به گزارش نما ، جذب و آموزش دانشجویان خارجی در کشور از تصمیمات استراتژیک نظام در سالهای اخیر بودهاست و دانشگاههای بهخصوصی این وظیفه را بر عهده گرفتهاند. دانشگاه اهلبیت (ع) یکی از این دانشگاهها است که اقدام به جذب دانشجوی خارجی در کشور میکند. اما این فرآیند مشکلاتی هم داشتهاست که یکی از آنها بیکاری دانشجویان بعد از فرآیند تحصیل بودهاست. متاسفانه بسیاری از این دانشجویان بعد از تحصیل و بازگشت به کشورشان در مشاغلی به کار گرفته میشدند که با رشته تحصیلی و مهارتهایشان بی ارتباط بود.
دانشگاه اهل بیت (ع) با راهاندازی نخستین مرکز نوآوری بینالمللی یاس قصد دارد با استفاده از پتانسیل دانشجویان خارجی در شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهای مستقر در این مرکز هم به اشتغال این دانشجویان کمک کند و هم زمینه فعالیت آنها را در کشور خودشان بعد از تحصیل فراهم کند تا به توسعه صادرات محصولات دانشبنیان در کشورهای همسایه کمک شود. درباره اهداف این دانشگاه و مشکلات پیشرو با دکتر سعید جازاری معموئی رئیس دانشگاه اهل بیت(ع) گفتوگو کردیم.
دکتر سعید جازاری معموئی مقطع دکتری و فوق دکتری را در رشته ادیان دانشگاه سوربون فرانسه با درجه ممتازی به پایان رساند و سوابق اجرایی چون معاونت آموزش حوزه علمیه مروی با حکم آیتالله مهدوی کنی، مدیریت مدرسه علمیه مروی و مدیر گروهی ادیان آکادمی اسلامی آلمان به چشم میخورد.
وی همچنین عضو مرکز مطالعات ادیان دانشگاه سوربون فرانسه، عضو مرکز مطالعات و پژوهشهای فرا دینی دانشگاه کاتولیک فرانسه، عضو گروه مطالعات و تحقیقات فرادینی پاریس و عضو هیات رئیسه اتحادیه علما اروپا است. این استاد دانشگاه تجربه تدریس در دانشگاه کاتولیک فرانسه، آکادمی اسلامی آلمان، دانشگاه ادیان و مذاهب قم، دانشگاه امام صادق و حوزههای علمیه مروی، امام رضا و شیخ عبدالحسین را دارد.
در ادامه گفتوگوی خبرگزاری تسنیم با دکتر سعید جازاری معموئی میخوانید:
تسنیم: در ابتدا توضیحاتی در مورد دانشگاه اهل بیت (ع) بفرمایید و اینکه از زمان شروع مدیریت شما در این دانشگاه چه تغییراتی در رویه کار و فعالیتها ایجاد شدهاست؟
«دانشگاه بینالمللی اهل بیت علیهمالسّلام» در راستای رسالت خود به منظور کمک به ارتقای علمی و تأمین نیازهای علمی، پژوهشی و تخصصی دانشجویان و پژوهشگران مسلمان و توانمندسازی آنها، همچنین کمک به شناخت فرهنگ و تمدّن اسلامی در سال 1383 در مقطع تحصیلات تکمیلی، در قالب یک مرکز دانشگاهی محدود تأسیس و در سال 1390 به دانشگاهی جامع تبدیل و فعالیت خود را آغاز کرد. دانشگاه اهل بیت (ع) در راستای جذب دانشجویان خارجی اقدام کردهاست و در کنار علوم نظری و علوم فنی و مهندسی را هم به دانشجویان آموزش میدهد.
از زمانی که من مسئولیت دانشگاه را بر عهده گرفتم اولین اقدام بررسی و نیازسنجی رشتههایی بود که دانشگاه به آن نیاز داشت و در گام بعدی تلاش کردیم یک استراتژی متناسب با شرایطِ زمانی و جغرافیایی دانشجویانی که در دانشگاه حضور پیدا میکنند تعریف کنیم. این دو موضوع اولویتهای ابتدایی دانشگاه است و ما هم سیاستها را برای تحقق این اهداف ریلگذاری میکنیم.
