نشنال اینترست: كرونا شاید میخی بر تابوت غرب باشد

كرونا نه تنها یك فاجعه برای بهداشت عمومی دنیاست بلكه باعث تغییر در نظم جهانی نیز خواهد شد. بیماری‌های همه‌گیر در گذشته نیز نظم دنیا را تغییر دادند.


به گزارش نما، «نشنال اینترست» با تاکید بر اینکه کرونا نظم لیبرال دنیا را تغییر می‌دهد، نوشت که این ویروس شاید میخی بر تابوت غرب باشد.

اخبار بین الملل-«آمیتاو آچاریا» استاد «دانشگاه امریکن» واشنگتن دی‌سی و پژوهشگر «موسسه برگروئن» در کالیفرنیا شنبه در یادداشتی با عنوان « کرونا چگونه نظم دنیا را تغییر می‌دهد» در نشنال اینترست نوشت: کرونا نه تنها یک فاجعه برای بهداشت عمومی دنیاست بلکه باعث تغییر در نظم جهانی نیز خواهد شد. بیماری‌های همه‌گیر در گذشته نیز نظم دنیا را تغییر دادند.

طاعون در قرن چهاردهم که گفته می‌شد آن هم از چین شیوع پیدا کرده است، ۹۰ درصد از جمعیت استان «هوبی» و نیمی از جمعیت ۱۲۳ چین را به کام مرگ کشاند و در مجموع بیش از یکصد میلیون نفر از جمعیت آن زمان دنیا را کشت. طاعون سرانجام نظم جهانی مغولی را به زانو درآورد.

کرونا در مقایسه با طاعون یک همه‌گیری ملایم‌تر به شمار می‌آید و به نظر می‌رسد که نرخ مرگ‌ومیر ناشی از آن پایین‌تر است. طاعون که به «طاعون کودکان» نیز معروف است، افراد کم سن و سال زیادی را کشت اما ویروس کرونا بیشتر جان افراد مسن را می‌گیرد.

نویسنده نشنال اینترست این سوال را مطرح کرد که «ویروس کرونا نظم فعلی دنیا را چگونه تحت تاثیر قرار می‌دهد؟» و نوشت: این همه‌گیری هنوز در اوایل راه خود است، با این حال، برخی روندهای متاثر از آن آشکار شده است.

نخست آنکه این بحران حمایت از جهانی شدن را تضعیف می‌کند. حمایت از جهانی شدن پیش از این با ظهور پوپولیسم و سیاست‌های ریاست جمهوری دونالد ترامپ در موقعیت ضعف قرار گرفته بود. کرونا به دلیل وابستگی متقابل اقتصادی و همچنین گردشگری و مسافرت با سرعت خیره‌کننده‌ای گسترش یافته و مقصر آن جهانی شدن است. شیوع کرونا واکنش شدیدتری نسبت به جهانی شدن ایجاد می‌کند.

بسته شدن مرزهای ملی و استانی و اعمال حاکمیت دولت‌ها افسانه قدرتمند جهانی شدن یعنی «دنیای بدون مرز» را بیش از پیش زیر سوال برده است.

دوم آنکه کرونا شاید میخی بر تابوت اندیشه غرب (هر آنچه از خرابکاری ترامپ از روابط دو سوی آتلانتیک باقی مانده است) باشد. گروه ۷ نتوانسته پس از جلسه سران بیانیه‌ای صادر کند زیرا دولت ترامپ اصرار داشت که کرونا «ویروس چینی» خوانده شود. در عین حال، «انریکو لتا» نخست وزیر اسبق ایتالیا اخیرا در مصاحبه‌ای با روزنامه انگلیسی گاردین به شعار ترامپ مبنی بر «آمریکا اول» اشاره کرد و به اروپایی‌ها در خصوص شیوع «ویروس ترامپ» و درباره سرایت شعارهایی مانند «ایتالیا اول»، «بلژیک اول» یا «آلمان اول» به اروپا هشدار داد.

