شیما احمدی- شکست سنگین جریان اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری 1400 با واکنش های متعددی از سوی متفکرین این جریان مواجه شد اگر چه بسیاری سعی داشتند که عدم رای اوری جریان مطلوبشان را به رد صلاحیت شورای نگهبان گره بزنند اما بسیاری از چهره های مطرح و متفکرین این جریان به شکست خود اقرار کردند
محمد وکیلی نماینده مجلس دهم و فعال اصلاح طلب در روزنامه ابتکار نوشت: " ما اگر از پشت عزای جمهوریت بیرون بیاییم واقعیتهای زیادی منتظرند تا با ما حریف شوند. همه ظرفیت ما خرج همتی شد، سقف رای او مشخص شد. حتی دست به دامان تعصبات قومیتی به عریان ترین شکل برای همتی شدیم اما عیار اقبالمان عریان شد. دیدیم که چگونه تشت اقبالمان فرو افتاده است. وی در ادامه می گوید: حیثیت اکثر احزاب و نمایندگان رسمی اصلاح طلب به پای همتی آورده شد اما افاقه نکرد. این یعنی نهادهای رسمی جریان اصلاح طلب، نمیتواند نماینده مطالبات اصلاح طلبانه باشد. اگر برای ریاست جمهوری بهانه رد صلاحیت آورده شود، برای لیست جمهور چه بهانهای داریم چرا این همه بهانه را میآوریم تا با واقعیت روبرو نشویم؟
سخنان این متفکر اصلاح طلب بیان کننده تفکر درون حزبی این جریان است که در بدترین حالت برای نامزد مورد حمایت خود تعداد ارایی به مراتب بیشتر از آن چیزی که کسب شد را در نظر گرفته بودند و و در خوشبینانه ترین حالت کشیده شدن انتخابات به دور دوم را پیش بینی می کردند اما انتخابات 1400 و آرای مردمی نتیجه ای غیر از این را رقم زد و نماینده ی جریان اصلاح طلب با رایی کمتر از آراء باطله در جایگاه چهارم قرار گرفت بدون شک نگاهی به مواضع سران این جریان پس از انتخابات 1400قابل توجه است:
محمد وکیلی پیشتر در یک مناظره با سلیمی نمین گفته بود: شورای نگهبان با عدم تایید صلاحیت نامزدهای اصلاح طلب بزرگ ترین خدمت را به اصلاح طلبان کرده چراکه در صورت حضور کاندیداهای ما، ضعف پایگاه رای ما در میان مردم برای همه روشن می شد.
صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاح طلب و تحلیلگر جریان اصلاحات در این باره گفت: " بزرگترین بازنده انتخابات ۲۸ خرداد اصلاحطلبان بودند.رهبری اصلاحات اگرچه با تأخیر، اما تمامقد به حمایت از آقای همتی برخاست. یکی پس از دیگری چهرههای اصلاحطلب از شخص آقای خاتمی گرفته تا جناب کروبی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی تا چهرههای روشنفکری همچون دکتر عبدالکریم سروش و استاد مصطفی ملکیان مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به آقای همتی دعوت کردند"
زیباکلام در بخش دیگری گفته است: «اما هیچیک از آن حمایتها و دعوتها نتوانست یخی را آب کند. دوونیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاحطلبان بعد از ۲۴ سال حیات سیاسیشان بود. در بدبینانهترین حالت دستکم 10 میلیون و در خوشبینانهترین حالت حتی رفتن به دور دوم را اصلاحطلبان برای نامزدشان پیشبینی کرده بودند؛ اما شکست آنان بهمراتب سنگینتر از دیگران بود».
روزنامه همدلی نیز در مطلبی به نتایج سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و با بیان اینکه «اصلاحطلبان سؤالاتی پیش روی دارند» نوشت: «اول باید از خود بپرسند که چه کردند که بخشی از مردمی که در 25 سال اخیر، چهار دوره بیشترین آرا را به سبدشان واریز کردند، این بار رای باطله را بر آنان ترجیح دادند؟
روزنامه اصلاحطلب تأکید کرد: «هر جوابی برای این سؤالات مستلزم پذیرش صریح و بدون تفسیر و تعبیر «شکست» در این انتخابات است. باید بپذیرند که نمیتوانند شکست در این انتخابات را به گردن شورای نگهبان بیندازند.»