تسنیم: دلیل اینکه بر دو موضوع فوق تأکید داشتهاید چیست و آیا با وجود تلاشهایی که در حوزه علوم انسانی شدهاست باز هم نیاز به تغییر در رشتههای این حوزه وجود دارد؟
خیلی از رشتههای علوم انسانی هست که ما خودمان را در آنها محروم کردهایم. در این حوزه هم میتوان مثالهایی زد. رشتهای داریم به نام "علم حروف"، وقتی این رشته را در ایران مطرح میکنیم، وزارت ارشاد، حوزه علمیه و دانشگاهها اعلام میکنند که این علم ممنوع است. نتیجه این میشود که ما خودمان را از یک علم مهم و درآمدزا محروم میکنیم.
من 14 سال در دانشگاه سوربن تحصیل و تدریس کردهام. همچنین فعالیتهایی هم در دانشگاه کاتولیک پاریس داشتهام و کتابهای من آنجا به چاپ رسیدهاست. تجربه بسیار مهمی هم در آنجا بهدست آوردهام. در بسیاری از موارد در این دانشگاهها آنچه که ما به عنوان حاشیه به آنها نگاه کردهایم در متن قرار میگیرد. در دانشگاههایی مثل آکسفورد و سوربن یک شخصیت برجسته علمی کرسی علم حروف را در دست میگیرد و در کرسی علم حروف و در مقطع دکتری حداکثر 10 دانشجو را پذیرش میکند. در بین این 10 دانشجو یک نخبه از کانادا، یک نخبه از دانشگاه هاروارد و از کشورهای دیگر وجود دارند. این دانشجویان را برای رشتههای منتخب گلچین میکنند.
پس ما خودمان را در بخشهای مهمی از علوم انسانی محروم کردهایم که در این زمینه مثالهای زیادی را میتوان ارائه کرد. وقتی حرف از جامعهشناسی دینی میشود فکر میکنید ما چند متخصص، نظریهپرداز یا کتابنویس داریم؟ بعد این عملکرد را با کشورهایی مثل فرانسه، آلمان یا سوئیس مقایسه میکنیم میبینیم که با معضل محدودیت دایره منابع مواجه هستیم.
رشته الهیات در تمام دانشگاههای ایران وجود دارد. حال سوال این است که خروجیهای این رشته هم به اندازه کافی اثربخش بودهاست یا خیر؟ البته رشتههای مرتبط با الهایت و حوزههای علمیه در کشور از برکات انقلاب اسلامی و تمدن اهل بیتی ایران است، اما به دنبال خروجی اینها هم باید باشیم. در کنار برخی از این رشتهها مانند الهیات میتوانستیم جامعهشناسی دینی یا مردمشناسی دینی هم قرار دهیم.
دنیا به این نتیجه رسیده است که سایر دیپلماسیها به اندازه قدرت دیپلماسی علمی نیست
من در این دانشگاه به اندازه وسعم بهدنبال نیاز سنجی اینگونه رشتهها هستم. ببینیم نیاز امروز ما برای تحقق دیپلماسی علمی چه خواهد بود. دنیا به این نتیجه رسیده است که سایر دیپلماسیها به اندازه قدرت دیپلماسی علمی نیست. ثمره این سبک دیپلماسی را هم میبینید که شکل استعمار تغییر کردهاست. کشورهایی که دیپلماسی علمی دارند توانستهاند مستعمره بسازند.
اگر بوسنی، هرزگوین و یا نوار شمالی قاره آفریقا مانند مراکش، الجزایر و تونس را ملاحظه کنید، میبیند این مناطق استعمار را بیرون انداختند. این بیرون راندن در اتفاقاتی مانند مبارزات تونس، جوی خون در الجزایر یا نبردهای داخلی مراکش متبلور بود. اما حالا که وارد این کشورها میشوید میبینید بسیاری در مسئولان و سران آنها فارغالتحصیل دانشگاههای غربی هستند. چرا این اتفاق افتادهاست؟ برای آنکه متوجه دیپلماسی علمی شدهاند.