سوم آنکه کرونا ممکن است شعار «آمریکا اول» را تقویت کند. «پیتر ناوارو» معمار جنگ تجاری ترامپ دوم آوریل (۱۴ فروردین) در کنفرانسی خبری در کاخ سفید گفت: اگر فلسفه، راهبرد و باور ترامپ در مورد پایگاه تولیدی قوی و امنیت مرزهای آمریکا توجیهی داشته باشد، این بحران توجیه آن است. اما تصویر ایالات متحده به عنوان یک کشور درمانده‌ای که بزرگ‌ترین اقتصاد و ارتش دنیا را دارد، در تضاد آشکار با شعار ترامپی «آمریکا را عظمت بخشیم» قرار دارد.

آچاریا در یادداشت خود توضیح داد: این بحران اعتبار جهانی آمریکا و اعتبار دولت ترامپ در داخل کشور را بشدت کاهش می‌دهد. تصویر آمریکا به مثابه یک ابرقدرت بیچاره که با یک ویروس به زانو درآمده است، مساله‌ای بود که از قبل در مورد آن هشدار داده شده بود. فراموش کردن این تصویر سخت است. ترامپ شاید اهمیتی به افکار عمومی بین‌المللی ندهد اما بسیاری از آمریکایی‌ها احساس استیصال می‌کنند.

او نوشت: همه اینها شاید میخ دیگری بر تابوت نظم لیبرال بین‌المللی باشد که به خاطر سیاست‌ها و پوپولیسم غربی ترامپ به تلوتلو خوردن افتاده است.

چهارم آنکه، آیا چین از این بحران سود خواهد برد؟ این بحران مدل‌های سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و چین را در کانون توجه جهانی قرار داده است و هر کسی که از آن سربلند خارج شود، اعتبار بیشتری کسب خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که تبعات اقتصادی کرونا بر آمریکا شدیدتر از تاثیرات آن بر چین باشد. اگر این اتفاق رخ دهد تغییر کانون قدرت به شرق که تاکنون روند آن آغاز شده است، سرعت خواهد گرفت. فقدان قدرت نرم و سخت آمریکا انتقال به نظم پساآمریکایی یا آنچه که من «دنیای چندمجتمعی» می‌نامم، را سریع‌تر خواهد کرد.

چین توانسته شیوع کرونا را تحت کنترل درآورد اما به دلیل ناتوانی اولیه‌اش برای اقدام شفاف و موثر در جلوگیری آن ، آرزوهای پکن برای رهبری دنیا را تضعیف کرد. این موضوع به راحتی فراموش یا بخشیده نخواهد شد حتی اگر پکن تلاش کند تا با دادن کمک و مشاوره به بسیاری از کشورها آنها را در کنار آمدن با بیماری‌های خودشان یاری برساند.

کرونا شاید هزینه‌های دیگری برای چین داشته باشد و به رغم رشد اقتصادی‌اش، جاذبه آن کشور برای جذب سرمایه‌گذاری و گردشگر را کاهش دهد. این مساله میان آمریکا و چین فاصله ایجاد کرده و چرخه عرصه اقتصادی را از چین دور می‌کند.

نشنال اینترست درباره تاثیر این بحران بر «سایر قدرت‌های در حال ظهور مانند هند و روسیه» استدلال کرد: در صورتی که ناکامی‌های غرب را تکرار کنند، ممکن است که وجهه‌ای منفی از آنها ایجاد شود.

نکته آخر آنکه، مفسران درباره اینکه آیا پاسخ فردی کشورها به این بحران، دموکراسی‌ها را در موقعیت بهتری نسبت به دولت‌های اقتدارگرا قرار داده است یا نه، بحث خواهند کرد. اما در هر دو طیف کشورهایی هستند که پاسخ قوی و معقولی به کرونا داده‌اند. در اینجا، رقابت واقعی در مورد حکومتداری است تا ایدئولوژی یا نوع رژیم.

بحران جاری به جهانی شدن پایان نخواهد داد اما امید می‌رود که درخواست‌ها برای انسانی‌تر و ضابطه‌مندتر کردن آن افزایش یابد.

۱۳۹۹/۱/۳۱

اخبار مرتبط