حجت‌الاسلام مصطفي پورمحمدي:

از عدم ارتباط با آمریكا سود بیشتری بردیم

رئیس سازمان بازرسی كل كشور گفت: ما از عدم ارتباط با آمریكا سود بیشتری بردیم تا خسارت‌هایی كه دیدیم. اینكه ضرر كردیم هم شكی در آن نیست و در اینكه ضرر می‌بینیم هم تردیدی نیست. ولی سودهایی هم كه بردیم كم نبوده است.

به گزارش نما، مثلث نوشت:

حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمدی که اکنون رئیس سازمان بازرسی کل کشور است و سابقه حضور در مناصب مهمی از جمله دادستانی استان های مختلف، معاونت وزارت اطلاعات و وزارت کشور را در کارنامه خود دارد، اکنون از جمله افرادی است که احتمال کاندیداتوری‌اش در انتخابات آینده مطرح است.

اگر موافق باشید در مورد دوره وزارت اطلاعات صحبت کنیم. اولاً می‌خواهیم از وزرایی که بعد از انقلاب و بعد از تشکیل این نهاد حضور داشتند از آقای ری‌شهری تا آقا مصلحی تحلیلی ارائه دهید.
قضاوت چیز سختی است. هرکدام توانایی‌های داشتند و البته یک شرایط خاص.

در دوران تشکیل وزارت که تقریباً در سال‌های ابتدایی انقلاب بود؛ ضد انقلاب، فشارها، ترورها و.. مسائل حادی بود، اگرچه شدت آن پایین آمده بود، (چون وزارت در سال ۶۳ تشکیل شد و ترورها بیشتر در سال ۶۱-۶۰ بود) اما همچنان ادامه داشت. البته من در ابتدای تشکیل وزارت حضور نداشتم و در سال ۶۶ وارد شدم.
آن زمان شرایط خاصی بود، همان فضای انقلاب سایه‌ای سنگین بر وزارت داشت؛ تا زمانی که جنگ به پایان رسید. پس از جنگ نیز باز به دلیل شرایط پس از جنگ کارهای زیادی باید انجام می‌شد، به همین دلیل تحرکات زیادی در وزارت انجام گرفت. در واقع هر دوره موفقیت‌های قابل‌توجهی داشته و هر مدیری با یک گرایش خاص یک بخش را توسعه داده است. مثلاً در دوره ابتدای تشکیل وزارت اطلاعات ساختار و تشکیلات تغییر کرد. با آن وضعیت معنوی و روحی آقای ری‌شهری طبیعتاً یک فضای ملتزم اخلاقی حاکم بود، فضای خوبی بود مخصوصاً اینکه پایه وزارت بر آن مبنا گذاشته شده که مسئله ارزشمندی است.

در دوره بعد روحیه عملیاتی و تحرکات بیشتر را ما مشاهده می‌کنیم. منتها در دوره بعد از آن من دیگر در وزارت نبودم و نمی‌توانم در مورد آن قضاوت‌های خیلی دقیقی انجام دهم.
در دوره دوم خرداد یک مقدار سایه سنگین بی‌اعتمادی و تردید روی فعالیت‌های وزارت در ابعادی ایجاد شد و فشارها و فضاهای بیرونی بر وزارت سایه انداخت. مثلاً آن حوادث تلخی که در سال ۷۸ اتفاق افتاد یک حادثه زشت، بی‌منطق و ناگواری بود که باتوجه به فضاهای هیجانی و برخوردهایی که دوم خرداد رونق گرفته بود به هرحال سوژه خوبی می‌توانست برای ان باشد و به آن دامن زده شد. حالا بخشی هنوز هم با بدبینی به آن نگاه می‌کنند که این طرح با هماهنگ طراحی شده بود، اما من نمی‌خواهم چنین قضاوتی نکنم. چرا که واقعاً این قضاوت نیاز به بررسی همه جوانب دارد.

شما بعد از اینکه آقای دری از وزارت رفتند قطع همکاری کردید. سؤالم این است که آیا آقای یونسی مایل نبودند شما در وزارت بمانید؟

نه. شرط آقای یونسی این نبود، اما با ایشان شرط کرده بودند؛ به شرطی می‌رویدآنجا که فلانی (بنده) نباشد.

یعنی آقای خاتمی و دوستان‌شان این درخواست را داشتند؟

بله. آقای خاتمی و دوستان‌شان رسماً به من گفتند که شما نباید آنجا باشید.

می توانیم دقیقاً بدانیم چه کسی این درخواست را داشت؟

بله، اقای خاتمی و دوستان‌شان گفته بودند که فلانی نباید باشد. البته آقای خاتمی سعی می‌کرد همیشه به من ابراز محبت کند و به عنوان فردی که منطقی هستم و نسبت به او با صداقت و امانت عمل کردم برخورد کند و در گفت‌وگو و صحبت‌ها هم این مطالب را ابراز می‌کرد. حتی بعد از آن هم در جاهای مختلف گفته بود که فلانی در مواقع مختلف باید کمک کند که من گفتم وقتی فضای بی‌اعتمادی هست دلیلی ندارد من بخواهم ادامه بدهم؛ چه آنجا به‌جای دیگر.


در مورد رابطه با آمریکا با تمام فراز و فرودها چه نظری دارید
در مورد رابطه ایران و آمریکا من الان یک جمع‌بندی کلی دارم و آن اینکه ما از عدم ارتباط با آمریکا سود بیشتری بردیم تا خسارت‌هایی که دیدیم. اینکه ضرر کردیم هم شکی در آن نیست و در اینکه ضرر می‌بینیم هم تردیدی نیست. ولی سودهایی هم که بردیم کم نبوده است.

