چرا اصلاح‌طلبان نتیجه انتخابات را «30 هیچ» واگذار كردند؟

علاوه بر ناتوانی دولت در رفع مشكلات مردم، مجلس دهم كه در پیشانی آن، لیست ۳۰ نفره اصلاح‌طلبان تهران وجود داشت، پیام‌های مناسبی را از خود به جامعه مخابره نمی‌كرد.


به گزارش نما، اصلاح‌طلبان، نتیجه انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی را واگذار کردند؛ آن هم از ناحیه‌ای که همیشه منتقدان خود را به آن ارجاع می‌دادند و صندوق رأی را به‌عنوان یک طعنه، به رخ رقیب سیاسی خود می‌کشیدند.

اخبار سیاسی - از همین روست که محسن غرویان روحانی حامی اصلاحات وقتی درباره حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ سخن می‌گوید، آن را نشان‌دهنده باطن مردم نمی‌داند و می‌گوید:

«باطن مردم را راهپیمایی مشخص نمی‌کند، صندوق رأی مشخص می‌کند. پس نباید راهپیمایی ۲۲ بهمن را به نفع خود مصادره کنند. در واقع آمدن مردم به خیابان حرکتی در راستای اعتقادات است. مهم این است که جامعه در پای صندوق‌های رأی حاضر شوند و در شرایطی که کسی از رأی‌شان مطلع نیست، رأی خود را به صندوق بیندازند»

غرویان انتخابات مجلس دهم را یادآور می‌شود و می‌گوید:

«چهار سال گذشته که ظاهر قضایا گویای چیز دیگری بود، تهرانی‌ها یک لیست کاملا امیدوارِ ۳۰نفره را کنار گذاشتند و ۳۰ نفری را که اغلب‌شان ناشناخته بودند به عنوان وکیل خود راهی مجلس کردند. از همین روست که به جای ظواهر، باید به باطن جامعه دقت کرد».

محمّدعلی وکیلی نماینده اصلاح‌طلب تهران نیز در زمان ثبت نام انتخابات یازدهم مجلس در پاسخ به انتقادها می‌گوید که صندوق رأی مشخص خواهد کرد که مردم ما را قبول دارند یا خیر.

اکنون که از ۲ اسفند عبور کرده‌ایم، وقتی به خروجیِ صندوق‌های رأی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که «نه به اصلاحات»، مخرج‌مشترک اکثر صندوق‌های رأی در سراسر کشور بوده است و از ۲۹۰ کرسی مجلس، کم‌تر از ۳۰ کرسی به اصلاح‌طلبان اختصاص یافته است.

امّا به‌راستی اصلاح‌طلبان چرا باختند و به چه چیزی باختند؟

شاید یادداشت محمّد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی پاسخ مناسبی به این سؤال باشد. قوچانی، شنبه پس از انتخابات و در حالی که نتیجه قطعی انتخابات مشخص نشده، می‌نویسد:

«ما از اصولگرایان شکست نمی‌خوریم، ما به خود می‌بازیم به کارنامه امید...».

اینکه کارنامه امید چه بوده است که محمّد قوچانی آن را عامل شکست اصلاح‌طلبان می‌داند، مرور عملکرد اصلاح‌طلبان از ۹۲ به این سو را می‌طلبد.

اصلاح‌طلبان که با دستان تهی از برنامه و ایده برای حل مشکلات، پا به رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ گذاشته بودند،‌ با ردصلاحیت گزینه اصلی‌شان یعنی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، تمام قد به‌حمایت از حسن روحانی برخاستند.

پس از پیروزی روحانی، و در حالی که دولت تدبیر و امید، تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد توافق هسته‌ای چیده بود، اصلاح‌طلبان بدون اینکه دولت را متوجه خطای خود کنند، تا توانستند برجام را ستایش کردند و بر فرق منتقدان برجام و سیاست‌خارجه دولت متحدشان کوفتند!

گرانیِ افسارگسیخته کالاها، نایاب شدن برخی لوازم ضروری از جمله پوشک، افزایش سرسام‌آور قیمت مسکن، نابسامانی‌های بازار خودرو؛ همه و همه در شرایطی مردم را آزار می‌داد که نهادِ ناظر بر عملکرد قوه اجرائیه، ابتکارعملی برای مقابله با این نابسامانی‌ها از خود بروز نمی‌داد.

علاوه بر این‌ همه، اگر طرح مفیدی نظیر شفافیت آراء نمایندگان به صحن علنی می‌رفت، به دست ردِ نمایندگان مواجه می‌شد.

تعلل و ناتوانی مجلس در تصمیم‌گیری نسبت به موضوع بنزین، پرونده آن را به نشست سران قوا کشاند. این باعث شد، دولت که در این شورا، دست بالا را داشت، شبانه و بدون اطلاع‌رسانی، طرحی را کلید بزند که در کم‌تر از چند روز، بیش از ۱۰۰ کشته را بر روی دست کشور بگذارد و آسیب‌های جبران ناپذیری را به مردم و کشور تحمیل کند.

این وضعیت، تنها مختص به دولت و مجلسِ برآمده از خواست اصلاح‌طلبان نبود. شورای شهری تهران که با تَکرار رئیس دولت اصلاحات، به‌صورت یک‌دست اصلاح‌طلب تشکیل شده بود نیز حال و روزی بهتر از مجلس و دولت نداشت. روی کار آمدن ۳ شهردار در کم‌تر از ۲ سال، بیش از هر تصویری، وضعیت شورای شهر اصلاح‌طلبان را نشان می‌دهد.

آنچه تصویر شد، صرفاً گوشه‌ای از کارنامه اصلاح‌طلبان از ۹۲ تا امروز را شامل می‌شود. حال باید پرسید آیا با چنین کارنامه‌ای، تصور نتیجه‌ای بهتر از ۳۰ هیچ در انتخابات مجلس یازدهم برای اصلاح‌طلبان امکان‌پذیر بود؟!

در این بین، اصلاح‌طلبانی چون صادق زیباکلام معتقدند آن‌ها انتخابات سرنوشت‌ساز 1400 را نیز به اصول‌گراها واگذار خواهند کرد.

۱۳۹۸/۱۲/۶

اخبار مرتبط