اختصاصی نما:

حاشیه های غیرمعمولی در خانواده معمولی

عکس خبري -حاشيه هاي غيرمعمولي در خانواده معمولي

دروغگویی و ایجاد چالش برای خانواده از این طریق، شكست حرمت بزرگ ترها و نمایش آشكارا و بی پرده آن در قالب رابطه دایی و خواهرزاده یا پدر و فرزند و در نهایت توجیه این مسئله با دیالوگی به مضمون تفاوت نسل ها بخش هایی است كه نشان می دهد خط روایت داستان دچار تغییر و به بیان صریح تر انحراف شده است.


مطهره هاشمی- اولین بار در نوروز 90 محتوای مهاجرت با نگاهی طنز و نقادانه از دریچه دوربین سیروس مقدم و در سریال پرمخاطبی با عنوان پایتخت به نمایش درآمد، فصول دیگر این سریال در سال های بعد و با پی رنگ های متفاوت از فصل قبل خود باعث شد تا پایتخت تبدیل به یکی از سریال¬های پربیننده شود. فصل ششم این سریال در نوروز 99 و در شرایطی که مردم به واسطه اپیدمی گسترده یک ویروس روزهای متفاوتی را تجربه می¬کردند به نمایش درآمد این شرایط البته بر سریال های عیدانه سیما نیز تأثیر گذاشت اما پایتخت پیش از تجربه این شوک که منجر به ناتمام ماندن مجموعه گردید، فقدان خشایار الوند را نیز تجربه کرد. این موضوع برخلاف اظهارات کارگردان بر نوع روایت و حتی شخصیت پردازی سریال تأثیرات نسبتا گسترده ای گذاشت. به طور مثال عنصر خانواده سنتی در پایتخت از جایگاه ویژه ای برخوردار است اما در فصل ششم خانواده معمولی¬ها نامتعارف تر از فصول قبل ظاهر شدند. دروغگویی و ایجاد چالش برای خانواده از این طریق، شکست حرمت بزرگ ترها و نمایش آشکارا و بی پرده آن در قالب رابطه دایی و خواهرزاده یا پدر و فرزند و در نهایت توجیه این مسئله با دیالوگی به مضمون تفاوت نسل ها بخش هایی است که نشان می دهد خط روایت داستان دچار تغییر و به بیان صریح تر انحراف شده است. پایتخت تلاش کرد تا با ظرفیت گسترده نقد رفتارهای سیاسیون به شکلی کاریکاتوروار و کمیک حرفه ای مانده بر دل مردم را بزند اما به دلیل حواشی داستان و شخصیت هایی که مردم طی نزدیک به یک دهه با آن انس گرفته اند و سادگی و بی آلایشی گذشته را در آن ها نمی بینند تأثیرگذاری چندانی ندارد. هرچند شاید بتوان بخشی از فعل و انفعالات کارکترها را به گردن تحولات جامعه و اصل عدم ثبات شخصیت های اجتماعی گذاشت اما در مجموع این مسائل نباید باعث نقض ارزش هایی مانند احترام، رعایت ادب، کسب روزی حلال و متوسل نشدن به روزی ناصواب بشود.
پایتخت شش در قیاس با مجموعه های قبل تر از خود حرف چندانی برای گفتن ندارد و گاهی حتی مخاطب در طی داستان نمی تواند به درستی به پیرنگ اصلی قصه پی ببرد از همین رو حواشی گل درشت نظیر شبیه¬سازی فیلم سینمایی پیش از انقلاب چاشنی قصه می شود تا با این بهانه مخاطب خود را از دست ندهد، در مجموع قضاوت و نقد پایتخت در شرایطی که هنوز دو قسمت تا پایان آن باقی است کار دشواری به نظر می¬رسد اما از همین مشتی که نمونه خروار است می توان تفاوت دیدگاه و همچنین فقدان موضوع و پیرنگ قوی در داستان را فهمید و البته منتظر ماند تا اثر مقدم به ایستگاه پایانی خود برسد.


۱۳۹۹/۱/۲۱

اخبار مرتبط