نفیسه زارعی- روزهای ابتدای اسفند 98 ناگهان ایران درگیر پدیده شیوع ویروس کرونا به شکلی جدی شد و علاوه بر نظام سلامت سایر نهادهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... تحت تأثیر بزرگترین اپیدمی قرن قرار گرفت. از همان روزهای نخست کادر درمان در سراسر کشور با تمام توان و انرژی به عنوان مدافعان سلامت به عرصه آمدند و باوجود تمام محدودیتها عملکرد خوبی را در کارنامه خود ثبت کردند اما به موازات گستردگی شیوع اقدامات گوناگونی مانند تعطیلی مدارس، کاهش ساعات کار ادارات، کاهش ترددهای بین شهری، قرنطینه خانگی و تدابیری از این قبیل در دست اقدام و اجرا قرار گرفت. با این وجود در همان روزهای ابتدایی تشکیل ستاد مقابله با کرونا، جای خالی رئیس دولت دوازدهم در این ستاد به خوبی محسوس بود و همین مسئله سیلی از انتقادها را روانه عملکرد دولت در روزهایی کرد که از یک سو مردم دچار هراس از بیماری شده بودند و از سوی دیگر رسانههای معاند درصدد القاء موضوع مقابله نکردن عامدانه دولت با روند بیماری و ارائه آمار نادرست از مبتلایان و متوفیان در ایران بودند. در نهایت و در اوج خستگی وزیر بهداشت که متناسب با اختیارات محدود خود در حوزه وزارت در میدان مقابله با کرونا ایستاده بود و تقریبا بعد از طرح موضوع دفاع بیولوژیک، حضور عناصر تصمیمساز دولت و شخص رئیس جمهور در ستاد مقابله با کرونا جدی شد. در این بین تحریمهای غیرانسانی آمریکا وکمبود دارو، نبود کیت تشخیصی و افزایش آمار مبتلایان اینطور به نظر میرساند که کنترل بیماری به این سادگیها مقدور نخواهد شد. اواخر اسفندماه با دستور رهبری و تشکیل ستاد ملی مقابله با کرونا تقربیا تمام کشور و حتی ظرفیت های نظامی در خدمت دولت برای مقابله با این ویروس منحوس قرارگرفت، همین موضوع سبب شد دولت در تصمیم گیری نسبت به فاصلهگذاری اجتماعی، اتخاذ قوانین سختگیرانه در قبال مسافرتهای نوروزی و ترددهای جادهای، دستور معطلسازی بازپرداخت اقساط وامها و... با جدیت بیشتری وارد عمل شود؛ در حقیقت شاید بتوان به جرأت گفت علمکرد دولت از روزهای منتهی به فروردین 99 با مشارکت جدی نیروهای انقلاب و گروههای جهادی شکل تازهتری به خود گرفت. این درحالی است که هنوز کشور ما مانند سایر کشورهای جهان با بحران کرونا دستوپنجه نرم میکند و اتخاذ تصمیمهای نادرست که ارجحیت اقتصاد بر سلامت جامعه را مدنظر قرار میدهد ممکن است منجر به فاجعه انسانی شود و نباید این مهم را فراموش کرد که کرونا نمیتواند توجیهی برای عدم اجرای تعهدات دولتها در قبال سلامت و امنیت و آسایش جوامعشان باشد و دولت دوازدهم نیز از این قاعده مستثنی نخواهد نبود.
اما در سوی دیگر داستان تلخ شیوع، کادر و پرسنل درمان در مراکز بیمارستانی سراسر کشور قرار دارند که با تلاشی خستگیناپذیر و بی ادعا در این روزها و با وجود دشواریهای گوناگون نظیر ناشناخته بودن بیماری مطابق آمارهای رسمی تا حدود زیادی موفق به درمان بیماران کرونایی شدهاند، این کوشش اگر با تصمیمهای صحیح و سیاستگذاری درست و با ریسک کمتر همراه شود نظام سلامت ایران با همراهی مردم، شاهد موفقیت درخشانی در عرصه مقابله با یک پاندمی تمام عیار جهانی در آیندهای نزدیک خواهد شد.