فاطمه عودباشی- «نساء، دختری است از طبقه پایین اجتماع که با جعل هویت خود، عروس یک خانواده مرفه میشود. این جابهجایی که با فریب یک خانواده متدین همراه است، عواقبی در پی دارد.» این خلاصهای است از سریال تلویزیونی «بیگانهای با من است» که از امشب ساعت 21 و 30دقیقه روی آنتن شبکه دو میرود و جایگزین سریال «از سرنوشت» خواهد شد.
ماجرای این سریال که روایتگر جابهجایی یک خدمتکار با عروس خانواده است از اواخر دهه60 آغاز میشود و قصه تا دو دهه دیگر ادامه دارد.
فیلمنامه این سریال تلویزیونی را فروغ فروهیده به تهیه کنندگی بهروز مفید نوشته و کارگردانی فاز اول به عهده احمد امینی و فاز دوم را آرش معیریان ساخته است.
شبکه دو با ساخت این اثر دست روی درام خانوادگی گذاشته تا بتواند با یک داستان سرگرمکننده مخاطبان را پای جعبه جادویی بنشاند، ضمن اینکه تلنگرهای اجتماعی هم به بینندگان میزند.
سازندگان اثر به شکل غیرمستقیم به معضلات مبتلا به جامعه اعم از دروغگویی میپردازد. امینی تا امروز سریالهایی همچون اولین شب آرامش، بی گناهان، داوران، ماه و پلنگ و... را در کارنامهاش به ثبت رسانده و این بار دست روی یک درام خانوادگی متفاوت گذاشته است. باید به انتظار نشست تا دید این بار قرار است امینی چطور مخاطبان را با چنین درامی غافلگیر کند.
به گفته تهیهکننده بیگانهای با من است، این اثر جزو مجموعههای پرشخصیت و پرلوکیشن است. نقش محوری این سریال را شبنم قلیخانی بازی میکند که ایفاگر زنی به نام نساست و از دیگر بازیگران این سریال میتوان به پژمان بازغی، پوراندخت مهیمن، نگار عابدی، ایوب آقاخانی، مهرداد ضیایی، شیوا ابراهیمی، سوگل طهماسبی، مهشید جوادی، مهران رجبی، مینا جعفرزاده، مهدی فقیه، پیام احمدی نیا، نسرین بابایی، سپیده خداوردی، میلاد میرزایی، مهدیه نساج، وحید نفر، لیلی فرهادپور، سامرند معروفی و... اشاره کرد.
همچنین زندهیاد پرویز پورحسینی در این سریال تلویزیونی یکی از نقشهای محوری را بازی کرده و میتوان گفت بینندگان تلویزیون میتوانند آخرین قاب از این هنرمند را در قالب سریال بیگانهای با من است، ببینند. البته بازی او در این سریال تمام شده بود و بازیگر دیگری جایگزین نشده است.
احمد امینی از کارگردانی سریال میگوید
قصه ما تکراری نیست
شما در کارنامهتان ساخت درامهایی همچون اولین شب آرامش، داوران، بیگناهان، ماه و پلنگ و... را دارید که اقبال مردم را به دنبال داشته، حال برای ساخت سریال بیگانهای با من است دست روی یک قصه ملودرام با تم زنانه گذاشتهاید. چه شد سراغ چنین سوژهای رفتید؟
هنگام پخش سریال ماه و پلنگ مشکلاتی پیش آمد که من اذیت شدم، چون به کار لطمه خورد. گرچه شنیدم در پخشهای بعدی از شبکههای آی فیلم شرایط موفقتری داشت اما با خودم شرط کرده بودم که دیگر برای تلویزیون کار نکنم ولی وقتی پیشنهاد سریال بیگانهای با من است به من شد، دو عامل باعث شد تا قول و قراری که با خودم گذاشتهام را بشکنم؛
اول اینکه قصه سریال متفاوت و تازه بود و در مقایسه با کارهایی که ساخته بودم به نظرم متفاوت و جذاب بود. در این قصه مخاطبان ناگفتههایی خواهند دید که برایشان تکراری نیست و عامل دوم که بدون اغراق میگویم که من را برای کارگردانی وسوسه کرد، حضور آقای بهروز مفید در کسوت تهیهکننده اثر بود. او سالها پست مدیریتی داشته و تهیه آثار متفاوتی را در کارنامه به ثبت رسانده است. بنابراین فردی است که با شناخت کاری را انجام میدهد. قبل از سریال بیگانهای با من است هم چند بار به من پیشنهاد داده بود اما هربار متاسفانه درگیر کاری بودم و همکاری با این سریال میسر شد. در طول کار این مساله هم به من ثابت شد که دربارهشان اشتباه نکرده بودم.
