به گزارش نما ،استادان زبان و ادبیات فارسی افغانستان که در سومین دوره دانشافزایی بنیاد سعدی ویژه استادان این کشور شرکت کرده بودند، پس از دیدار با چهرههایی نظیر محمدرضا شفیعی کدکنی، سیروس شمیسا و میرجلالالدین کزازی در دانشگاههای تهران و علامه طباطبایی برای دیدار با تقی پورنامداریان، صبح روز شنبه ۱۹ بهمن مهمان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند.
در ایندیدار که با حضور قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس و برخی اعضای پژوهشکده زبان و ادبیات فارسی برگزار شد، قبادی با خوشامدگویی به میهمانان، آرزو کرد چنین دیدارهای علمی که میتواند گویشوران زبان فارسی را از اقصی نقاط ایران فرهنگی پیرامون شمع وجود استادان مسلم و مبرز این رشته در دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران جمع آورد، استمرار پیدا کنند.
وی دستآورد این دیدارها را روایت سرگذشت ادبیات فارسی در ایران و افغانستان و دیگر بخشهای ایران فرهنگی دانست و با معرفی اجمالی پژوهشگاه علوم انسانی به بهانه انتشار کتاب تاریخچه پژوهشگاه، درباره جایگاه علمی پورنامداریان سخن گفت.
سپس پورنامداریان با طرح مبحثی درباره تکمعنایی و چندمعنایی در شعر گفت: شعر کلاسیک عمدتاً به جز اندک استثناءاتی تک معنایی بوده است.
وی با تقسیم گزارههای زبانی به ۳ دسته گزارههای عقلپذیر یا عادت پذیر، گزارههای عقلگریز یا عادتگریز و گزارههای عقلستیز یا عادتستیز، میزان و کیفیت چنین گزارههایی را از شعر کلاسیک تا شعر معاصر با ذکر مثالهای مختلف بررسی و تحلیل کرد.
پورنامداریان گفت: در شعر معاصر «گوینده» و «مخاطب» از اقتدار زبان آزاد میشود و عمدتاً گزارهها عقلستیز و بهعلت عدم انطباق با مصداق مشخص قابل تأویل است. در اینباره دو نظریه وجود دارد. در نظریه اول که مربوط به آراء گادامر و هایدگر است، شعر میتواند معانی متعددی داشته باشد. اما از نظر شخصی مانند هرش، تأویل کننده آن است که بکوشد تا نیت گوینده را پیدا و کشف کند. شرایط کشف نیت گوینده هم آن است که اول، تفسیر بیان شده با ساختار متن منطبق باشد، دوم، روابط بینامتنی با آثار گذشته آن راتأیید کند و سوم آنکه با زندگی نویسنده همخوانی داشته باشد. وی تأویل را در واقع «کشف یا فعلیت بخشیدن به معنای متن در نتیجه تأمل در آن» دانست.
ایناستاد ادبیات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تکمعنایی و چندمعناییبودن شعر را با نسبت آن به زمان و مکان چنین توضیح داد: یکی از علتهای تکمعنایی بودن شعر کلاسیک، شفاهیبودن آن است، زیرا در زمان اتفاق میافتاد و چون سینهبهسینه بیان میشد، مخاطب در صورت عدم درک آن، بهصورت مستقیم مراد گوینده را جستوجو و کشف میکرد اما شعر مکتوب به علت غایببودن گوینده، میتواند معانی متفاوتی را به ذهن خواننده متبادر سازد که با شرایط فوق میتوان مراد گوینده را کشف کرد.
پورنامداریان در بخشی از سخنانش گفت: شعر امروز که عمدتاً شعر غنایی است و مهمترین شکل آن هم تغزل است، نه در پی انتقال معرفتی به مخاطب که به دنبال تحت تأثیر قرار دادن عواطف آن است. ادبیت شعر این است که اول، تولید زیبایی میکند و البته این زیبایی نسبی است، دوم، یک عاطفه شخصی را بیان میکند و در نهایت به تحریک عواطف مخاطبان خود میپردازد. وی نقبی هم به ساحت عرفان زد و عرفان را آزادی از اسارت عالم عین و رسیدن به عینالیقین و در نهایت، حقالیقین دانست.
در پایان اینجلسه، برخی میهمانان حاضر در جلسه، ضمن ابراز اینکه سالهاست به صورت غیر مستقیم و از طریق خواندن و آموزش کتابهای پورنامداریان، با وی و اندیشههایش آشنایی دارند، پرسشهای خود را درباره مباحث اینجلسه مطرح کردند.
منبع مهر