مهدی میامی سالها در حوزه تئاتر، سینما و تلویزیون فعالیت میكند و تخصصی بارز در سمپاتیك كردن نقشهای منفی دارد.
میامی كه كار بازیگری را از تئاتر آن هم در نوجوانی شروع كرده در سریالهایی همچون شلیك نهایی، ولایت عشق، شهریار، ساختمان ۸۵ و ستایش ایفای نقش داشته است.
با او درباره فعالیتهای تازهاش و اوج و فرود بازیگری در دوران كرونا گپ زدهایم:
از كارهای تازهتان چه خبر؟
آخرین كاری كه بازی داشتم سریال «بوم و بانو»ی سعید سلطانی است كه از تلویزیون پخش شد و در مجموع آرای مختلفی نسبت به آن وجود داشت، ولی برای خودم تجربه بدی نبود بهخصوص كه با سعید سلطانی پیشتر نیز همكاری داشتم و به نوعی همزبانی و اشتراك دیدگاه رسیده بودیم كه كمك حال هر دویمان در پیشبرد كار شد.
چقدر بازی در آثار با رگههای تاریخی مثل بوم و بانو متفاوت است با بازی در آثار معاصر؟
تفاوت از زمان وقوع داستان میآید. نمیشود بدون شناخت از ظرف زمانی داستان در یك كار تاریخی بهخوبی ظاهر شد پس باید تحقیق كرد و در منابع مختلف جستوجو و كاوش كرد تا به نتیجه لازم در موضوع رسید. این كاوش اگر دقیق و درست و با در نظر گرفتن منابع اصلی مرتبط با تاریخ درام صورت گیرد یقینا كار اجرای شخصیت را خیلی بهتر خواهد كرد.
در سالهای اخیر سریالهای مختلف تاریخی برای تزریق رگههای عاشقانه تلاش كردهاند. این موضوع را در تعارض با ذكر روایت تاریخی از اتفاقات نمیدانید؟
عشق و داستانهای عاشقانه مربوط به امروز و دیروز نیست و در تاریخ ادبیات و هنر ریشه دارد. همانطور كه منظومههایی مثل لیلی و مجنون و خسرو و شیرین یا رومئو و ژولیت و تریستان و ایزولد را در تاریخ ادبیات داریم در عالم واقع و حتی كنار ملتهبترین اتفاقات سیاسی هم داستانهایی از عشق و وصال و فراغ شخصیتهای تاریخی داشتهایم كه اگر درست و بهجا تصویرسازی شوند یقینا باعث افزایش دامنه مخاطبان میشوند، چون بههر حال روایت تخت و یكبعدی از تاریخ بیشتر بهدرد مستند میخورد نه یك سریال داستانگو كه بناست اقشار و سنینی مختلف از جامعه را مخاطب قرار دهد.
شیوع كرونا بر روند سریالسازی چه تاثیری داشته است؟ شما كه در بطن این كار هستید فكر میكنید چه آسیبهایی به این روند وارد شده است؟
مساله این است كه با وجود امتداد تولیدات برخی فیلمها و سریالها شرایط كاری برای هنرمندان نسبت به قبل بدتر شده. قبل از شیوع كرونا و تقریبا از چهار، پنج سال قبل به این سو، بیكاری در بدنه جامعه هنری بیشتر شد و دلیل اصلیاش هم كم شدن تولید و شكلگیری باندها و گروههایی بود كه میخواستند به همه پروژهها راه یابند. حالا با شیوع كرونا اوضاع بدتر و بیكاری چندبرابر شده و بر این اساس، اینكه در این بیكاری نفسگیر گلایه كنیم از آن چند پروژهای كه فیلمبرداری را ادامه میدهند تا هم خوراكی برای مخاطب خلق كنند و هم درآمدی برسانند به بخشی از همكاران، زیاد منطقی نیست.