در کارهای قبلیتان گرههایی در قصه میدیدیم که مخاطبان را بهشدت غافلگیر میکرد، آیا این اتفاق را هم در این سریال خواهیم دید؟
بله، دقیقا همینطور است. قصه با یک گره بزرگ شروع میشود و مخاطبان همزمان با داستان اصلی چند داستان دیگر را همزمان خواهند دید. یکی از ویژگیهای قصه گرهها و داستانهای متفاوت است.
شما در صحبتتان اشاره کردید که حضور آقای مفید در کسوت تهیهکننده و قصه متفاوت باعث شد قول و قراری که با خود گذاشتهاید را بشکنید، پس چرا فصل دوم سریال که ادامه فصل یک است را کارگردانی نکردید؟
این مساله کاملا دلیل فنی داشت. قصه ما در سه مقطع زمانی اتفاق میافتد؛ مقطع اصلی که من کار کردهام 33قسمت است که در پاییز 69 رقم میخورد. مقاطع بعدی هفت سال و 20 سال بعد بود. در ابتدا قرار نبود این مقاطع بلافاصله پخش شود و از آنجا که من حساسیت دارم که به مراحل پسا تولید هم نظارت داشتهباشم، نمیتوانستم همزمان هم به مونتاژ، صداگذاری و موسیقی 33قسمت برسم و هم بخشهای بعدی را کارگردانی کنم. به همین دلیل با توافق تهیهکننده و مشورت با گروه فیلم و سریال شبکه دو قرار شد این دو مقطع زمانی را آقای آرش معیریان کارگردانی کند. اتفاقا نتیجه کار هم قابل قبول و مطلوب شدهاست.
نقش اول قصه در موقعیتهای مختلف با چالشهای متفاوتی رو به رو میشود، چطور به انتخاب شبنم قلیخانی برای این نقش رسیدید؟
ایفای نقش نساء واقعا دشوار بود، چون جزو شخصیتهای پیچیده قصه است که با تصمیمهای عجیب و غریب در موقعیتهای مختلف قرار گرفته و برایشان دردسرهای زیادی شکل میگیرد. بنابراین باید بازیگری باید انتخاب میشد که از پس این نوسانات بربیاید و با تجربه باشد. به همین دلیل شبنم قلیخانی را انتخاب کردیم که قبلا هم در سریال اولین شب آرامش با هم همکاری داشتیم و او در طول این سالها در کارهای مختلفی بازی کرده و حتی در سینما تحصیل کردهاست. بنابراین همه این عوامل دست به دست هم داد بازیگری انتخاب کنیم که در ابتدا نقش را درک کرده و بعد اجرا کند که خوشبختانه این اتفاق در هنگام اجرا افتاد.
گفتو گو با شبنم قلیخانی، بازیگر نقش نساء
دختری با چالشهای فراوان
شنیدن نام شبنم قلیخانی تداعی کننده نقشهای مختلفی در ذهن مخاطبان هست. از مریم مقدس گرفته تا یکتای هشت و نیم دقیقه و... حالا او در سریال بیگانهای با من است قهرمان قصه هست. او ایفاگر نقش نساء است.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه شما گزیدهکار هستید و آخرین سریالتان به نام آنام سه سال پیش روانه آنتن تلویزیون شد، سریال بیگانهای با من است، چه ویژگیهایی داشت که شما را به ذوق آورد تا در این اثر بازی کنید؟ میگوید: بعد از سریال آنام، پیشنهادهای زیادی برای بازی در سریالهای تلویزیونی داشتم، حتی اکثر سریالهایی که در سالهای اخیر تولید و پخش شده، فیلمنامهاش یک بار به من پیشنهاد شد، اما شخصا دغدغهام، ایفای نقشهایی است که در طول قصه تاثیرگذار باشد نه اینکه صرفا خالق یک شخصیت منفعل در قصه باشم. ضمن اینکه کارگردان نقشی بهسزا در قصه دارد و این موضوع برای من از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی ادامه میدهد: منظور این نیست که خدای ناکرده فیلمنامههای پیشنهاد شده، ضعیف بودند. فقط احساس میکردم برخی نقشهای پیشنهاد شده، منفعل و در داستان تاثیرگذار نیستند، اما وقتی سریال بیگانهای با من است، مطرح شد؛ احساس کردم نقش نسا نه تنها در پیشبرد قصه تاثیرگذار است، بلکه ویژگیهای رفتاری این شخصیت برایم تازگی دارد. شخصیتپردازیهای منسجم و حضور آقای امینی در کسوت کارگردان از دیگر دلایلی بود که من را جذب کرد.
