محمد مهدی اسلامی – به گزارش نما ، در کتاب «رضانام تا رضاخان» آمده است که درجههای نظامی رضاخان در دورهی افسری زود به زود بالا رفت، تا پیش از آن طی بیست سال از سربازی به گروهبانی رسید و بعد در پنج سال به سرعت به سرهنگی رسید. این ضرورت پاسخ به پرسشی است که چگونه یک رضانام گمنام، برکشیده شد و رضاخان شد.
حال که در سالهای اخیر، نام رضاشاه بیش از پیش شنیده شده میشود، خواندن کتابی با متن روان و خوش قلم، می تواند از اولویت های علاقه مندان به فهم حقیقت باشد. خاصه آنکه در تکرار این اسم، اغلب روایتی بدون استناد ارائه میشود. آنچه من در این کتاب که به قلم هدایت الله بهبودی نوشته شده، دیدم این بود که حدود ده هزار سند فارسی که حدود دو هزار سند آن برای وزارت خارجهی ایران است برای این کتاب دیده شده است. علاوهبرآن، برخلاف اغلب کتبی که فقط به اسناد وزارت خارجهی بریتانیا رجوع میکنند، اسناد وزارت هندوستان، وزارت مستعمرات، اسناد کابینهی انگلستان، بخشی از اسناد وزارت جنگ، منابع مطالعاتی غیرحکومتی که در آن کلوپهایی که افسران میرفتند و روایتهاشان را میگفتند و امثالهم دیده شده و برداشتی از آن اسناد به قلم گویای نویسنده تبدیل به متنی شده است که اگرچه مرتباً ارجاع نداشته اما این نقلقولها پیشبرندهی آن روایت اصلی است.
نکتهی دوم این که به روایت یکسویه اکتفاء نشده، روایت آمریکا، روسیه و فرانسه از این حادثه هم دیده شده و در متن از آن بهره گرفته شده است اگرچه غیرمستقیم، شاید آن بخشی که روایت آمریکاییها بهصورت کامل نقل شده از این جهت مهم است که معمول این است که یا روایت ایران و یا روایت انگلستان از ماجرا مورد توجه قرار میگرفت و یک ناظر سوم گاهی اوقات روایتش شنیدنیتر میتواند باشد.
نکتهی بعدی که به نظرم در کتاب قابل تحسین است، مطالعهی کتب مختلف انگلیسی و فارسی بهخصوص فارسیهایی که دست اول و چاپ اول در دورهی نزدیک به حادثه است و حتی برخی کتب روسی که استفاده شده است و برآیند اینها منجر به این شده که جاهایی نویسنده ناگزیر شده است روایات را بیاورد و عینیت را در نقلقولها رعایت کند و اینها را بسنجد؛ روایت مختلف را بیان کردن و استنتاج نهایی را آوردن روشی تحکیم کننده خوانش نگارنده از تاریخ است.