در روزهای گذشته طرح استیضاح رئیس جمهور از سوی برخی از نمایندگان مطرح شده بود و توسط عده ای از سیاسیون کشور به صورت مداوم تکرار شد اما بعد از مدتی تب استیضاح رئیس جمهور فروکش کرد و این موضوع از دستور کار نمایندگان با توجه به مصالح کشور خارج شد در حال حاضر که التهابات و هیجانات سیاسی مربوط به استیضاح رئیسجمهور تا حدودی فروکش کرده است شاید وقت آن باشد که به ببرسی ابعاد مختلف این موضوع بپردازیم
این واقعیت وجود دارد که استیضاح رئیسجمهور بخشی از قانون اساسی است و باید در یک فضای منطقی و به دور از احساسات ابعا آن را از نظر سیاسی و حقوقی مورد بررسی قرار داد. این اصل از قانون اساسی را نمیتوان انکار کرد و نادیده گرفت و از طرف دیگر استیضاح ریس جمهور یک موضوع کم اهمیت نیست که بتوانیم بدون در نظر گرفتن منافع ملی برای اجرای آن اقدام کنیم. از سوی دیگر تمامی تصمیمات کلان کشوری که مسئولان اتخاذ می کنند ، باید در پاسخ به این مسئله باشد که این اقدام چه نسبتی با حل مسائل مردم و منافع ملی دارد؟
انتظار مردم از کسانی که استیضاح رئیس جمهور را مطرح می کنند این است که به این سوال جواب دهند که برکناری رئیس جمهور در شرایط فعلی چه مشکلی از مشکلات کشور و مردم را حل می کندنباید اینگونه باشد که استیضاح با هدف استیضاح انجام شود. نباید طرح استیضاح صرفا بخاطر اغراض سیاسی و یا هیجانات و مطالبات بیرون از مجلس مطرح شود و تمامی نگاه و تحلیل نمایندگان حامی استیضاح و برکناری باید معطوف به دوران بعد از عزل باشد که شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه و حتی نظام بینالمللی در این ایام در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت.