به گزارش نما به نقل از پایگاه خبری تحلیلی شهر، در این برنامه که با حضور محمد تهامینژاد، مستندساز و پژوهشگر همراه بود، تکههایی از فیلمهای دههی ۲۰ و ۳۰ به انتخاب و تدوین او برای علاقهمندان نمایش داده شد. این فیلمها که عمدتا ارزش تاریخی دارند شامل ورود متفقین به ایران، مکانهای برجستهی تهران، و بازنمایی زندگی در سالهای دور است. همچنین بخشهایی از فیلم «باد صبا» ساختهی آلبرت لاموریس، فیلمساز بزرگ فرانسوی که مربوط به فضاهای شهری تهران در دههی ۵۰ بود، نیز به نمایش درآمد. محمد تهامینژاد، با توضیح همزمان بر روی نماها تماشاگران را در شناسایی مکانها و جزییات تصویر یاری میکرد.
اما بخش اصلی برنامه، بیتردید مربوط میشد به نمایش نسخهی ترمیم شدهی فیلم «تهران ۵۱» ساختهی خسرو پرویزی تصویری از تهران پایتخت در سال ۱۳۵۱ به ما میدهد. فیلمی که با نقد و بررسی منتقدان، روبرت صافاریان و نوید پورمحمدرضا همراه بود.
روبرت صافاریان منتقد و مترجم سینما با اشاره به جذابیت پیدا کردن تبار مکانهای امروزی در این تصاویر، خاصیت نوعی تماشای گردشگرانه و مبتنی بر نوستالژی را خاطرنشان کرد. وی در اینباره افزود: «مواجههی ما با این تصاویر، با هر سن و سالی، چه این مکانها را پیشتر دیده باشیم و چه برای اولین بار در ساحت تصویر ببینیمشان، چندان ربطی ندارد به آنچه در هنگام تماشای فیلم تجربه میکنیم. ما در اینجا با تکه فیلم روبرو هستیم و نه خود فیلم. چیزی شبیه تماشای آلبومهای خانوادگی یا عکسهای قدیمی.»
نوید پورمحمدرضا، منتقد، مترجم و شهرساز نیز با اشاره به گونهی «سمفونی شهری» در مطالعات سینمایی «تهران ۵۱» را نزدیکترین نمونه به این گونه در سینمای ایران دانست، اما آن را واجد تمایز معناداری نیز برشمرد. وی در این باره عنوان کرد: «مواجهه با کلانشهر مدرن در دههی ۱۹۲۰ و با قرار دادن خود شهر به مثابه سوژه آغاز شد. تجربهی بصری و روانی مدرنیته تبدیل به سوژهی اینگونه فیلمها شد. فیلمهایی مثل «برلین، سمفونی یک شهر بزرگ»، «ساعتها و دیگر هیچ»، «پاریس خفته» و بعدها در دههی ۳۰ فیلمی مثل سائوپائولو از این دستاند. در این فیلمها چندان با پرترهای از شهرها روبرو نیستیم در مقایسه با اینکه قرار است با امپرسیونهایی خاص و ویژه از کلانشهرهای مدرن روبرو باشیم. در این فیلمها با خود شهر روبرو هستیم و تجربهی بصری و روانی شهروند در کلانشهر مدرن چه تغییری کرده است؟ عمدهی این فیلمها هم از الگویی استفاده میکنند که حاصل تلفیق نوعی عکاسی معمارانه انتزاعی و سکانسهای مستندوارانهی شهری است.»
پورمحمدرضا، اما تفاوت فیلمهای ذکر شده را با فیلم «تهران ۵۱» در نوع موضعگیری نسبت به وضعیت و تفسیرهای اجتماعی و تحلیلهای انتقادی در فیلم خسرو پرویزی برمیشمرد: «در فیلم تهران ۵۱ سویهی نقادانه و ارائهی تحلیل و تفسیر نسبت به نوعی زندگی ماشینی و عصبیت شهری برای مولف حایز اهمیت بیشتری است. بیش از آنکه بخواهد لذت کشف مواجهه با شهری که در حال شدن است را با مخاطبش در میان بگذارد. این رویکرد باعث شده که وجه گزینشی هم داشته باشد و بسیاری از وضعیتهای تهران آن زمان را از نظر دور نگه دارد. اما فیلمی است که در تدوین ساخته شده است.»
فیلم «تهران ۵۱» ساختهی خسرو پرویزی است. پرویزی روزنامهنگار و مستندساز، کارگدان فیلمهایی، چون چلچراغ و آتش و خاکستر بود.