نامدیران دوای درد استقلال و پرسپولیس نیستند

سعید احمدیان

فوتبال ایران را باید بهشت مدیران ناکارآمد و رانت‌محور نامید، مدیرانی که نه به خاطر شایستگی‌ها و عملکردی که داشته‌اند، بلکه به دلیل روابط و بده و بستان‌های سیاسی و گروهی، یک شبه خودشان را پشت میز مدیریت باشگاه‌های بزرگ فوتبال می‌بینند. نمونه عینی آن دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است؛ دو تیم بزرگ دولتی که سالانه نزدیک به ۱۰۰ میلیارد از بودجه عمومی کشور و بیت‌المال را می‌بلعند و کمتر مدیری به خود دیده‌اند که بتواند در اوضاع و احوال این باشگاه‌های ورشکسته که تنها هزینه‌محور هستند، تحولی جدی ایجاد کند. تنها کافی است به لیست مدیرانی که در یک سال اخیر به این دو باشگاه آمده‌اند، نگاهی بیندازید؛ کمتر نامی را می‌بینید که بر اساس ویژگی‌های مدیریتی و توانایی‌هایی که در عرصه باشگاهداری داشته است، حکم گرفته باشد.

در نقطه مقابل رفاقت‌ها و بده و بستان‌های خارج از مجموعه فوتبال و همچنین روابط کارمندی و رئیسی حرف اول را در انتخاب مدیران باشگاه‌ها می‌زنند، مانند امروز که دو نام ناآشنا برای فوتبالی‌ها و مدیریت ورزش کشور در صدر این دو باشگاه قرار گرفته‌اند، از دندانپزشک وزیر ورزش که حکم مدیرعاملی پرسپولیس را گرفته تا این‌سو که در باشگاه استقلال یکی از کارمندان وزارت حکم مدیرعاملی گرفته است. مدیری که پیش از حضورش در این وزارتخانه، سابقه مدیریت تیم والیبال بانک سرمایه را که متعلق به صندوق ذخیره فرهنگیان است، داشته آن‌هم صندوقی که فسادش سروصدای زیادی به پا کرد.

مهدی رسول‌پناه و احمد سعادتمند نمونه‌هایی از مدیرانی هستند که فوتبال ایران به خصوص در دو دهه اخیر زیاد به خود دیده است. مدیرانی که یک شبه از یک حوزه کاری کاملاً متفاوت راهی فوتبال و ورزش شدند تا رزومه مدیریتی‌شان پربار شود، آن هم بدون اینکه برنامه مدون و مشخصی برای مدیریت باشگاه‌ها و همچنین درآمدزایی داشته باشند. چنین روندی سبب می‌شود آن‌ها هم با توجه به وعده‌هایی که از وزیر گرفته‌اند، مانند مدیران سابق این دو باشگاه به جای درآمدزایی چشم‌شان به بودجه‌های غیرقانونی باشد که وزارت ورزش از بیت‌المال به حساب این دو باشگاه سرریز می‌کند. مسئله‌ای که به نظر می‌رسد به خصوص در روز‌های سخت اقتصادی کشور باید نسبت به قبل، بیشتر زیر ذره‌بین نهاد‌های نظارتی و بازرسی قرار گیرد و با متخلفان برخورد شود.

حال در چنین شرایطی کمترین امیدی می‌توان به حل مشکلات دو باشگاه بزرگ پایتخت داشت، به خصوص که رویه انتخاب مدیران این دو باشگاه در سال‌های اخیر در یک دور باطل افتاده است.

علاوه بر این تغییرات مکرر مدیران و اعضای هیئت مدیره دو باشگاه به خصوص در دو سال اخیر گویای انتخاب اشتباه وزارت ورزشی‌هاست، انتخاب‌هایی که سبب می‌شود بعد از مدتی ناکارآمدی آن مشخص شود تا دوباره وزیر ورزش و مشاورانش از لیست افرادی که ارتباطات غیرفوتبالی دارند، نام‌های جدیدی را به سیستم مدیریتی استقلال و پرسپولیس اضافه کنند. همین تغییرات زیاد با توجه به اینکه هر کدام از افرادی که در این باشگاه‌ها سر کار می‌آیند سبک مدیریتی خاص خودشان را دارند، سبب می‌شود اداره باشگاه در هر دوره متفاوت از قبل باشد، تناقضی که کم به این دو باشگاه ضربه نزده و زمینه حیف و میل‌های بیشتری را از بیت‌المال فراهم نکرده است.

برای عبور از چنین وضعیتی، فوتبال باشگاهی به مدیرانی احتیاج دارد که علاوه بر درک فضای فوتبال و برنامه‌محور بودن با برنامه‌ریزی اقتصادی دست باشگاه‌هایی مانند استقلال و پرسپولیس را از بیت‌المال کوتاه کنند، نه اینکه مدیرانی سر کار بیایند که با توجه به سلام و علیک با وزیر ورزش و نزدیکی به سایر محافل قدرت، در دوران حضورشان خواهان بودجه بیشتری از بیت‌المال برای پوشاندن سوءمدیریت‌های‌شان شوند.

۱۳۹۹/۱/۱۷

اخبار مرتبط