روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
قرار است دومين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده فساد عظيم مالي، معروف به فساد بانكي سه هزار ميليارد توماني، فردا برگزار شود.
اصل برگزاري دادگاه مربوط به اين پرونده، هر چند با تأخير و هر چند با فاصلههائي ميان جلسات همراه است، اما در مجموع قابل تقدير است. در عين حال، آنچه درباره اين دادگاه بايد مورد توجه قرار گيرد تا حاصل كار آن همان چيزي باشد كه مورد انتظار مردم است، اينست كه به جاي معلول با علت برخورد شود.
درست است كه وظيفه قانوني دستگاه قضائي رسيدگي به جرم است و مسائلي از قبيل اينكه چه چيزي در جامعه باعث بروز جرم ميشود، از وظايف اوليه اين دستگاه نيست، به همين دليل منظور ما از برخورد با علت نيز اين نيست كه دستگاه قضائي وارد مباحث اجتماعي شود و به پژوهشهاي جامعه شناسانه براي كشف علت وقوع اين قبيل جرمها روي آورد.
منظور اينست كه در همين جرم كه واقع شده و ابعاد و عوامل آن نيز كاملاً روشن و مكشوفند، دادگاه فقط به محاكمه افرادي كه در حلقههائي از جرم حضور داشتند اكتفا نكند و به سراغ عناصر اصلي كه راه را براي ارتكاب جرم باز كردند نيز برود.
از هنگامي كه اخبار مربوط به پرونده فساد سه هزار ميليارد توماني بانكي در مرداد ماه امسال در محافل خصوصي مطرح شد و مدتي بعد به رسانهها راه پيدا كرد و سپس رسماً اعلام شد، همواره سخن اصلي اين بود كه چنين سوءاستفاده كلاني بدون حمايت افرادي در سطوح بالا كه دستشان براي گشودن قفلهاي بسته، باز است و امكان هموار كردن راهها را دارند، امكان پذير نيست. نتيجهاي كه افكار عمومي از اين واقعيت غيرقابل انكار ميگرفت اين بود كه همزمان با تعقيب و مجازات مباشران اين جرم بزرگ، بايد عناصر اصلي يعني همان هموار كنندگان راهها و باز كنندگان قفلها نيز تحت تعقيب قرار گيرند و مجازات شوند.
اسناد و مدارك منتشر شده در رسانهها، اين واقعيت را به اثبات رساندند كه افرادي كه به عنوان مرتكبان جرم در پرونده فساد سه هزار ميليارد توماني از آنها نام برده ميشود و اكنون درحال محاكمه هستند، با تكيه بر عناصر ديگري توانستند مرتكب اين جرم شوند و اين فساد عظيم را پديد آورند.
اگر چنين اسناد و مداركي دردست نبود و يا منتشر نميشد، شايد اكنون افكار عمومي انتظاري بيش از آنچه درحال انجام است از دستگاه قضائي نداشت، لكن اكنون كه اين اسناد و مدارك با رساترين بيان اعلام ميكنند اين فساد بزرگ با راهگشائي افرادي صورت گرفته كه كليد قفلها در اختيار آنها بوده و سوءاستفادهها با چراغ سبز آنها امكان انجام پيدا كرده، اكتفا به محاكمه حلقههاي وسط و معاف ماندن عناصر اصلي و كليدي نميتواند افكار عمومي را قانع كند.
اينكه افكار عمومي قانع شود يا نشود، هر چند مهم است ولي شايد وظيفه دستگاه قضائي اصولاً اين نباشد كه ببيند افكار عمومي چه ميخواهد و با چه چيز قانع ميشود، اما نكته مهم اينست كه با معاف داشتن عناصر اصلي و كليدي از تعقيب و مجازات، هرگز فساد ريشه كن نخواهد شد.
اين ماجرا همانند رودي است كه طغيان كرده و شما براي جلوگيري از ويران شدن خانههائي كه در مسير آن قرار دارند اقدام به بنا كردن سيل بند در برابر آن ميكنيد اما جلوي طغيان را نميگيرند.
اين سيل بند بطور موقت شايد مشكلي را حل كند، اما بعد از مدتي آن رود طغيان كرده، از گوشهاي ديگر سر بر ميآورد و هرچه در مسير خود بيابد را ويران ميكند. مشكل اصلي اينست كه شما به جاي آنكه چارهاي براي سرچشمه اين طغيان بيانديشيد و با علت برخورد كنيد به سراغ معلول ميرويد و درصدد مهار كردن آن بر ميآئيد. تا وقتي كه علت پا برجاست، معلولها قابل تكرارند حتي اگر صدها مورد از آنها را قلع و قمع كنيد.
با اين مطالب، درصدد نيستيم اقدام دادگاه پرونده فساد سه هزار ميليارد توماني را تخطئه كنيم يا آن را بيفايده بدانيم.
قطعاً برگزاري اين دادگاه لازم است، اما اين دادگاه بايد مقدمهاي براي برگزاري دادگاه بعدي باشد كه در آن به جرمهاي افرادي رسيدگي شود كه راه سوءاستفادههاي مالي را براي اين افراد باز كردند.
هيچ ذهن منطقي و آزادي نميتواند بپذيرد كسي كه با امضا و توصيه يك مسئول اجرائي توانسته از ثروت عمومي موجود در بانكها سوءاستفاده كند مجرم شناخته شود و به پاي ميز محاكمه برود، ولي خود صاحب امضاء و توصيه كننده با احترام و تكريم در جايگاه خود باقي بماند و انگشت اتهام به سوي او حتي اشارهاي هم نداشته باشد!
چنين وضعيتي سبب ميشود آن امضاها و توصيهها تكرار شوند و آن سوءاستفادهها باز هم صورت بگيرند، البته از اين به بعد در ابعاد بزرگتر و با استفاده از تجربياتي كه راهها را براي كشف جرم ببندند و مانع گرفتار شدن و به دام افتادن مرتكبان و مباشران شوند.
همين حالا كه هنوز پرونده فساد سه هزار ميليارد توماني بسته نشده، مسئولان مختلف به صورت غيررسمي از پروندههاي ديگري با مقادير بالاتري سخن ميگويند كه در نوبت هستند. اين، يعني عامل اصلي فساد وجود دارد و تا ريشه كن نشود، بايد انتظار تكرار چنين مواردي را داشته باشيم.
براي نظام جمهوري اسلامي بهيچوجه زيبنده نيست كه صحنه تكرار اين قبيل مفاسد باشد.
همه موظفيم اين نظام را از آفات گوناگون مصون نگهداريم و اجازه ندهيم اين دستاورد عظيم كه حاصل خونهاي پاك شهدا و فداكاريها و ايثار عموم ملت است دچار خدشه شود.
رسيدن به اين خواسته مقدس امكان پذير است و تنها راه آن، مبارزه با علت و زمين گير نشدن در عرصه مبارزه با معلول است.