آزادی ترومپتی!

محمد جواد حاجی‌پور

تاریخچه پیدایش امریکایی که اکنون آن را می‌شناسیم، آکنده‌است از قتل، غارت، دزدی، فریب و چپاول که این وجیزه به دنبال بررسی آن نیست و البته این تاریخ ننگین بر هر اهل معرفت و شناختی آشکار است. ابرقدرت شدن امریکا هم پس از جنگ‌های جهانی و با استفاده از بزرگ‌ترین تروریسم هسته‌ای تاریخ رخ داد. اکنون هم روزی نیست که امریکایی‌ها در کشور خودشان رنگین‌پوست‌ها را نکشند، یا در خارج از مرزهای‌شان به بهانه‌های واهی و حتی اصلاً بدون هیچ بهانه یا نیاز به توضیح انسان‌ها را نکشند، اما ذکر این مقدمه مهم است برای طرح یک سؤال بسیار اساسی: چگونه از حکومتی با این تاریخ پر از اعمال شیطانی و تروریستی و قتل و غارت که جزو امورات روزمره‌شان به حساب می‌آید، می‌توان انتظار هدایت انسان‌ها و الگو شدن برای جوامع جهان داشت؟

آزاد اندیشان جهان رفته‌رفته به این حقیقت دست یافته‌اند که امریکای بزک کرده با امریکای واقعی متفاوت است، اما انتخابات جنجالی اخیر این کشور، چهره وحشی و سرکوبگر آن را از پشت نقاب ادوکلن و کراوات زده و کت وشلوار پوشیده و به ظاهر لبخندزنان بیرون کشید. ای‌بی‌سی، سی‌بی‌اس و ان‌بی‌سی - که برای برخی در ایران حکم مرجع تقلید را دارند - در میانه سخنان رئیس‌جمهور امریکا یعنی شخص اول آن کشور با پشتوانه چند ده میلیون رأی اقدام به قطع سخنرانی وی می‌کنند، آن هم به بهانه اشاعه دروغ و تشویش اذهان عمومی درباره انتخابات و ادعای تقلب! توئیتر، فیس‌بوک، اینستاگرام و یوتیوب همه و همه که نماد‌های آزادی‌بیان به شمار می‌رفتند، حساب‌های ترامپ را مسدود می‌کنند تا جایی که حالا کل آزادی رئیس‌جمهور امریکا مدیریت بر یک کانال تلگرامی است و بس!

آزادی به سبک امریکایی‌ها تا وقتی خوبند که چیزی را تجویز کنند که آن‌ها می‌خواهند؛ یعنی آزادی‌های جنسی خانمان‌برانداز، آزادی برای آشوب‌های بی‌حد و مرز در کشور‌های غیر همسو، آزادی برای ترویج تروریست و مواردی از این دست.

آیا ساده‌اندیشی نیست که تصور کنیم اگر کسی هستی و هویتش را به حراج گذاشت و اصلاً به خود امریکا هجرت کرد می‌تواند به آزادی‌ای بیش از آزادی رئیس‌جمهور امریکا آن هم با ۷۵ میلیون رأی برسد؟ آیا محدود کردن اکانت‌های هواداران ترامپ و این همه محدودیت در فضای مجازی با ادعا‌های مربوط به آزادی همخوانی دارد یا این آزادی‌های کنترل‌شده فقط برای حفظ نُرم‌های موجود و کلیت نظام سرمایه‌داری امریکاست؟ آیا هنوز هم خطوط قرمز آزادی برای روشنفکران داخلی مشخص نشده‌است؟ آیا وقت آن نرسیده که بیندیشیم اگر راه نجات اقتصاد کشور با نگاه به داخل و تولیدات داخل است، راه رسیدن به آزادی و فضایل انسانی نیز طی نمودن همین مسیر است، نه در جست‌وجوی آرمان شهری در بین آدمکش‌ها؟

آن‌هایی که به پرستش بت مجسمه آزادی امریکا مشغولند، در تمام طول مدت عمر خود و حتی شاید نسل‌هایشان در هرکجا هم که باشند، زندانی روحی دروغ‌های بزرگ امریکا خواهند ماند. زندانی که هیچ‌گاه آزادی از آن وجود نخواهد داشت، نه اینکه در حبس ابد به سر برند، بلکه در حبسی به سر می‌برند به بلندای ابدیت. ترامپ این روز‌ها صدای واقعی جامعه امریکاست. ریشه کلمه ترامپ از ترامپت (که در ایران به نام سازِ ترومپت شناخته می‌شود) می‌آید؛ یعنی نوازنده طبل؛ یعنی ترامپتی که حقیقت‌های واقعی امریکا را با صدای بلند فریاد می‌زند، فریاد فساد و پوچی ساختاری. امریکا یعنی آزادی مطلق، بله، اما نه برای مردم، بلکه برای حاکمان، آن هم آزادی‌ای برای کنترل آزادی!

۱۳۹۹/۱۰/۲۹

اخبار مرتبط