عباس عبدی هم در یادداشتی با اشاره به واگذار شدن امور اصلاحات به دست تکنیسینها نوشت: «مردم ایران به دلایل تاریخی و تجربه 100 ساله خود و نیز وضعیت منطقه، اطمینان دارند که اصلاحات به عنوان کمهزینهترین شیوه تغییر و بهبود با فاصله بسیار زیادی بهتر از هر روش دیگری است. ولی این امر به معنای آن نیست که اصلاحات را معادل اصلاحطلبان به عنوان یک گروه اسم و رسمدار بشناسند. کسانی که به طور کامل آگاهانه یا ناآگاهانه اسیر تکنیسینها و کارپردازهای سیاسی شدهاند و رهبری اصلاحات را از مجموعه ایدهپرداز و افراد دارای اعتمادبهنفسی که درک درستی از سیاست داشته باشند به تکنیسینهای سیاسی تبدیل کردهاند به طوری که هر 4 سال یک بار فیل آنان یاد هندوستان میکند و با شیوههای نخنما وارد میدان سیاست میشوند و غیرمسؤولانه یکهتازی میکنند، نتیجه آن همین وضعیتی است که در 28 خرداد دیدیم؛ وضعیتی که بسیاری از کنشگران واقعی اصلاحطلب بنا به ملاحظات گوناگون سکوت کردند تا بلکه شکاف و انشقاقی رخ ندهد ولی خیلی خوب میدانستند که پایان این بیراهه به کجا ختم خواهد شد».
روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد هم در این باره می نویسد: شورای نگهبان هم از میان صدها نامزد رسید به هفت نام اما با قطعیت میگویم حتی اگر همه نام و نشان دارها آمده بودند با همه سلایق، بازهم در دو مسئله هیچ خللی ایجاد نمیشد؛ یکی در جلب و جذب مشارکت، دیگری در پیروزی «سیدابراهیم رئیسی» این وسط فقط شورای نگهبان به داد پزشکیان و جهانگیری و لاریجانی رسید که در کشاکش قرار گرفتن در معرض قضاوت عموم به تیر غیب حسن روحانی و کلاب هاوس و کارگزاران سازندگی دچار نشوند.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی و از دیگر فعالین این جریان در پاسخ به این سوال که آیا جبهه اصلاحطلبان ایران به چاه شورای عالی اصلاحات نیفتاد و باز هم تشتت در تصمیمگیری بین اصلاحطلبان برای معرفی و حمایت یا عدم حمایت از کاندیداهای موجود در عرصه انتخابات وجود نداشت، گفت: واقعیت این است که حتی در صورت اعلام موضع واحد باز هم نتیجه اصلی هیچ تفاوتی نمیکرد.
البته بهانۀ بخشی از جریان اصلاحطلبی در شکست انتخابات ریاستجمهوری نداشتن کاندیدا مطلوب این جریان بود، اما ریزش پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را میتوان در انتخابات شورای شهر تهران هم مشاهده نمود
مرعشی در این باره می گوید: خیلی روشن در شورای شهر تهران، اصفهان، مشهد و شهرهای بزرگ همه اصلاحطلبان با تصمیم جمعی حضور داشتند اما هیچ تفاوت معناداری بین این که همه گروهها میآمدند یا تصمیم جمعی اتخاذ نشد، دیده نمیشود. کما این که در شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ همه گروهها با وحدت در عرصه انتخابات لیست داده بودیم و حضور داشتیم اما نتیجه تغییری نکرد.
شکست این روزهای جریان اصلاحات نشستن در اتاق بسته و تامین منافع خود و فاصله گرفتن معنا دار از مشکلات مردم بود این جریان با حمایت تمام قد از دولت روحانی نارضایتی عمومی را به اوج خود رساند و باعث شد تا مردم خواستار تغییر سیاست ها و روند فعلی باشند نه تکرار دولت گذشته که چیزی جز سخت کردن روز افزون شرایط زندگی برای آن ها نداشت و عزت ملی را هم در سطح بین المللی لگد مال کرد