به گزارش نما از روزنامه جام جم، هرکسی چیزی میگفت. بعضی میگفتند مادرش او را به خاطر انجام ندادن تکالیفش خفه کرده، بعضی دیگر اعتقاد داشتند دخترک توسط یک قاتل ناشناس به قتل رسیده است. عدهای دیگر هم بهجای قضاوت به ابراز همدردی با خانوادهاش بسنده کرده بودند.
قضاوتهای بیرحمانه، اما بیش از هر چیز دیگری آرامش اهل خانه را بههم ریخته است و خاله آیلار با صدایی لرزان تمام قضاوتها را رد میکند. مادر آیلار حال و روز خوشی ندارد و خاله او از شب حادثه برای جامجم تعریف میکند: «آیلار عاشق بازی بود و همیشه بایکی از دختران محل بازی میکرد.
ساعت 12 شب حادثه، او دنبال آیلار آمد وگفت برویم پشتبام بازیکنیم. کار هرشبشان بود وگاهی تا ساعت سه و چهار صبح در پشتبام میخوابیدند و بعد به خانههایشان میرفتند. چند ساعت بعد خواهرم وقتی میبیند آیلار و دوستش هنوز مشغول بازی هستند به آیلار میگوید بیا بخواب، فردا صبحکلاس آنلاین داری. آیلار هم اصرار میکند که امشب قول میدهم زود برگردم پایینکهخواهرم هم قبول میکند.»
آن 6 ساعت مرموز
شب از نیمه گذشته بودکه خوابی سنگین چشمان مادر و دوستش را ربود. ساعت 8 صبح پدر از خواب بیدار شد تا به محلکارش برود. به رختخواب آیلار نگاهکرد، اما دخترش نبود. به پشتبام رفت و ناگهان از دیدن آن صحنه، پاهایش خشک شد: «دامادمان میگویدآیلار را دیدم که روی دو زانو نشسته بود، طنابی نازک دور گردنش و سرش به میلگرد تکیه داده شده بود. دخترم را درآغوشگرفتم. بدنش سرد بود و نفس نداشت به او تنفس مصنوعی دادم، اما فایده نداشت. اوآیلار را در آغوشگرفت و فریادزنان از همسایههاکمک خواست. همسایهها با فریاد او بیرون آمدند. خواهرم هم دست آیلار را مدام میبوسید و میگفت مامان دستم را فشار بده. با اینکه از دهان و بینی آیلار خون آمده و دورگردنشکبود شده بود، اما خواهرم متوجه اینها نشده بود و داماد و دوست دامادمان متوجه این موضوع شده بودند.»
آیلار را به بیمارستان بردند، اما پزشکانگفتند سه ساعت از زمان مرگ آیلار گذشته است: «بعد از این قضیه، خواهرم که احتمال میدهد همبازی آیلار مرتکب قتل شده باشد به مادر آن دخترگفت چرا دخترت بچهام را کشت؟ مادر آن دخترهم قسم خوردکه دخترم دخالتی در مرگ او نداشته است. مادر همبازی آیلارگفت دخترش ساعت 5/2 نیمه شب از بالا پشتبام پایین آمده بود تا به خانه برود و به آیلار هم گفته بود بهتر است به خانه برگردد. بعد هم با لحنی مدعیگفته بود شاید آیلار خودش دوباره به پشتبام رفته و یکی او را کشته است. خواهرزاده من از تاریکی و تنهایی میترسید، امکان داشت تنهایی به پشتبام برود. خواهرم به مادر آن دخترگفته از دخترت بپرس آن شب چه اتفاقی افتاد. او میداند.»
مظنون به قتل کوچک
دایی آیلار میخواست با همبازی او در مورد شب حادثه صحبتکند، اما مادرش بهدروغ به او گفت دخترش در خانه نیست، اما دایی آیلار متوجه دروغ مادر همبازی آیلار شد:«او گفت بچه منکاری نکرده است. شما خودتان مشروب خورده و بعد در بیخبری بچه را به قتل رساندهاید و حالا میخواهید آن را به گردن بچه من بیندازید. خواهرم هم یک بار همبازی آیلار را دیده و از او در مورد شب حادثه پرسیده بود که دختر همسایه درحالیکه داشت ناخنهایش را میجوید، با خنده گفته بود نمیدانم. ما احتمال میدهیم همبازی آیلار مرتکب قتل شده باشد. طنابی که در مورد آن میپرسید هم طناب نازکی بود که نمیتوانست وزن 24کیلویی خواهرزاده مرا تحملکند. در ضمن گره هم نخورده بود و فقط بند آن از زیر رد شده بود. یک تخت هم در پشتبام بود که روی آن دو قطره خونکوچک وجود داشت.»
بعدازاین حادثه، حرفوحدیثها در مورد مرگ آیلار شروع شد و مادر را متهم به قتل دخترش کردند: «به خدا قسم اینطور نیست. کل حادثه همان چیزی است که برای شما تعریف کردم. پدر و مادر آیلار حال خوبی ندارند. در مورد این حادثه آنقدر در فضای مجازی شایعه ساختهاند که پلیس فتا از ما میخواهد در مورد شایعههاتوضیح دهیم. حتی خواهرم به مأمور آگاهی گفته بود بعضیها میگویند من دخترم راکشتهام، من قاتلم؟ که مامورگفته بود شما قاتل نیستید. خواهرم همین یک بچه را داشت و دیگر توانایی بچهدارشدن ندارد. چرا وقتی از چیزی خبر ندارید، خواهرم را قضاوت میکنید. نه آیلار و نه پدر و مادرش با هیچکس مشکل نداشتند که بگوییم بهتلافی آن بچهمان راکشتهاند.»
هنوز قتل تایید نشده است
سرهنگ حسین کرمی، رئیس پلیس آگاهی هرمزگان هم در واکنش به این ماجرا گفت: مرگ کودک ۲۸ آبان امسال رخ داد و تاکنون دلیل و مدرکی مبنی بر جنایت بهدست نیامده است. زمان حضور کارشناس پلیس آگاهی و انتظامی، این دختربچه توسط پدرش به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس منتقلشده بود. وی افزود: با تحقیقات صورت گرفته تاکنون دلیل و مدرکی مشکوک بر جنایت، نکته غیرطبیعی، قتل یا جنایت، به دست نیامده است.