این هنرمند کار کردن با احمد امینی را افتخار بزرگی میداند و ادامه میدهد: پانزده سال پیش اولین همکاری ما در قالب سریال اولین وشب آرامش شکل گرفت و خوشحالم برای دومینبار این همکاری خوب اتفاق افتاد.
قلیخانی با مثبت ارزیابیکردن اثرات کارهایش روی مردم توضیح میدهد: علاقهمندم در آثاری بازی کنم که شاهد اثرگذاریاش روی مردم باشم. به یاد دارم وقتی سریال هشتونیم دقیقه با بازی من پخش شد، بسیاری از خانمها در اماکن عمومی با دیدن من تاکید میکردند نقش یکتا خیلی روی آنها خیلی تاثیرگذار بوده و با دیدن این نقش تصمیم گرفتند آنها هم روی پای خودشان بایستند. همچنین در سریال آنام که نقش آرزو را بازی کردهبودم با بازخورد خوب مردم بهویژه مادران روبهرو شدهبودم.
بازیگر نقش نسا تاکید میکند: در مجموع در طول 22سالی که از فعالیتم میگذرد از هیچ کاری پشیمان نیستم و نقشهایی را که بازی کردهام دوست دارم، چون در جامعه تاثیرگذار بودند. نقش نساء در سریال بیگانهای با من است هم این ویژگی را دارد.
این هنرمند درباره اینکه نقش نساء برایتان چه ویژگیهایی داشت که شما را به کار ترغیب کرد، میگوید: دروغ یک مساله اجتنابناپذیر است و موضوع اصلی سریال بیگانهای با من است، دروغ هست. شخصیت اصلی قصه دروغی میگوید که به قول خودش مصلحتی است، اما جریانی شکل میگیرد.حال ما در این سریال به چرایی این ماجرا هم میپردازیم.
وی عنوان میکند: گرچه نساء دروغی میگوید، اما رفتار منفی از او نمیبینیم، به همین دلیل تماشاگران با او همذاتپنداری میکنند و حتی گاهی دلشان به حال او میسوزد. بینندگان این شخصیت را در سه مقطع زمانی میبینند. قصه از اواخر دهه 60 آغاز میشود و دو مقطع 10ساله بعد از آن هم خواهیددید.
قلیخانی درباره اینکه آیا این نقش برایتان جای چالش بیشتری داشته، میگوید: نسا در موقعیتهای مختلف زندگی قرار میگیرد و همین منجر به شکلگیری چالشهای فراوان برای او میشود و همین موارد برایم جذابیت داشت، زیرا میتوانستم خودم را محک بزنم. البته به این نکته باید اشاره کنم که گروه برای تولید این سریال، شرایط سختی هم پشتسر گذاشت. کار از تابستان98 شروع شد و اول آبان99 به پایان رسید. ضبط بخشهایی از سریال با شرایط خاص کرونا همراه شد و همین موضوع شرایط را سخت و استرسزا کرده بود. خوشبختانه این کار به خوبی و خوشی تمام شد و اتفاق بدی نیفتاد. فقط چند روز پیش خبر فوت استاد خوبم پرویز پورحسینی را شنیدیم که در این سریال هم همبازی بودیم. این خبر بهشدت تلخ بود و جامعه هنری را غصهدار کرد.
