به گزارش نما و به نقل از جوان آنلاین، جریان اصلاحات كه از مدتها پیش در حال پرسه زدن در صحنه سیاسی ـ تبلیغاتی كشور است به هر نقطهای از سطوح مختلف اصولگرایی سرك میكشد تا به محض مشاهده اندك گرد و خاكی، آنچنان غوغایی كند و گفتمان اصولگرایی را غبارآلود نشان دهد كه بتواند در خطكشیهای سیاسی كشور، خوراك تبلیغاتی لازم در رقابتهای یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری را برای خود فراهم كند.
این عده مدام سعی دارند با كندن چاه و چاله پیش روی اصولگرایان، برای خود سكوی پرش درست كند؛ حال آنكه پیداست اصلاحطلبان با بازوان از كارافتاده خود قادر به این فضاسازی نخواهند بود و تنها با قرار گرفتن در یك مدار قدرت و ثروت است كه میتوانند به خواستهای خود دست یابند و اختلافات میان اصولگرایان را تشدید كنند.
رصد تحركات تشكیلاتی آنان به طور شفاف قدر مشترك اهداف آنها با جریان و فتنه را وضوح میبخشد و روند فعالیتهایشان كه تاكنون بالاترین مقامات كشور را نیز مورد خدشه قرار دادهاند، ثابت میكند كه آنان در حال تشكیل بدنه اجتماعی مدنظر خود در برابر ارزشگرایان جامعه هستند و در این میدان قصد دارند بازی را در مسیر برد خویش هدایت كنند.
نگاهی به برخی از روزنامههای اصلاحطلب و همخوانی تیترهای برخی از این رسانهها با برخی از اظهارات سردمداران جریان انحرافی و روزنامههای این جریان ثابت میكند كه آنان خواه ناخواه در یك مسیر قرار گرفتهاند و هدفشان تخریب گفتمان اصولگرایی برای رسیدن به یك جریان تركیبی شامل فتنه ـ انحرافی ـ اصلاحات هستند.
تشكیل جریان سوم با تركیب فتنه ـ انحراف ـ اصلاحات
یكی از راههایی كه اصلاحطلبان برای تخریب اصولگرایان انتخاب كردهاند تا اهداف انتخاباتی خود را دنبال كنند این است كه گفتمان اصولگرایی را به عنوان بزرگترین مانع پیش روی پیشرفت كشور و عامل مشكلات كنونی نشان دهند.
انحرافیون نیز كه همراه با اصلاحطلبان یك هدف را دنبال میكنند گاه تیترهای اول رسانههای خود را در همین مسیر قرار میدهند و با این ادعای دروغ و القای اینكه اصولگرایان و اصلاحطلبان با یكدیگر همردیف شدهاند، سعی دارند علاوه بر تبرئه خود، اصولگرایی را همتراز اصلاحطلبی قلمداد كنند تا با طرح این ادعاها در عیان به منظور انحراف افكار عمومی از ارتباطات نهان خود با این جریان سوخته سیاسی، از یك طرف اصولگرایان را در صحنه علنی سیاسی تخریب و از سوی دیگر اهداف مشترك خود با اصلاحطلبان را دنبال كنند.
بر این اساس كسب آرای تركیبی جدید در انتخابات سال 92 یكی از بزرگترین اهداف جریان تركیبی فتنه ـ انحرافی ـ اصلاحات به شمار میآید تا پس از كسب قدرت، در عین ناباوری خود را یك جریان سوم كه جدای از تمامی جریانات گذشته بوده معرفی كند و در ادامه خود را جریانی بداند كه میتواند فارغ از قوانین، با اختیارات و اراده شخصی خود مملكت را گلستان كند! قانونگریزی مهمترین وجه مشترك این جریان تركیبی است. چنانكه هر سه در سه مرحله جداگانه این ادعا را ثابت كردهاند و در آینده نیز در صورت پیروزی در انتخابات قطعاً بیش از گذشته ثابت خواهند كرد و البته متأسفانه در صورت شكست در انتخابات هم این احتمال میرود كه قانونگریزی خود را طی حوادثی به نمایش بگذارند.
حذف گفتمان اصولگرایی هدف مشترك جریان تركیبی
حال شاید عدهای سؤال كنند كه با كدام دلیل و مدرك میتوان اثبات كرد كه این سه جریان به دنبال تركیب و خلق جریان سوم هستند؟ و از هماكنون هر كدام پله پرش آن دیگری شدهاند؟ و هر كدام به نوبه خود تیری به گفتمان اصولگرایی پرتاب میكنند؟
برای پاسخ به این سؤالات فقط كافی است كمی در احوالات و سوابق گذشته و حال این سه جریان بنگریم؛ در این صورت به راحتی میتوان وجوه مشترك حرفها، رفتارها و عملكردهایشان را مشاهده كرد و دم خروسهایی كه بیرون زده را از دور و نزدیك دید.