اینكه برخی از سریالسازی در دوران كرونا گلایه میكنند به نظرم منطقی نیست. نه حتی رفاه كامل بلكه اگر رفاهی نسبی برای بدنه جامعه ایجاد میشد خیلیها اصلا بیرون نمیآمدند كه شاهد رشد كرونا باشیم، ولی وقتی بدنه جامعه گرفتارند و هنرمندان نیز شرایط سختی دارند و با دردسر گذران زندگی میكنند معلوم است كه انتظار در خانه نشستن و كار نكردن، انتظار بیهودهای است. تازه این را هم بدانید كه دستمزد هنرمندان در این سالها نهتنها افزایش نیافته كه كمتر هم شده است.
چطور چنین چیزی ممكن است؟
برای خودمان هم عجیب است كه مدام از گرانی بازیگر میگویند، ولی غیر از تعدادی خاص از بازیگران بقیه تقریبا دستمزدی ناچیز میگیرند. بحث كاهش دستمزدها در مقابل تورم كمرشكن این دو سال اخیر واقعا نگرانكننده است كه نهتنها دستمزدها افزایش پیدا نكرده، بلكه كاهش هم پیدا كرده و تازه برای دریافت همان دستمزد اندك هم باید كلی مشمول مرور زمان شد.
خودتان هم تجربهای از این كاهش دستمزد داشتهاید؟
نزدیكترین مصداقش سریال ستایش است. خود من برای بازی در فصل نخست سریال ستایش در 10 سال قبل دستمزد بسیار بیشتری نسبت به فصل سوم سریال كه سال قبل پخش شد دریافت كردم! البته نمیخواهم تقصیر را به گردن مدیران و تولیدكنندگان بیندازم، چون احتمالا آنها هم محدودیتهای خود را داشتهاند، ولی وقتی برای سریالی كه برند شده این روال حاكم است وای به حال دیگر سریالها.
این روند بر زندگی شخصیتان هم اثر گذاشته؟
این مساله برای ما بسیار آزاردهنده است و توان اقتصادی ما را به پایینتر حد ممكنش رسانده است. شما نگاه كنید به قیمت ارزاق عمومی كه چطور در این سالها مدام بالا كشیده و مقایسهاش كنید با وضعیت معیشتی هنرمندان كه نه امنیت شغلی دارند و نه بیمه بیكاری و تازه دستمزدشان هم مدام كم میشود.
حل این روند نیاز دارد به ورود نهادهای بالادستی و حل مشكل كمبود بودجه؟
بالاخره باید این همه صنف و مدیر هنری مشكلات هنرمندان را حل كنند. در این هشت ماه اخیر اغلب هنرمندان در تنگنای شدید مالی قرار دارند و دولت هم معلوم نیست چه كاری انجام میدهد و از پشتیبانی و حمایتی خبری نیست و فقط میگویند سریالها و فیلمها را تعطیل كنید كه كرونا كم شود.
حالا اگر سریالها و فیلمها هم تعطیل شدند خرج زندگی عوامل این سریالها را دولت تقبل میكند؟
از منظر مخاطب درباره تولیدات تلویزیون در این ایام بگویید.
در هر صورت باید تولیدات معطوف به كارهای ارزنده و خوب باشد و تنوع ژانری هم بسیار مهم است و نباید بهصورت افراط و تفریط با ژانر خاصی برخورد كنیم و در كنار ساخت سریالهای كمدی، درام و ملودرام به دیگر ژانرها و همچنین جذابیتهایی مثل پخش زنده مسابقات مهم ورزشی در رشتههای مختلف هم پرداخته شود.
خلأ ژانری ناشی از فقدان متخصصان طراحی ژانرهایی مثل حادثهای یا اكشن نیست؟
در همان ژانر اكشن هم اگر درست و اصولی برخورد كنیم و درست هزینه كنیم قطعا هم تیم طراحی اكشن خوبی پیدا خواهیم كرد و هم فعالان رایانهای داریم كه میتوانند در تصویرسازی كمك كنند. ویژگی اصلی تولید سریالهایی در ژانرهای گوناگون همین است كه باعث میشود فعالان حیطههای مختلف به كار گرفته شوند و در نتیجه هم درصد اشتغال بالا میرود و هم از نظر صنعت تصویرسازی رشد میكنیم.
منبع: روزنامه جام جم