وی درباره همکاری با زندهیاد پرویز پورحسینی در سریال بیگانهای با من است توضیح میدهد: یکسالونیم با شادروان در این سریال همبازی بودم و نقش پدرشوهر را در سریال بازی میکرد. من از ایشان بسیار آموختم. غیر از سریال بیگانهای با من است در آثار دیگری همبازی بودیم و بسیار حیف شد که این استاد نازنین را از دست دادیم.
قلیخانی درباره سختی کار در روزهای کرونایی تاکید میکند: گرچه به خاطر کرونا شرایط استرسزایی داشتیم، اما مدیریت خوب آقایان بهروز مفید تهیهکننده، احمد امینی کارگردان فاز یک و آرش معیریان کارگردان فاز 2 تاثیر بسیار زیادی داشت، زیرا این سریال بسیار پر لوکیشن و پر کاراکتر بود. امیدوارم مخاطبان خوب تلویزیون این سریال را دوست داشته باشند و خستگی ما بعد از این همه مدت در بیاید.
وی در پاسخ به این سوال که احمد امینی تا چه میزان دست شما را هنگام بازی باز میگذاشت؟ توضیح میدهد: آقای امینی کارگردان باتجربهای است. بازی در سریال بیگانهای با من است، دومین همکاری ما بعد از سریال اولین شب آرامش در سال 84 بود. خوشبختانه این تجربه خوب دوباره تکرار شد و با توجه به اینکه از قبل با روش کار او آشنا بودم. همچنین میدانستم به کارشان همیشه اشراف دارند و حساسیت زیادی روی تکتک پلانها و سکانسها دارند، بنابراین با اطمینان خاطر پذیرفتم. برای نقش نساء مواردی را پیشنهاد میکردم و اگر با منطق داستان همراه بود، آقای امینی انعطاف داشتند و میپذیرفتند. درمجموع شرایط حاکم بر کار تعاملی و صمیمانه بود.
آخرین قاب تلویزیونی از پرویز پورحسینی
پدری با قضاوتهای عجولانه
هفتم آذرماه بود که یکی دیگر از هنرمندان خوب کشورمان را بهدلیل ابتلا به کرونا از دست دادیم و او کسی نبود جز پرویز پورحسینی که تا به امروز نقشهای زیادی از خودش در تئاتر، سینما و تلویزیون بهجا گذاشته است.
این هنرمند 20 سال پیش از ورودش به سینما در سال ۱۳۴۰ با تئاتر (مرد گل به دهن) آغاز کرد. پورحسینی، بازیگری سختکوش، بیحاشیه و توانمندی بود که در طول سالها هنرنماییاش ثابت کرد که هنرمند میتواند به دور از حواشی معرف منش و هنرش باشد. او نقشهای خیرهکنندهای در شاهکارهایی چون باغ آلبالو، ویس و رامین، پژوهشی ژرف و جنایت و مکافات ایفا کرد و با بازی در باشو غریبه کوچک، طلسم، امیرکبیر، کمالالملک، هزاردستان، مختارنامه، شب دهم، روزی روزگاری و... خالق نقشهایی ماندگار و بهیادماندنی در سینما و تلویزیون شد.
بینندگان تلویزیون میتوانند آخرین قاب از این هنرمند را در سریال بیگانهای با من است ببینند. خوشبختانه بازی او در این سریال تمام شده بود و بازیگری جایگزین او نشد. به گفته تهیهکننده، شادروان پرویز پورحسینی در این سریال نقش پدر خانواده را بازی میکند که دو پسر دارد و یک دختر. وی در اینباره میگوید: پدری که آقای پورحسینی در این سریال بازی کردهاند با دیگر پدرهایی که بازی کرده، تفاوت دارد. این پدر درگیر قضاوتهای عجولانه میشود و بعد متوجه خواهد شد که ایکاش تا این میزان قضاوت عجولانه نمیکرد.
وی ادامه میدهد: او برای یکی از پسرهایش همسری انتخاب میکند و پسر بدون موافقت پدر با دختر پرورشگاهی ازدواج میکند و در حالی که عروسش را ندیده آنها را طرد میکند. تا اینکه پسرش فوت میشود و ماجراهای متفاوتی شکل میگیرد. نقش پسرش را میلاد میرزایی و عروسش را مهشید جوادی بازی میکند. همچنین پژمان بازغی و نگار عابدی دیگر فرزندان پرویز پورحسینی در سریال هستند.
