علیرضا اسلامی- به گزارش نما ، مسؤولین کشور از رهبری توسط مجلس خبرگان تا ریاست جمهوری و وزرا توسط مجلس شورای اسلامی میتوانند عزل، استیضاح یا سؤال شوند. اعضای تشخیص مصلحت نظام، رئیس قوه قضائیه و مسؤولین نهادهای نیروهای مسلح توسط رهبری عزل و نصب میشوند. در مورد همه اینها امکان سؤال، استیضاح و عزل وجود دارد، غیر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی. آیا درست است از این نظر مسؤولین از رهبری گرفته تا کارمند عادی امکان سؤال، استیضاح و عزل باشد و نمایندگان مجلس شورای اسلامی از این نظر مستثنی باشند؟
اصلهای متعدد قانون اساسی هستند که در باره نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم صدق میکنند. اول اینکه اگر نمایندهای برخلاف اصل 9 قانون اساسی اقداماتی کند که موجب وابستگی کشور شود، چه کسی باید به این موضوع رسیدگی کند. دوم اینکه طبق اصل 19 قانون اساسی مردم از حقوق مساوی برخوردارند و نباید بین ملت و نمایندگان آنها تبعیض قائل شد. سوم اینکه طبق اصل 40 قانون اساسی اگر نمایندهای اصرار به غیر کند یا مرتکب تجاوز به منافع عمومی و تخلفات و جرایم عمومی شود، چه کسی باید به آن رسیدگی کند. نکته چهارم این است که طبق اصل 49 قانون اساسی اگر فردی ثروتهای ناشی از حرام کسب کند باید این ثروتها مصادره شوند. اگر این فرد نماینده مجلس بود چه کسی باید این کار را بکند؟ پنجم اینکه طبق اصل 67 قانون اساسی کف صلاحیت نمایندگان مجلس باید سوگند آنها در مجلس باشد. در قانون انتخابات شرایط ایجابی و سلبی کاندیداها قید شده است. اگر نمایندهای در طول چهار سال نمایندگیاش ظلم و تخلفاتی کرد و فاجر، فاسق یا امثالهم شد و از کف صلاحیتها خارج شد و شرایط را از دست داد چه کسی باید به این موضوع رسیدگی کند. مورد ششم طبق اصل 86 قانون اساسی نماینده مجلس در حدود وظایف خود آزاد است، ولی اگر برخلاف وظایفش عمل کرد میشود او را تحت تعقیب و توقیف قرار داد. چه کسی به این موضوع رسیدگی میکند؟ هفتم اینکه طبق اصل 141 قانون اساسی اگر نمایندهای چند شغل داشت چه کسی باید رسیدگی کند. مورد آخر اینکه طبق اصل 142 قانون اساسی به اموال نمایندهها در ابتدا و انتهای نمایندگی رسیدگی شود که به خلاف افزایش نیافته باشند. چنانچه نمایندهای تخلف و فساد مالی داشت چه کسی باید رسیدگی کند. اینها سؤالاتی هستند که به نظر میرسد در باره نمایندگان مجلس هم قابل طرح است.
قبل از بیان راهکارهایی در استمرار صلاحیت نمایندگان مجلس یا صیانت از آنها بیان دو نکته لازم است. اگر مردم منطقهای از رأی خود به نمایندهای به خاطر اینکه نیازهایشان را تأمین نکرد یا خلاف نظر آنها عمل کرد یا از مسیر حق خارج شد، پشیمان شوند، باید ساز و کاری در این باره وجود داشته باشد. مثلاً یکسوم مردم منطقهای درخواست عزل نمایندهشان را بدهند و کمیسیون اصل 90 مجلس به آن رسیدگی کند. چنانچه نمایندهای فاسق و فاجر شد رأیاش چه میشود، بهخصوص در مسائل مهمی مثل تصویب یا رد بودجه یا برجام که به یک رأی بستگی دارد.
در خصوص استمرار صلاحیت نمایندگان مجلس راهکارهایی هست که در ادامه مطرح میشوند. راهکار اول هیئت رسیدگی به تخلفات مجلس است که در آئیننامه داخلی هم آمده است. به نظر میرسد این هیئت وجود دارد اما کارآیی لازم را ندارد، چون داور و قاضی از نمایندگان مجلس و همکاران نماینده متخلف هستند. دوم اینکه هنگامی که منتخبین مردم به مجلس میروند اعتبارنامهشان بررسی میشود. اگر اعتبارنامه نمایندهای رد شود آن فرد دیگر نماینده نیست و از مجلس خارج میشود. راهکار سوم استعفای نماینده است. نماینده میتواند استعفا بدهد و اگر مجلس تصویب کرد آن نماینده از مجلس خارج و در آن حوزه انتخابات مجدد برگزار میشود. چهارم اینکه دادستان عمومی و قوه قضائیه از جهت حقوق عمومی وارد شوند. پنجم اینکه نمایندگان حقوقبگیران و کارمندان مجلس هستند. هیئت تخلفات اداری در هر ادارهای هست، همانطور که با کارمندان متخلف در هر ادارهای برخورد میشود باید چنین هیئتی به موضوع جرایم نمایندگان هم ورود پیدا کند.
بنابراین لازم است در آئیننامه ساز و کاری دیده شود که اگر نمایندهای در طول چهار سال تخلف کرد چه کسی ناظر بر عملکرد آن نماینده و استمرار شرایط او باشد و چنانچه آن شرایط از دست رفت چه اقداماتی باید انجام شوند.