به گزارش نما به نقل از همشهری، خرداد سال گذشته وقتی پلیس مشهد در جریان گم شدن مرموز زنی 38ساله به نام کبری و پسر 2.5ساله او قرار گرفت، تحقیقات برای یافتن ردی از آنها را آغاز کرد. کبری در روستایی در اطراف مشهد زندگی میکرد و قرار بود به خانه هوویش در مشهد برود اما پس از آن ناپدید شده و دیگر کسی او را ندیده بود. مأموران ابتدا سراغ هووی 63ساله کبری به نام زهرا رفتند اما این زن مدعی شد که اصلا زن جوان و فرزندش را ندیده و از سرنوشت آنها خبر ندارد.
فرضیه جنایی
زهرا درحالی مدعی بود هوویش را ندیده که در ادامه سرنخهایی بهدست آمد که نشان میداد آنها همراه یکدیگر دیده شدهاند و کبری چند روزی را در خانه هوویش سپری کرده است. وقتی ماجرا به قاضی علیاکبر احمدینژاد، کشیک جنایی مشهد مخابره شده وی دستور بازداشت زن 63ساله و تحقیق از او را صادر کرد اما این زن همچنان مدعی بود که از هوویش بیخبر است و او را ندیده است. با این حال در ادامه بررسیها سرنخهای دیگری بهدست آمد که نشان میداد وی دروغ میگوید و در این شرایط فرضیه اینکه زن 63ساله کبری و پسربچه او را به قتل رسانده باشد، مدنظر قرار گرفت. در این شرایط دستور بازداشت وی صادر شد و مأموران در ادامه بررسیها متوجه شدند که شوهر این 2زن در سال97 بهدلیل واژگونی تراکتورش در روستا جانش را از دست داده و در این مدت کبری تلاش میکرده ارثیه خود و پسرش را از هوویش بگیرد.
نامه عجیب
ماموران در همه این مدت به تحقیق از زن 63ساله ادامه دادند اما او منکر جنایت بود. از سوی دیگر در این مدت نامهای بهدست بستگان کبری(زن ناپدید شده) رسید که در آن نوشته بود من زندهام. حتی زنی با آنها تماس گرفته و خودش را کبری معرفی کرده و بعد تلفن را قطع کرده بود. همه اینها نشان میداد که افرادی در بیرون از زندان تلاش میکنند وانمود کنند که کبری زنده است و بیگناهی زن 63ساله را ثابت کنند اما این افراد چه کسانی بودند؟
درحالیکه بیشتر از یک سال گم شدن زن جوان و پسربچهاش میگذشت در نهایت هفته گذشته هووی 63ساله راز قتل آنها را فاش کرد. او اعتراف کرد که روز حادثه کبری به خانه وی آمده بود و آن روز ناگهان تصمیم گرفت این زن را به قتل برساند. برای همین دستها و دهان او و فرزندش را با چسپ بست و به داخل چاهی قدیمی در حیاط خانه انداخت. سپس روی اجساد خار و چوب انداخت و آنها را آتش زد. با اعترافات این زن مأموران راهی خانهاش شدند و با کمک آتشنشانان و حفاری چاهی که با گذشت ماهها از حادثه تقریبا پر شده بود موفق شدند بقایای اجساد قربانیان را بیرون بکشند. با این حال اما هنوز یک سؤال مهم بیپاسخ مانده بود. اینکه آیا زن 63ساله به تنهایی دست به جنایت زده بود و نویسنده نامه عجیب چهکسی بود؟ قاضی احمدینژاد که حدس میزد دختران متهم نیز در این ماجرا نقش داشتهاند دستور تحقیق از آنها را صادر کرد. تمامی آنها مدعی بودند که در این ماجرا نقشی ندارند اما در ادامه یکی از دخترانش فاش کرد که همدست مادرش بوده است. او گفت: مادرم از قبل نقشه قتل هوویش را کشیده بود. برای همین مقدمات آن را فراهم کرده بود و یک روز به کبری زنگ زد و خواست که به مشهد بیاید. وقتی کبری رسید، مادرم حتی در جایی دورتر از خانهمان به استقبالش رفت و او را طوری به خانه آورد که همسایهها متوجه نشوند. حتی به کبری گفته بود که به جز من به بقیه خواهرهایم از آمدنش به مشهد چیزی نگوید و در نهایت وقتی زمان اجرای نقشهاش رسید، از من هم کمک خواست. آن روز من دست و پای کبری را گرفتم و مادرم دست و پا و دهان او را با چسب بست و او را به چاه انداخت. بعد هم سراغ پسربچهاش رفت و او را هم به چاه انداخت و بعد اجساد را به آتش کشید.
با اعترافات دختر جوان، قاضی جنایی برای او به اتهام معاونت در قتل کبری و برای مادرش به اتهام مباشرت در قتل کبری و پسربچه او قرار قانونی صادر کرد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.