مردم‌سالاری در انتخابات

عکس خبري -مردم‌سالاري در انتخابات

سید مصطفی میرسلیم

در حکومت مردم سالاری، حاکمیت در اختیار مردم قرار می‌گیرد. بدان منظور مردم نمایندگان خود را انتخاب می‌کنند تا به اداره امور کشور بپردازند. بنابر این هر چه انتخابات دقیق‌تر باشد، مردم‌سالاری به حالت مطلوب خود نزدیکتر است. آن دقت می‌تواند در باره چگونگی داوطلب شدن برای انتخابات باشد و شیوه تعیین صلاحیت و بالاخره چگونگی اجرای انتخابات و افراد داوطلب باید شایستگی لازم را برای ابقای وظایف مهم و اساسی که در باره اداره امور کشور دارند، داشته باشند؛ صلاحیت آنها باید کاملاً بررسی و تعیین شود، شیوه شناسایی و تبلیغ و نیز روش اخذ رأی و شمارش و نظارت بر اجرا باید با جزئیات مشخص شده باشد.
در ایران اخیراً قانونی شرایط داوطلب شدن را مشخص کرده است و به ویژه مدرک کارشناسی ارشد را لازم دانسته ولی وارد جزئیات بیشتر که نشان دهنده قابلیت‌های فرد برای احراز سمت نمایندگی است، نشده است. اجرای انتخابات از لحاظ شکل‌گیری صندوقهای اخذ رای و روش اخذ رأی و شمارش در سی و سه سال گذشته تغییر چندانی نیافته و نیازمند بهبود است. تعیین حوزه‌های انتخاباتی در شهرهای بزرگ به ویژه در تهران مشکل دارد. روشهای تبلیغاتی نامزدها و گروهها نیز خالی از ایراد نیست.
مفهوم نمایندگی
درمردم‌سالاری، همه مردم نمی‌توانند درگیر امور سیاسی شوند. بنابر این به نمایندگان خود اختیار می‌دهند از طرف آنها به اداره امور کشور بپردازند. نمایندگان مردم بدین ترتیب از طرف آنها وکالت دارند. هیچ وکیلی نباید بر خلاف منویات موکل خود اقدام کند. به همین منظور مدت نمایندگی محدود است و در انتها اگر نماینده‌ای نتوانسته باشد نظر مثبت موکلان خود را جلب کند از انتخاب مجدد محروم می‌شود.
مسئولیت نماینده
هر داوطلبی قبل از انتخابات خود را معرفی می‌کند و برنامه کاری خود و نظریات خود را ارائه می‌دهد. او پس از انتخاب شدن موظف است در جهت تحقق آنچه به مردم وعده داده است، در محدوده اختیارات نمایندگی مجلس، عمل کند و از این لحاظ باید پاسخگوی موکلان خود باشد. او باید مرتباً در حوزه انتخابیه حاضر شود و گزارش اقدامات خود را به موکلانش بدهد و نظریات و اعتراضات و پیشنهادهای آنها را بگیرد و پیگیری نماید. این حضور و تبادل نظر باید واقعی و اثربخش باشد و بلاواسطه انجام گیرد.
انواع انتخابات
برای مفهوم‌بخشی به انتخابات روشهای مختلفی در کشورهای جهان استفاده شده. در برخی از کشورها مسئولیت با احزاب است. هر حزب طبق مرامنامه‌ای که دارد برنامه خود را به اطلاع مردم می‌رساند و از آنها می‌خواهد به نامزدهایی که حزب معرفی می‌کند و ملزم به رعایت آن برنامه حزبی‌اند، رأی دهند. در این انتخابات اگر حزبی اکثریت آراء را بدست آورد برنامه خود را به اجرا می‌گذارد و در باره نتایج آن به مردم پاسخگو است و اگر حزبی که اکثریت آورده نتوانست جلب نظر مردم را بکند در انتخابات بعدی اکثریت آراء را کسب نمی‌کند.
اگر هیچ حزبی اکثریت را کسب نکند، ائتلاف بین احزاب که از نظر مرام و برنامه به هم نزدیکترند اداره امور رابه عهده می‌گیرند و نهایتاً آن ائتلاف نزد مردم باید جوابگو باشد.
در برخی دیگر از کشورها روش حزبی فراگیر نشده است و داوطلبان به صورت منفرد خود را در معرض آراء مردم قرار می‌دهند. در اینجا مسئولیت هر نماینده نسبت به موکلش بسیار دقیق است ولی تحقق برنامه‌های افراد مختلفی که رأی می‌آورند در مجلس مستلزم هماهنگی‌های پیچیده‌ای است که نیل به نتیجه‌ای منسجم را مشکل می‌سازد.
در برخی از کشورها نیز با توجه به ویژگیهای مردم‌شناسی، ضمن حفظ انتخابات حزبی، درصدی از کرسی‌ها را بنا به رویه‌ای به منفردها اختصاص داده‌اند تا هم امکان نتیجه‌گیری فعالیتهای تضمینی را در مجلس فراهم آورند و هم مانع برخی مشارکتهای سیاسی اجتماعی افراد نشوند.