گفتههای فروغ فروهیده، نویسنده از سریال
پاشنه آشیل قصه، دروغ است
فروغ فروهیده، نویسنده سریال بیگانهای با من است درباره شکلگیری طرح سریال عنوان میکند: چند سالی است قبح دروغ در جامعه ریخته و بسیار هم شایع شده است. به همین دلیل علاقهمند بودم قصهای بنویسم که پاشنه آشیل آن دروغ باشد؛ دروغی که با یک اتفاق شروع میشود و بعد مثل دومینو ادامه پیدا میکند و تبدیل به فاجعه میشود. تا اینکه به قصه سریال بیگانهای با من است، رسیدم.
وی ادامه می دهد: قصه این مجموعه تلویزیونی هم زنانه است و دلم میخواست بین کارهایی که نوشتهام، قصهای باشد که یک زن قهرمان قصه باشد. چون کارهایی که زنان قهرمان باشند، کم است. بنابراین یک قصه اجتماعی ملودرامی نوشتم که هم مبنای آن بر اساس دروغ بوده و هم اینکه قهرمان آن زن است.
این نویسنده درباره اینکه چطور فضای سریال را از اواخر دهه60 آغاز کردید، توضیح میدهد: من حال و هوای آن سالها را خیلی دوست دارم و می خواستم کاری که مینویسم در آن سالها باشد. درضمن دروغی که پاشنه آشیل این سریال است در زمان معاصر نمیتوانست رخ بدهد، چون این روزها تلفنهمراه و اینترنت است و باید در یک مقطع زمانی دور میگذاشتیم. به همین دلیل این بخش از تاریخ برای قصه انتخاب شد.
وی تاکید میکند: قهرمان قصه به نام نساء، زنی از طبقه فرودست جامعه است. گرچه آدم خوبی است که در یک شرایط بد پاسخ درست نمیدهد و همین باعث میشود زندگیاش در هم تنیده شود. سریال بیگانهای با من است پر از داستان است که هر یک از شخصیتهای سریال، داستان خودشان را دارند و اینطور نیست که قصه نیمه رها شود.
صحبتهای پوراندخت مهیمن در نقش مادر خانواده
یک مادر متفاوت
پوراندخت مهیمن درباره نقشاش در سریال بیگانهای با من است، توضیح میدهد: وقتی فیلمنامه را خواندم دوست داشتم و احساس کردم نقشم هم جای کار برای من گذاشته است. قبل از سریال بیگانهای با من است با آقای امینی تجربه همکاری داشتم و حساسیتهای او را نسبت به کاری که میسازد، میشناسم که با چه تعهدی کار میکند. در ضمن کارگردانی هر اثری هم نمیپذیرد، مگر آن که بداند کار خوبی شده است. در این سریال نقش مادری را بازی میکنم که ویژگیهای متفاوتی دارد. در مجموع مادر قصه سریال بیگانهای با من است با دیگر مادرهایی که بازی کردم متفاوت است. البته مهربانی این مادر مثل دیگر مادرهاست، اما قصه فرمی دارد که روحیات این مادر را متفاوت میکند. در مجموع نقش را خیلی دوست داشتم و با علاقه آن را بازی میکنم.
مهیمن با اشاره به اینکه احمد امینی جزو کارگردانانی است که تعامل بسیار خوبی با بازیگران دارد، میافزاید: آقای امینی بسیار با اخلاق و انسان خوبی است. خوشبختانه بازیگر وقتی با او کار میکند از همکاریاش لذت میبرد و مشکلی ندارد.
این بازیگر در پاسخ به این سوال که آیا نقشهای خوبی برای بازیگران میانسال نوشته میشود یا نه، میگوید: اگر فیلمنامهای به من پیشنهاد شود که خوب نباشد، قطعا نمیپذیرم و در حال حاضر شش کار دارم که آماده پخش است. در تلهفیلم بیا از گذشته حرف بزنیم به کارگردانی حمید نعمتا... بازی کردم، اما نمیدانم چرا هنوز پخش نشده، اما خدا را شاکرم که تا امروز نقشهای خوبی بازی کردهام.
بهروز مفید از دشواریهای تهیه این سریال میگوید
بحران پیدا کردن پیکان!
