حجت الاسلام علی تبریزی- پنجم جمادی الثانی سالروز ولادت بزرگ بانویی است که بهحق او را پیامبر کربلا نامیدند. همان که امام سجاد (ع) عالمه غیر معلمه اش خواند و عقیله بنی هاشم محسوب میشد. در بزرگی اش همین بس که دارای مقام عصمت صغری بود. خطبهاش در کوفه یاد حیدر کرار و خطابه هایش را زنده کرد و انقلابی بهپا کرد. بنا به همان علوم معلم ندیدهاش از برخی اخبار غیب آگاه بود. در کربلا نیز وقتی امام سجاد (ع) با دیدن ابدان مطهر پدر و یارانش بیتاب شده بود اخباری درباره آینده سرزمین کربلا بیان نمود که در زیر میخوانیم.
قدامة بن زائدة از پدرش نقل می نماید که در ملاقاتی با حضرت سجاد (ع) ایشان بعد از بشارت به او بهواسطه زیارت مکرر مرقد سیدالشهداء (ع) فرمودند: «...زمانى كه در طف (كربلا) آن مصيبت به ما وارد گشت و پدرم و تمام فرزندان و برادران و جميع اهلش كه با او بودند كشته شدند و حرم و زنان آن حضرت را روى شتران بى جهاز نشانده و ما را به كوفه برگرداندند پس به قتلگاه ايشان چشم دوختم و ابدان طاهره ايشان را برهنه و عريان ديدکه روى خاك افتاده و دفن نشده اند، اين معنا بر من گران آمد و در سينه ام اثرش را يافته و هنگامى كه از ايشان چنين منظره اى را مشاهده كردم اضطراب و بى آرامى در من شدت يافت به حدّى كه نزديك بود روح از كالبدم خارج شود، اين حالت را وقتى عمهام از من مشاهده نمود فرمود: اين چه حالى است از تو میبينم، اى يادگار جدّ و پدر و برادرم چرا با جان خود بازى مى كنى؟ گفتم: چگونه بيتابى نكنم در حالى كه میبينم سرور و برادران و عموها و پسر عموها و اهل خود را در خون خويش تپيده و... باشند؟
عمّه ام فرمود: به خدا سوگند اين عهد و پيمانى بوده كه رسول خدا با اميرالمؤمنين و پدر و عمويت نموده و خداوند متعال نيز از گروهى از اين امت كه در عداد ستمكاران و سركشان نمى باشند پيمان گرفته است، ایشان در بين اهل آسمانها معروف و مشهورند كه اين اعضاء قلم شده را جمع كرده و دفن نموده و اين ابدان و اجسام خون آلود را به خاك سپرده و در اين سرزمين براى قبر پدرت نشانه اى نصب كرده كه اثرش هيچگاه كهنه و مندرس نشده و گذشت شب و روز آن را محو نمیکند. بسيارى از رهبران كفر و الحاد سعى در نابود كردن آن دارند ولى بهجاى اينكه رسم و نشانه آن از بين رود ظاهرتر و آشكارتر مى گردد.» (کامل الزیارات؛ ص ۲۶۰ و ۲۶۱ با اندکی تلخیص)