به گزارش نما، صادق خرازی نامزد اصلاح طلب انتخابات می گوید:شعار من خدمت، صداقت و تلاش مضاعف است. البته شعار اصلی هنوز انتخاب نشده و دوستان در اتاق فکر حزب باید روی آن بحث کنند؛ آنچه از بستر فکری من بیرون میآید و آن را حلقه مفقوده ایران امروز میدانم این سه مورد است: تلاش صادقانه، خدمت مشفقانه برای مردم و به راه انداختن چرخ تولید و اقتصاد ایران.
بخش های مهم این گفتگو با مهر به شرح زیر است:
*آنچه میدانم این است که امروز اجماع همه اصلاحطلبان روی او (ظریف) است و فکر میکنم همه گروههای اصلاح طلب اسم او را پیشنهاد دادهاند. علت این انتخاب میتواند از تدبیر، درایت، اهمیت روز سیاست خارجی و ظرفیتسازی برای حل مشکلات و معضلات باشد. این عقل و خرد جمعی است که هرکس به ظن خود روی ظریف بحث جدی انجام میدهد.من نمیتوانم با قطعیت بگویم ظریف میآید یا نمیآید، اما این را در تاریخ انقلاب ایران تجربه کردهام که هرکس محکم گفته «نمیآیم» خواهد آمد!
* ۹۰ درصد موضوعات اداره کشور را به مسائل داخلی معطوف میدانم. اصلاح مدیریت خرد و کلان و بالادستی، اصلاح سیستمهای اداری، اصلاح سیستمهای ساختاری، فهم جدید از نظام مدیریت در کشور، ایجاد زنجیرهای از کانونها که میتواند روند توسعه اقتصادی ایران را پایدار کند، فهم پول الکترونیک و دنیای جدید جوانان و نیروی کار، فهم پارادایم شیفت و احراز هویت مجدد و جدید در دنیای پیچیده امروز از جمله مواردی هستند که میتوان با کمک آنها کشور را اداره کرد.
*من کسانی را که حرف خاص و عجیب و غریب بزنند اصلاحطلب نمیدانم. مصلح اجتماعی یعنی کسی که دغدغه اصلاح امور را داشته باشد و از این بستر تفکری مثل میرزا تقی خان امیرکبیر به وجود بیاید. مبانی فقه اقتصادی آقای ناطق نوری از خیلی کسانی که در دولت آقایان روحانی و خاتمی و هاشمی رفسنجانی حضور داشتند بازتر بود.
*اصلاحطلبان در این دولت در سازمان امور اداری و استخدامی کشور، کتابخانه ملی، مرکز اسناد و این قبیل جایگاهها مسئولیت دارند.
*عملکرد دوره اول آقای روحانی در بسیاری از مسیرها قابل دفاع بود؛ متأسفانه ما همه چیز را صفر و صدی میبینیم. فراموش کردید آقای روحانی در دوره اول ریاست جمهوری اش چه ترافیک دیپلماتیکی در کشور ایجاد کرد؟با آمدن ترامپ، همه معادلات به هم ریخت. اینها را باید در نظر گرفت. روحانی همان کسی است که تحریمهای بینالمللی و جهانی را برداشت. بعد ترامپ آمد؛ آقای روحانی میگوید اگر دست و بالم باز بود این اتفاقات هم نمیافتاد. البته ما جور دیگری فکر میکنیم و اختلاف دیدگاه با هم داریم.من معتقدم اگر به جای ترامپ، کلینتون آمده بود مسیر روحانی الان این نبود. کشوری که متأسفانه تمام اقتصاد زیربنایی آن وابسته به نفت است، در این دوره نتوانسته مثل همیشه نفت را بفروشد. این وابستگی به نفت هم از زمان انقلاب نیست، بلکه از صد سال پیش اقتصاد کشور مبتنی بر انرژی است.
*متأسفانه آقایان اصلاح طلب نمیخواهند بفهمند که دیگر آن ۲۵ میلیون رأی را ندارند، نمیخواهند متوجه شوند کف جامعه چه قضاوتی نسبت به آنها دارند، نمیتوانند باور کنند راجع به چه کسانی چه حرفهایی زده میشود، نمیتوانند بپذیرند مردم کوچه و بازار از ارزشها در حال عبور هستند، نمیخواهند بفهمند میلیونها جوان همه چیز خود را از دست دادهاند. آقایان نمیخواهند بفهمند حاج قاسم که شهید میشود، این جمعیت عظیم به تشییع او میآیند اما دو ماه بعد در انتخابات کسی نمیآید. این برای کشور حاوی پیام است. چرا این را درک نمیکنند؟ اگر این درک ایجاد نشود وضع کشور به خوبی پیش نخواهد رفت...
*استعفای ظریف یک تاکتیک بود، نه یک حرکت استراتژیک. اگر استراتژیک بود که امروز در این مقام نبود. بخشی از مدیریت و حکمرانی تاکتیک دارد؛ استعفا برای تأمین موقعیت بهتر و تأمین امنیت مسیر راه است و این استعفا هم یک تاکتیک برای رساندن یک پیام بود.
*من نمیخواهم خیلی حرفها را بزنم؛ اینکه در علم و مبانی اداره میگویند «حکمران خوب» یعنی همین؛ مفهوم حکمران خوب این است که بفهمی در کجا چگونه عمل کنی و برعکس.من معتقدم اگر آقای روحانی در این دوسال گذشته فقط کار و سکوت میکرد و حرفها را سخنگوی دولت میزد کشور بهتر اداره شده بود.