به گزارش نما، در تعطیلات نوروز بود که امیر خوشخبر، سرپرست تیم ملی والیبال ایران اعلام کرد که همکاری فدراسیون والیبال ایران با ایگور کولاکوویچ تمام شده و ایران با این مربی فسخ کرده است. اتفاقی که یک چالش جدی و بزرگ را برای فدراسیون والیبال در روزهای آغازین 99 کلید زد؛ انتخاب یک سرمربی جدید برای تیم ملی والیبال. تیمی که در سالهای اخیر بواسطه موفقیتها و محبوبیتش در جامعه ورزش و افکار عمومی، اهمیتی دوچندان پیدا کرده و انتخاب سرمربی برای آن بیتردید یک چالش بزرگ و پرهیاهو به نظر میرسد. این یعنی مسئولان فدراسیون باید به دنبال انتخاب یک جایگزین برای ایگور کولاکوویچ باشد. پروژهای که البته آسان نیست.
در سالهای اخیر و با جهش خیرهکننده والیبال، نامهای بزرگی روی این نیمکت نشستهاند؛ از ولاسکو گرفته تا لوزانو و حتی کواچ. مردانی پرآوازهای که بزرگی نیمکت والیبال را نشان میدهند و این بدان معناست که فدراسیون در ادامه این مسیر با وجود همه مشکلات باز هم احتمالا به دنبال یک گزینه معتبر خواهد بود. آنچه محمدرضا داورزنی رییس فدراسیون نیز به آن صحه گذاشت و مدعی شد که سرمربی بعدی تیم ملی چهره ای کاربلد و حرفه ای است.
بعد از اعلام خبر قطع همکاری فدراسیون ایران با کولاکوویچ رسانه های مختلف گمانه زنیهای خود را آغاز کردند. یک سایت لهستانی از افرادی همچون لورنزو برناردی، رادوستین استویچف، پلامن کونستانتینوف و فرناندو دی جورجی به عنوان گزینههای هدایت تیم ملی والیبال ایران خبر داد.
*مذاکره کننده عجیب با خارجیها
گمانه زنی در این شرایط موضوع عجیبی نیست، اما در این میان اتفاقات عجیب و غیرقابل باوری رخ داده. جایی که یک چهره نه چندان سرشناس و تازه به دوران رسیده که مسئولیت اصلیاش کار رسانهایست، در اقدامی حیرت انگیز پیش افتاده و خود را وارد ماجرا کرده و به عنوان نماینده فدراسیون با گزینههای مختلف رایزنی میکند.
چهره جوانی که از همشهریان دبیر جدید فدراسیون یعنی میلاد تقوی هم هست با چند گزینه صحبت کرده و خود را نماینده فدراسیون ایران معرفی کرده، آنچه ماجرا را پیچیدهتر میکند. چه آنکه مشخص نیست این جوان جویای نام از سوی فدراسیون ماموریت دارد یا اینکه شخصا احساس تکلیف کرده و وارد گود شده تا نیمکت تیم ملی والیبال به اهلش برسد!
این ماجرا البته با واکنشهایی هم از سوی مربیان روبرو شده، چراکه همه این مربیان مدیربرنامههایی دارند و آنها هم با ایجنتهای سرشناس والیبال ایران کار میکنند و سایر نفرات را به رسمیت نمیشناسند. حال سوال اینجاست که آیا واقعاً افرادی همچون این جوان جویای نام نماینده فدراسیون بوده یا اینکه شخصا به ماجرا ورود کرده تا از این نمد کلاهی برای خود بسازد؟
اگر این فرد واقعاً نماینده فدراسیون است، آقایانِ مسئول با چه طراز و شاخصی و با کدام متر و معیار و عقبه و سابقه وی را به عنوان مذاکره کننده با مربیان خارجی انتخاب کردهاند؟ و اگر شخصا به ماجرا ورود کرده، پس چرا فدراسیون در قبال آن سکوت کرده و واکنشی نشان نمیدهد؟
به نظر میرسد اوضاع والیبال آنقدر بههم ریخته شده که هرکسی میخواهد از این آب گلآلود ماهی بگیرد و گزینه مدنظر خودش را برای نشستن روی نیمکت تیم ملی به فدراسیون تحمیل کند.
*گزینههایی که بیکار نیستند
درمورد گمانه زنی سایت لهستان هم شاید جالب باشد بدانید که تمامی افراد نام برده با تیمهای باشگاهی خود قرار داد دارند؛ دی جورجی در حال حاضر سرمربی تیم والیبال لوبه ایتالیا است که امیر غفور هم در این تیم بازی میکند. استویچف با ورونا قرارداد دارد و کنستانتینوف هم هدایت تیم ملی بلغارستان را برعهده دارد.
لورنزو برناردی تنها مربی آزاد در بین گزینههای یاد شده است که او هم به دلیل برخی مشکلات خانوادگی فعلاً نمیتواند در تیمی فعالیت داشته باشد.
*انتخاب درست، مهمترین ماموریت فدراسیون
در شرایط کنونی انتظار میرود که فدراسیوننشینها با دقت نظر بیشتری پیش بروند تا والیبال ایران بتواند یک بار دیگر روی آرامش را دیده و به جایگاه اصلی خود در میادین جهانی برسد.
بلندقامتان ایران میدان بزرگی به نام المپیک را پیشروی خود دارند و هر انتخاب اشتباهی میتواند بزرگترین ضربه را به این رشته بزند، اما در مقابل انتخاب گزینه مناسب بدون شک والیبال ایران را تا 4 سال دیگر بیمه خواهد کرد.
آقای رئیس یک بار با انتخاب خولیو ولاسکو نشان داد که توانایی انتخاب بهترینها را دارد، اما معلوم نیست که در دوران جدید چه اتفاقی رخ داده که رویه آقای رئیس تا به این جا تغییر کرده و همین نگرانیها را افزون کرده است.
منبع: فارس