آنها اگرچه ارتباطات نوشته و نانوشته خود را پنهان میدارند اما غافل از این واقعیت هستند كه كمال همنشین به سرعت در اطرافیان اثر میكند و زمانی كه اثر آن در جامعه پیدا شد كاملاً و برای همه معلوم میشود كه آیا اصولگرایان كه همچنان مخالف خط سازش و موافق مقاومت هستند، در خلوت آن كار دیگر میكنند و با اصلاحطلبان و فتنهگران زد و بند دارند یا آنان كه این روزها خواه ناخواه مدام حرف رابطه و مذاكره با امریكا از دهانشان بیرون میآید؟ حركت در مسیر سازش و ابراز دوستی به امریكا یكی از وجوهی است كه میتوان آن را به عنوان سند ارتباطات اصلاحات، فتنه و انحرافیون به شمار آورد.
زیرا هر سه در زمانهای مختلف و در مراسمهای گوناگون همین نظر را داشتهاند و ابراز كردهاند؛ قانونگریزی مورد دیگری است كه هر كدام از این سه جریان تعهد خود به عدم رعایت قانون را در مراحل مختلف زندگی سیاسی خود نشان دادهاند.
تخریب گفتمان اصولگرایی نیز مسیر دیگری است كه هر كدام با قطاری روی این ریل میآیند و سعی دارند برای حذف اصولگرایان ناب و انقلابی از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی از یكدیگر سبقت بگیرند؛ شانتاژكاری، دروغگویی، بازی با احساسات مردم و عدم پیروی از ولایت نیز از دیگر رفتارهایی است كه میتوان در این جریان تركیبی به طور جداگانه و همچنین پیوسته مشاهده كرد.
مشكلات اقتصادی امروز ناشی از ضعف تدبیر و مدیریت است نه گفتمان اصولگرایی
اما هدفی كه این روزها جریان تركیبی شامل فتنه ـ انحرافی ـ اصلاحات بیش از اهداف دیگر دنبال میكند، این است كه تمام مشكلات حاضر خصوصاً در زمینه اقتصادی كه با معیشت مردم و افكار عمومی در ارتباط است را به گفتمان اصولگرایی ارتباط دهند.
این عده كه هر كدام میكوشند خود را از اصولگرایان جدا بدانند و در ادامه مسیر، اصولگرایی را دشمن پیشرفت كشور نشان دهند، گویا دیواری كوتاهتر از گفتمان اصولگرایی پیدا نكردهاند و بنابراین تمام تقصیرات خود را به گردن اصولگرایان ناب و انقلابی مینویسند.
این در حالی است كه اگر كمی در شرایط حاضر با دقت نظر بیشتری تمركز كنیم، متوجه خواهیم شد كه مشكلات كنونی از جمله تورم و گرانی ناشی از اقدامات و فعالیتهای چندمرحلهای اصلاحطلبان، فتنهگران و انحرافیون بوده است كه هر كدام در زمانی و شرایطی خاص با عبور از فرصتهای ملی و حركت در خط حزبی و جناحی بر مشكلات اقتصادی افزودند و بدون توجه به مردم، فقط به خود و آینده كاری خود اندیشیدهاند.
منصور حقیقتپور، عضو كمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی نیز در این ارتباط به خبرنگار روزنامه جوان گفت: علت مشكلات اقتصادی امروز ایران علاوه بر تأثیرپذیری از مشكلات اقتصادی سراسر جهان و همچنین تحریمها ناشی از ضعف تدبیر و مدیریت است و هیچ ارتباطی به اندیشه اصولگرایی ندارد.
وی با تأكید بر اینكه هیچگونه ارتباطی میان گفتمان اصولگرایی و مشكلات كنونی وجود ندارد و گرانیهای اخیر بیشتر به ضعف مدیریت مربوط است، گفت: اصولگرایی اندیشه ناب ولایی است كه به وقت جنگ جنگیده است و به وقت سازندگی در مسیر پیشرفت و فعالیت بوده است.
این نماینده مجلس در ادامه گفت: اگر مجلس جلوی فاز دوم هدفمندی یارانهها را گرفت، علتش این بود كه فاز اول آن خوب و درست اجرا نشد و اگر در كنار پول به مردم به تولیدكنندگان هم پول داده میشد و تولید كشور را تقویت میكردند، طبیعی است كه مجلس برای اجرای فاز دوم آن ایرادی نمیگرفت.
وی در ادامه با اشاره به تكاپوی تبلیغاتی ـ انتخاباتی اصلاحطلبان یادآور شد: اصلاحطلبان این روزها از هر وسیلهای برای مطرح كردن خودشان استفاده میكنند، حال آنكه آنان در سال 88 از خطوط قرمز گذشتند و امروز باید در درجه اول، وضعیت خود با فتنه 88 را مشخص كنند، نه آنكه بدون برائت از حوادث سال 88 به فكر سیاهنمایی و همدستی با مهرههای همنوع خود برای ورود به رقابتهای انتخاباتی باشند.