشه و کنار یک حادثه بزرگ زدوخورد‌هایی انجام بگیرد که انسان نتواند ظالم را از مظلوم تشخیص دهد؛ یا یک نفر در موردی ظالم، در موردی مظلوم باشد؛ این کاملاً امکان‌پذیر است؛ اما در این قضایا، مسئله اصلی گم نشود. خب، در انتخابات سال ۸۸، آن‌کسانی که فکر می‌کردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجهه با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمی‌دهند؟ صدبار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمی‌کنند؟ در جلسات خصوصی می‌گویند ما اعتراف می‌کنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمی‌کرد، گروه‌های مردم به جان هم می‌افتادند، می‌دانید چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌بینید امروز در کشور‌های منطقه، آنجا‌هایی که گروه‌های مردم مقابل هم قرار می‌گیرند، چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به خرج دادند. در قضایای سال ۸۸، این مسئله اصلی است؛ این را چرا فراموش می‌کنید؟»

به فراموشی سپردن فتنه و تغافل در مورد حقیقت آن، نه‌تن‌ها چیزی از واقعیات تاریخی کم نمی‌کند، بلکه عملاً موجب گمراهی و غفلت شخص نخبگان و خواص می‌شود. روشن است که اگر نخبگان سیاسی اغماض کنند یا خود را به خواب بزنند، دشمن غدار نه‌تن‌ها نمی‌خوابد بلکه از فرصت پیش‌آمده حداکثر استفاده را خواهد کرد. اصرار برای به فراموشی سپردن فتنه ۸۸، مصداقی بارز از خود را به خواب زدن است. به تعبیر زیبای رهبر معظم انقلاب اسلامی «حالا بعضی‌ها حساسند روی کلمه دشمن، که چرا شما می‌گویید دشمن؛ چرا هی تکرار می‌کنید دشمن. خوب، تکرار هم می‌کنیم و باز بعضی این‌جوری دچار غفلت می‌شوند، نمی‌فهمند که دشمن دارد با آن‌ها چکار می‌کند؛ این‌همه هم می‌گوییم و نمی‌شود! اگر نمی‌گفتیم، چه می‌شد! شما ببینید از اول تا آخر قرآن، خدای متعال چقدر اسم شیطان و شیطان‌صفت‌ها و ابلیس را آورده؛ چقدر اسم فرعون و نمرود و قارون و دشمنان پیغمبر در زمان بعثت آمده و چقدر این‌ها در قرآن تکرار شده. داستان ابلیس و شیطان در قرآن تکرار شده. می‌شد یک‌بار خدای متعال بگوید، برای اطلاع کافی بود. این برای این است که هیچ‌وقت نباید از کید دشمن غافل بود. امیرالمؤمنین فرمود: «و من نام لم‌ینم عنه»؛ اگر شما توی سنگر خواب‌تان برد، لازمه‌اش این نیست که دشمن شما هم که روبه‌رو نشسته، او هم توی سنگرش خوابش برده باشد؛ نه، ممکن است شما خوابت برده باشد، او بیدار باشد؛ آن‌وقت پدرتان درآمده است. نباید غفلت کرد؛ و می‌بینید که غفلت می‌شود.»

۱۳۹۸/۱۰/۱۱

اخبار مرتبط