به گزارش نمااز ایرنا، احساس گیر افتادن در باتلاق ناامیدی، زندگی را واقعا سخت میکند. اگر دچار این احساس ناخوشایند هستید، بهتر است دست به کار شوید. در این گزارش، راهکارهایی برای کمتر کردن ناامیدی در زندگی به شما پیشنهاد میشود.
مغز ممکن است به شما دروغ بگوید
مغز شما ممکن است به شما بگوید که همه چیز وحشتناک است. ممکن است سعی کند شما را متقاعد کند که نمیتوانید موفق شوید یا به شما بگوید که هیچ فرصتی برای بهتر شدن وجود ندارد. احساس ناامیدی به افکار ناامیدکننده دامن میزند. فراموش نکنید که گرفتار شدن در یک چرخه منفی بسیار آسانتر از قرار گرفتن در مسیر مثبت است. شاید با خود فکر کنید که: «من قبلاً همه راهها را امتحان کردهام و هیچ کاری جواب نمیدهد!» اما این احتمالاً یک تحریف شناختی است. شما ممکن است چند چیز را امتحان کرده باشید همه چیز را خیر.
افکار مخالف را استدلال کنید
وقتی احساس ناامیدی میکنید، به احتمال زیاد به این موضوع فکر میکنید که چرا هیچ چیز بهتر نمیشود. کافی است این افکار را کنار بگذارید و به این بیندیشید که چگونه ممکن است اوضاع بهتر شود؟ اندکی اندیشیدن در مورد نکات مثبت میتواند دید شما را نسبت به امکانات بیشتر باز کند. گرچه این احتمال وجود دارد که همه چیز عالی جلوه نکند، اما این احتمال نیز وجود دارد که اوضاع آنطور که پیشبینی میکنید، بد پیش نرود.
به آنچه از ناامیدی به دست میآورید، فکر کنید
فکر کردن در مورد آنچه از ناامیدی به دست میآورید به نظر میرسد یک تمرین خوب برای غلبه بر این احساس است. وقتی ببینید که از ناامیدی چیزی حاصل شما نمیشود، شاید دیگر بر آن پافشاری نکنید. علاوه بر این مشکل، ناامیدی به شما کمک میکند تا از تلاش نکردن نه تنها احساس بدی داشته باشید بلکه خوشحال هم شوید. به عنوان مثال، اگر شما از پرداخت بدهی خود ناامید باشید، ممکن است تلاشی برای افزایش درآمد خود نکرده یا هزینههای خود را مدیریت نکنید.
به آنچه از امید به دست میآورید، فکر کنید
در نظر بگیرید که اگر امیدوارتر شوید چه چیزهایی میتوانید بدست آورید. آیا زندگی شما ممکن است تغییر کند؟ به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که اگر امید داشته باشید، بیرون میروید، با افراد ملاقات میکنید و برای یک کار جدید درخواست میدهید. در واقع، گاهی اوقات ابتدا باید رفتار خود را تغییر دهید تا احساسات مثبت بدنبال آن بیایند.
در حل مسئله شرکت کنید
ناامیدی، یعنی اینکه هیچ چیز بهتر نخواهد شد و شما نمیتوانید موفق شوید. اما همیشه کاری وجود دارد که میتوانید برای حل یک مشکل یا تغییر احساس خود در مورد مسئله انجام دهید. به راهحلهای ممکن فکر کنید و سعی در حل مسئله داشته باشید. و اگر نمیتوانید مشکلی را حل کنید (مانند بیماری یکی از اعضای خانواده)، احساس خود به این مشکل را تغییر دهید. برای مثال زمان بیشتری را برای بودن در کنار خانواده اختصاص دهید. یادتان باشد، همیشه کاری وجود دارد که میتوانید برای بهتر کردن اوضاع یا احساس خود انجام دهید.
با یک فرد معتمد صحبت کنید
هنگامی که در کلنجار برای شناسایی راهحلهای ممکن هستید و به سختی از جای خود بلند میشوید، با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده در مورد آنچه تجربه میکنید، صحبت کنید. شاید آنها بتوانند به شما کمک کنند از یک منظر دیگر مسائل را ببینید. ممکن است استراتژیهایی ارائه دهند که میتواند به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید. شاید فکر کنید که صحبت کردن با دیگران چندان راحت نیست اما گاهی اوقات صحبت با یک فرد معتمد، میتواند کلید مشکل شما باشد.
برنامه خود را عملی کنید
بعد از اینکه ایدهها را توسعه دادید، تصمیم بگیرید که قدم در راه بگذارید. به خاطر داشته باشید که اگر برنامه نخست جواب نداد، شما همیشه میتوانید یک برنامه دومی داشته باشید. برنامهها را یک آزمایش ببینید که وظیفه شما آزمایش کردن آنها برای کشف موفقیت است. موضوع مهم این است که وقتی برنامهای تنظیم میکنید به آن پایبند باشید. شما با خانه نشستن به وضعیت مطلوب خود نخواهید رسید.
به دنبال راهنمایی حرفهای باشید
ناامیدی میتواند نشانهای از وجود مسئله در بهداشت روان مانند افسردگی باشد. بنابراین اگر احساس ناامیدی بیش از دو هفته طول کشید، با پزشک مشورت کنید. یک متخصص بهداشت روان میتواند نیازهای شما را ارزیابی کرده و در راستای بهبود شرایط روحی شما تلاش کند.