با نزدیک شدن به انتخابات دوم اسفند ماه، جريانهاي سياسي و تيمهاي رسانهای آنان رقابتهاي سياسي خود را شدت بخشیدهاند. طبيعي است که هر يک از جريانها براي موفقيت خود در مديريت افکار عمومي و سنگينتر کردن سبد رأي خود به تاکتيکها و شگردهاي تبليغاتي خاص خود مجهز شوند که البته اين تاکتيکها ميتواند در چارچوب اخلاق و منطق قابل دفاع و گاهی غيرقابل دفاع باشد.
اصلاحطلبان اين روزها اوضاع خوبي ندارند و نگرانيهايشان در زمینه ناکامي در انتخابات افزون شده است؛ از اینرو با همه توان فعاليت خود را براي موفقيت آغاز کردهاند. در اين ميان، يکي از شگردهاي تبليغاتيشان در ماههاي اخير «رقيبهراسي» است. رسانههاي اين جريان مدتی است با انتشار اخباري خاص در تلاشند تا اينگونه القا کنند که جرياني تندرو در حال آمادگي براي در اختيار گرفتن کرسیهای مجلس است.
اين شيوه که مبتنی بر رويکرد نفي رقیب است تا اثبات خود، شيوهاي قديمي است که اين جريان در همه ادوار انتخابات از آن بهره جسته است. به واقع، همواره بخشي از آرای سبد رأی اين جريان از طريق رقیبهراسی در انتخابات جمع شده و از این شگرد در انتخابات رياستجمهوری، انتخابات مجلس و حتي در انتخابات شوراها و مجلس خبرگان رهبري نيز استفاده شده است.
اين روزها سخن به ميدان آمدن تندروها و افراطيون در دستور کار است و پایگاهها و خبرگزاريهاي منسوب به اين جريان تیترهای زیر را برجسته کردهاند: «ترافيک احمدينژاديها پشت درِ مجلس»، «خطر نفوذ چهرههاي سفيد با تفکر احمدينژادي به پارلمان يازدهم»، «سايه دولت سايه بر سر پارلمان دهم»، «تشکيل «گروه فشار» عليه دولت به رياست سعيد جليلي»، «تندروها در مجلس دنبال بلندگو هستند نه حل مشکلات مردم»، «راديکالها خطرناکند، چه اصلاحطلب چه اصولگرا» و... .
ايجاد هراس از بازگشت احمدينژاد، خطر تشکيل مجلسي با محوريت جبهه پايداري، ابراز نگراني از به قدرت رسيدن جوانان مؤمن انقلابي و...، از جمله اهداف اين خط است که این روزها با شدت آن را دنبال میکنند.
افکارعمومي ضمن آنکه بايد نسبت به اين شگردها هوشيار باشد و اجازه ندهد تا جريانهاي سياسي به شگردهاي جنگ رواني اذهان را مديريت کنند، بايد به اين حقيقت نيز توجه کند که رقابت سياسيای ارزشمند است که در چارچوب رعايت مرزهاي اخلاقي بوده و حاصل آن تحقق رأيي باشد که داراي اعتبار بوده و به واقع رأي حلال باشد.