قصه سریال تلویزیونی بیگانهای با من است از پاییز69 شروع میشود. مسلما ساخت آثاری که داستانش در دهههای گذشته میگذرد سخت است، زیرا بافت شهری و معماری خانهها کاملا تغییر کرده است. چطور دست روی چنین سوژهای گذاشتید؟
داستان مجموعه بیگانهای با من است از نظر مقطع زمانی یک دوره 30ساله را طی میکند و ماجرای شخصیت اصلی قصه به سالهای قبل بر میگردد و ورود قهرمان به قصه همراه با اتفاقاتی است. پس این مقطع زمانی برای ما اجتناب ناپذیر بود و باید در سریال طی میشد. همانطور که تاکید کردید قصه از پاییز69 شروع میشود و از سوی دیگر بخشی از قصه که چند سال معما گونه میگذرد به این خاطر است که اواخر دهه60، تلفن همراه نبود تا خبرها مثل امروز راحت دست به دست شود. در مجموع ساخت آثار در دهههای قبل سختیهای خودش را دارد و باید لوکیشن خانههایی که در آن ضبط میکنیم همانند همان دهههای مربوط بازسازی شود، حتی نصب پریز برق روی دیوار در دهه60 نسبت به الان تفاوت داشت یا سیستمهای تهویه و... همچنین کارهایی که قصهاش در دهههای 60 و 70 میگذرد، نه کار تاریخی محسوب میشود و نه امروزی و متاسفانه دکور خاصی برای این دوره نداریم و باید گروه سازنده خودشان بازسازی کنند تا همه چیز یکدست شود. ضمن اینکه حمایت بودجهای برای کار تاریخی هم نداریم و باید خودمان این بخشها را جلو ببریم.
*******
شنیدهایم یکی از بزرگترین مشکلات شما تهیه ماشین پیکان بود که در آن مقطع زمانی فراوان بود؟
*******
بله، دقیقا همینطور است. شاید وقتی قصه را ببینید دیدن پیکان در قصه برایتان عادی باشد، اما ازآنجاکه بخشهایی از سریال در بوشهر میگذشت باید ماشینهای پیکان را از تهران به بوشهر میبردیم و همین کار را سخت میکرد. در کنارش با بازسازی خانهها هم روبهرو بودیم و برای لوکیشن های خیابانی باید سراغ بافت قدیمیتر میرفتیم. البته باید تأکید کنم عمده کار در تهران بود و میتوان گفت 80درصد کار را در تهران ضبط کردیم و بخشهایی از قصه هم در شیراز و بوشهر میگذشت. دیگر بدشانسی گروه همزمانی ضبط بخشهایی از کار با شیوع ویروس کرونا بود و همین کار را سخت جلو میبرد. 15ماه تصویربرداری سریال طول کشید، اما خوشبختانه با همراهی و تعهد دوستان سریال به سرانجام رسید. فقط چند نفر از عوامل پشتصحنه درگیر کرونا شدند که البته سطحی بود و خیلی زود درمان شدند.
چطور شد دو کارگردان را برای ساخت این مجموعه انتخاب کردید، بهتر نبود یک کارگردان بود تا کار یکدست باشد؟ زیرا قصه شما پیوسته است و در فصل دوم قصه همان قهرمانان فصل اول را میبینیم.
ابتدا قرار بود این سریال در دو فصل ساخته شود که پخش یک فصل از سریال مهر ماه شروع شود و فصل دوم سال آینده. فصل اول هم در 33 قسمت طراحی شده بود و نیاز بود آقای امینی که به کار مسلط هستند در مونتاژ هم حضور داشته باشند و برای اینکه سریال را بهموقع برسانیم با مشورت با خود آقای امینی تصمیم گرفتیم فصل دوم را کارگردان دیگری بسازد.
باید به این مساله هم اشاره کنم که از قبل علاقهمند بودم با آقای امینی کاری را تولید کنیم اما شرایط فراهم نمیشد و او سر کارهای دیگر بود. تا اینکه فیلمنامه سریال بیگانهای با من است را به او پیشنهاد دادم و پذیرفتم. انتخاب آقای آرش معیریان هم بنا به تصمیم آقای امینی بود که تاکید داشت جنس کار این کارگردان به کارش نزدیک است و بعد از صحبت و جمعبندی به انتخاب آقای معیریان رسیدیم.