شاید نتوانم در این فرصت کوتاه بیان کنم اما نظر کلی من این است و آن را قابل استناد و استدلال می‌دانم. این سودها همه‌اش معنوی و آرمانی و فضای روانی نیست. من حتی به سودهای مادی نظر دارم. من معتقدم اگر ما این فضای تنش با آمریکا را نداشتیم اصلاً در برخی رشته‌ها رشد نمی‌کردیم، یعنی مجال رشد را به ما نمی‌دادند.

اما مذاکره داستان دیگری است. همه می‌دانیم مذاکره به‌خصوص در برابر آمریکا باید تبدیل شود به موضوع وفاق ملی، یک تصمیم و تحلیل روشن که طبق باورها و اعتقادهای دینی و قانون اساسی ما .این در جایگاه رهبری است که باید این نگاه، ارزیابی و وفاق ملی را در وقت مناسبش و وقتی که به بلوغ رسید هدایت و مدیریت کرده و مسیر را برای گام‌های بعدی پشتیبانی کنند.
من روند را به نفع خودمان مثبت ارزیابی می‌کنم. ما اگر توانایی‌های داخلی‌مان افزوده شود و به‌خصوص اگر با این چالش‌های دو، سه سال اخیر و خصوصاً مسائل اقتصادی روبه‌رو نمی شدیم. فکر می‌کنم که خیلی شرایط بهتری داشتیم.

شما عضو جامعه روحانیت مبارز هستید. اکنون گزینه‌هایی نزدیک به این تشکل سیاسی برای انتخابات نزدیک برای انتخابات ریاست جمهوری مطرح هستند؛ مثل آقای لاریجانی، آقای ولایتی، آقای ناطق نوری، جنابعالی و آقای متکی. فکر می‌کنید اگر خود شما تصمیم به نامزدی بگیرید این تشکل از شما حمایت کند یا اینکه ترجیح می‌دهید اگر این اتفاق نیفتد خودتان مستقل وارد عرصه شوید؟

اگر من بخواهم کاندیدا شوم طبعاً دعوت به تصمیم من کمک می‌کند. تمایل و گرایش گروه‌ها خیلی در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری من مؤثر است. حالا اگر آنها هم بخشی از تصمیم من باشند، نه همه آن، ولی طبعاً حمایت آنها می‌تواند بسیار تأثیرگذار و کمک‌کننده باشد من طبعاً استقبال می‌کنم.
اما ببینید آدم وقتی هنوز به تصمیم‌نهایی خودش نرسیده نمی‌تواند قضاوت کاملی نسبت به این مطلبی که شما اشاره کردید داشته باشد.
یعنی می‌شود گفت همان‌طور که شما به تصمیم صددرصد نرسیده‌اید آنها هم به تصمیم نرسیده‌اند.
بله طبیعی است. همه ما در یک تعامل کنش و واکنش هستیم که باید به بلوغ برسیم؛ هم مجموعه و هم فرد. آن شرایط هم فضای آماده‌ای است برای تصمیم گرفتن و قضاوت کردن.

از دوستی که نزدیک به جریان شماست شنیدم که می گفت آقایان پورمحمدی، متکی و لاریجانی اگر بخواهند تصمیم بگیرند با یکدیگر هماهنگ هستند. این همان برآورد حرف شماست یا خیر؟

بنای من بر این است که حتی‌المکان با هماهنگی با دوستان عمل کنیم. یعنی این منطق صحیح دانسته و کمک به آرایش سیاسی و توفیق‌مان می‌دانم

فکر می‌کنید تا چه زمانی تصمیم‌گیری شما نهایی شود؟

دقیقاً نمی‌توانم بگویم. اما زمان آن در زمستان خواهد بود. امیدواریم هرچه زودتر و در اوایل زمستان باشد اما ممکن است تا اواخر آن هم به طول بینجامد.

برآوردی از میزان رأی‌تان در جامعه دارید مثل نظرسنجی‌ها؟

نه. البته من نظرسنجی‌ها را زیاد واقع‌بینانه نمی‌بینم. چون اکنون جامعه ما و فضای آن اصلاً انتخاباتی نیست. زمانی این جواب‌ها قابل اتکا می‌شود که فضا فضای انتخاباتی باشد.

اگر در انتخابات شرکت کردید و رأی آوردید در کابینه به دنبال چه ترکیب هستید. در واقع به دنبال چه دولتی می‌روید؟

شایستگان دو ویژگی ممتاز دارند؛ یک دارای تعهد کارشناسی و تخصص هستند و دوم امین و به تعبیر قرآن حفیظ بودن است. اینها واژگان قرآنی است که خیلی عمیق و غنی است. حفیظ، دقیق، متعهد و امین نسبت به انجام آن وظیفه که برعهده گرفته پایبند و جدی باشند. طبعاً باید در کادرهای اصلی همفکر باشند. اگر همفکر نباشند خود آن چالشی آزاردهنده ایجاد می‌کند و مخل انجام آن وظایف است. اما در بدنه اجرایی که یک حوزه بسیار گسترده ای است اگر شما خیلی خط کشی جناحی بکنید حتماً کشور آسیب می‌بیند. آنجا باید تخصص‌ها حاکم باشد و در تخصص‌ها هر آدم امین متخصصی که گرایش سیاسی خود را در حوزه کاری دخالت ندهد به نظر من شایسته است که از آن استفاده شود.

۱۳۹۱/۹/۱۱

اخبار مرتبط