در کشور ما به دلیل پا نگرفتن احزاب فراگیر و قدرتمند، انتخابات حزبی نیست ولی بنا به نیاز مردم سالاری گاهی برخی از نشریات کارکرد حزبی می‌یابند و به ویژه در ماههای قبل از انتخابات تشکلهای شبه حزبی تحت عناوین مختلف ائتلاف، جمعیت، جبهه، اتحاد، گروه... ظاهر می‌شوند و با پایان گرفتن انتخابات اغلب چراغ آنها خاموش می‌شود. آنچه مهم است این که این تشکلها از ویژگی حزبی یعنی انسجام و با برنامه بودن و بر مبنای مرام مشخص اقدام کردن برخوردار نیستند و منتخبان آنها در مجلس به صورت منفرد رفتار می‌کنند و بنابر این اثربخشی عمیق و یکپارچه با قابلیت پاسخگویی را ندارند.
انتخابات منطقی
اگر با صلاحیت بودن داوطلبان، آشنایی مردم با آنها، مسئولیت و پاسخگویی نسبت به برنامه مشخص را ملاکهای اصلی انتخابات قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که منطقی‌ترین شکل انتخابات در این است که از هر حوزه انتخابیه یک نفر انتخاب شود و تشکلهای سیاسی بتوانند برای تحقق اهداف خود، برنامه‌های منسجمی را که مد نظر دارند به وسیله افرادی که در هر حوزه برای انتخابات نامزد می‌کنند به افراد واجد شرایط رأی دادن، اطلاع دهند. به این ترتیب هر فرد به یک نفر رأی می‌دهد اما این نفرات دارای پشتوانه فعالیت منسجم گروهی با قابلیت پاسخگویی در قالب اکثریتی که در مجلس شکل می‌گیرد، هستند.
مزایای انتخابات منطقی
الف – چون انتخاب مبتنی بر شناخت است و هر رأی دهنده نماینده مطلوب خود را می‌شناسد و از آرمانها و طرحهای او با خبر است با انگیزه و شور و شوق برای رأی دادن به او حاضر می‌شود. در حالی که وقتی هر فرد باید به چندین نفر رأی دهد و حوزه انتخابی بسیار گسترده است در اثر عدم شناخت کافی از ویژگیهای داوطلبان، رغبت به حضور در پای صندوقها کاهش می‌یابد.
ب- هر نماینده می‌داند که باید جوابگوی موکلان خودش در حوزه انتخابیه باشد. او نمی‌تواند خود را در هاله‌ای از مصونیت که ناشی از فهرست چندین نفره است پنهان کند. او امکان مراجعه به مردم حوزه انتخابیه خود را به راحتی دارد و مبادله نظر با آنها، امری واقع‌بینانه و اثربخش است. در حالی که مسئولیت یک گروه سی نفره مثلاً در تهران که از طیف‌های مختلف تشکیل شده‌اند، در مقابل جمعیت ده میلیونی غیر عملی و ناموثر است.
ج- وقتی انتخاب متوجه یک نفر است، این انتخاب دقیق است و در هنگام رأی دادن هر فرد به راحتی می‌تواند نامزد مطلوب خود را برگزیند و نیازی به مراجعه به دیگران برای تکمیل فهرست ندارد. اساساً شناخت بدست آوردن نسبت به تعداد زیاد داوطلبان غیرممکن است حتی برای افراد سیاسی حرفه‌ای، بعلاوه رأی‌گیری به راحتی و با سرعت انجام می‌گیرد و امکان تقلب مشکل می‌شود و اشتباه در شمارش کاهش می‌یابد و نظارت ساده و مؤثر می‌شود.
معمولاً عده قلیلی در حوزه‌های انتخابیه بزرگ به همه افرادی که باید رأی بدهند، عملاً رأی می‌دهند یعنی مشارکت تضعیف می‌شود.
د- هزینه برگزاری انتخابات با روش منطقی کاهش می‌یابد و امکان رایانه‌ای کردن آن به راحتی میسر می‌شود. بلافاصله پس از پایان فرصت اخذ رأی می‌توان تعداد کل آراء مأخوذه را اعلام کرد و در مدت زمان کوتاهی شمارش را انجام داد و نتیجه را به آگاهی مردم رساند. در حال حاضر در حوزه تهران اغلب ناگزیرند روز پس از انتخابات را هم به طور کامل صرف شمارش کنند، حتی مدارس را بدان منظور تعطیل می‌نمایند.
ه- تبلیغات انتخابات منطقی چون محدود به همان حوزه می‌شود، هم موثرتر است و هم از اسراف و ریخت و پاش به دور؛ در حالی که داوطلبان منفرد و گاهی داوطلبان وابسته به تشکلها حتی امکان آن را نمی‌یابند که ندای خود و برگه معرفی خود را به استماع و رؤیت مردم سراسر حوزه انتخابیه بزرگی همچون تهران برسانند و عملاً بسیاری از افراد با صلاحیت امکان انتخاب شدن را از دست می‌دهند.
ضرورت اصلاح قانون
از این تحلیل مختصر نتیجه می‌گیریم که اصلاح قانون انتخابات کاملاً ضروری است به ویژه در آن بخشی که به محدود کردن تعداد افراد انتخاب شونده از هر حوزه بر می‌گردد. مجلس آینده باید با اولویت به این امر بپردازد و به مسئولیت پاسخگویی خودشان و اهمیت دقت انتخابات و استحکام نظام مردم سالاری بیندیشند. قوی‌ترین انتخاب در مورد نامزدهای مجلس متناسب با تعداد مطلق آراء اخذ شده نیست بلکه متناسب با تعداد نسبی آراء اخذ شده هر نماینده است که این تعداد نسبی برای حوزه یک نماینده از بقیه بیشتر است.

۱۳۹۰/۱۲/۲۰

اخبار مرتبط