در این درام خانوادگی به چه مفاهیمی قرار است بپردازید تا مخاطبان را درگیر قصه کنید؟
امیدوارم سریال مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد. سعی میکنم کارهایی که میسازم تلنگری هم به مخاطبان بزنم و این اتفاق هم در سریال بیگانهای با من است رخ داده. ما گرههایی برای تعلیق گذاشتهایم که قطعا تماشای آن برای مخاطبان جذاب است و از آن لذت میبرند. همچنین به ساختار توجه زیادی شده است. نخ تسبیح این قصه، دروغی است که منجر به عواقب زیادی ازجمله سلب آرامش میشود. همچنین به مفاهیم متفاوتی میپردازیم؛ مفاهیمی همچون قضاوت کردن و اینکه قضاوتهای عجولانه، منجر به پیشامد چه عواقبی میشود.
بخشی از قصه سریال مربوط به دو نوزاد است که جابهجا میشوند. چطور در این اوضاع کرونایی توانستید نوزادی را در اختیار بگیرید؟
یکی از سختیهای ما همین مساله بود و با توجه به اینکه ضبط سریال 15 ماه طول میکشد و اگر میخواستیم فقط از دو نوزاد ثابت استفاده کنیم، امکانپذیر نبود، چون بچهها روز بهروز بزرگ میشوند و قصه ما مربوط به زمانی نوزادی بچههاست. ازسوی دیگر خانوادهها حاضر نیستند نوزاد دو روزه خودشان را سر سریال بیاورند و کشمکشهای زیادی با خانوادهها داشتیم. به همین دلیل بهناچار از 12 نوزاد در این سریال استفاده کردیم که در سنین مختلف 10 تا 15 روزه بودند. یکی از تناقضهای سریال ما در تصویر چهره متفاوت نوزادان است که کار دیگری نمیتوانستیم بکنیم، چون خانوادهها خیلی رضایت نداشتند کودکشان بیشتر از این سر صحنه باشد و نگران کرونا هم بودند. 12 نوزاد از تهران و تبریز بودند. امیدواریم بینندگان این ایراد در بخش نوزاد را از ما بپذیرند که بهناچار تن به این ماجرا دادیم.
مهدی فقیه از نقشاش در این سریال میگوید
برای اولینبار لباس رفتگران را پوشیدم
مهدی فقیه، بازیگر سریال بیگانهای با من است، درباره نقشاش و کار با احمد امینی توضیح میدهد: آقای امینی مرد بزرگ و بااخلاقی است که قبلا هم تجربه همکاری با او در کارهای دیگرش داشتم. هر وقت این مرد نیک به من پیشنهاد بازی در کاری میدهد با جان و دل میپذیرم و خوشبختانه آثارش هم اقبال مردم را به دنبال دارد و به دل مینشیند. به همین دلیل با علاقه نقشم را بازی کردهام. در این سریال نقش یک رفتگر را بازی میکنم که بهتر است توضیحاتی درباره ویژگیهای رفتاری او ندهم تا مخاطبان به تماشای سریال بنشینند.
وی ادامه می دهد: تا به حال چنین نقشی را بازی نکرده بودم و جالب بود برای اولین بار لباس رفتگران عزیز را میپوشم. البته با این عزیزان آشنا هستم و وقتی پویش آشغال در خیابان نیندازیم را شروع کردیم با چند نفر از رفتگران عزیز صحبت کرده بودم. همچنین شهرداری شیراز از من خواسته بود در برنامههای فرهنگیشان همراهی کنم و از این طریق هم آشنا بودم. در مجموع همیشه سعی میکنم نقشهایی را ایفا کنم که در شأن مردم باشد و هرگز دوست ندارم در کاری بازی کنم که مردم دوست نداشته باشند. همچنین این روزها در سریال جشن سربرون کار خوب آقای راعی هم بازی میکنم. واقعا کارهای خوب پرزحمت هم هستند. به عنوان مثال برای این سریال به بالاترین نقطه سولقون میرویم و کار میکنیم.
همچنین عوامل سازنده سریال بیگانهای با من است تمام تلاششان را کردهاند تا یک اثر مخاطبپسند ارائه کنند. امیدوارم این سریال مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.
منبع: روزنامه جام جم