سعی ما هم این است که در حوزه علوم انسانی این نیازسنجیها اتفاق بیفتد. نباید فراموش کرد که در این زمینه چالش هم زیاد خواهیم داشت. بعد از این نیازسنجیها باید انرژی زیادی برای توجیه و معرفی بگذاریم چون خیلی از چیزها دانسته و خیلی از دیتاها منتقل نشدهاست.
ما در حوزه علوم انسانی این نگاه را داریم تا علومی بیاوریم و به کار ببریم که در کشور نبوده، اما در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد.
تسنیم: متاسفانه در ایران دانشگاههای بینالمللی، حوزه فعالیتهای آموزشی خود را به رشتههای غیرفنی محدود کردهاند و با توجه به گستره مفاهیم مرتبط با دیپلماسی علمی ما هم میتوانیم با تجهیز دانشجویان خارجی به دانش فنی؛ هم بستر شغلی آنها را فراهم کنیم و هم از آنها به عنوان سفیران علمی خود استفاده کنیم. البته این هدف بسیار بزرگی است و نیاز به همکاری و همراهی نهادهای مرتبط و مختلف دارد. آیا برای اهدافی که تعریف شد تفاهمنامه و همکاریهایی با دستگاههای دیگر داشتهاید؟
ابتدا باید توجه داشت که دانشجویان مهاجر به ایران از کشورهایی میآیند که هنوز در مسیر توسعه قرار نگرفتهاند. پس نیازهای آموزشی آنها به علوم نظری و تئوریک محدود نمیشود و نیاز به آموزش علوم فنی دارند.
ما وقتی این موضوعات را در معادلات خود ندیدهایم ثمرات آن را هم در کشور مشاهده نمیکنیم. اما در غرب یک فرد در حوزه مهندسی آموزش میبیند و به کشورش بازمیگردد، اگر کاره ای شود قراردادهای مشترک و کاریاش را با کشور محل تحصیلش امضا میکند. اما ما به یک دانشجوی مهاجر فلسفه آموزش میدهیم و آن فرد هم بعد از حضور در کشورش نمیتواند به جایگاه مناسبی دست پیدا کند، بنابراین ثمرات این تلاشها را هم نخواهیم دید.
باید اول به این موضوع فکر کنیم که فرآیند دیپلماسی علمی ما قرار است به کجا برسد. غرب این مسیر را طی کردهاست و با استفاده از دیپلماسی علمی منافع اقتصادی،سیاسی، تجاری و نظامی متعددی را کسب کردهاست. یعنی شخصی را که آموزش داده است به کشور خود برگشته و رابط کاری کشورش با آن دانشگاه غربی شده. ما هم قصد داریم کمی از این نمونه الگوبرداری کنیم.
دانشجو از کشوری که هنوز به مسیر توسعه وارد نشده به ایران میآید و در اینجا فارغالتحصیل میشود ما قصد داریم در مرکز فناوری و نوآوری خود یک فرصت شغلی در راستای تحقق اهداف دیپلماسی علمی برای او فراهم کنیم تا دانشجویی که به کشور خود بازگشت توان ورود به شاخهای از فناوری و بازار کار را هم داشته باشد.
تسنیم: این هدف درستی است اما اجرای آن نیاز به حمایتهای ملی دارد. در این راستا آیا حمایتی صورت گرفتهاست؟
یکی از دلایل اینکه ما در پروژههای عملی موفق نیستیم این است که نگاه نظریه پردازانه به موضوعات داریم. نظریه پردازی ارزشمند است البته در جایی که یک بستر متناسب برای اجرا و تحقق داشته باشد. آیا در کشورهای پیشرفتهای چون فرانسه یا سوئیس نهادهای متعدد علمی و دانشگاهی وجود دارند که گاهی در این زمینه موازیکاری هم شکل بگیرد؟!
در این کشورها وقتی یک دانشجو به دانشگاهی مراجعه میکند، این دانشگاه است که وضعیت دانشجو را مورد بررسی قرار داده و در نهایت اقدام به پذیرش دانشجو میکند. دانشجو هم با اتکا به نامه دانشگاه به اداره مهاجرت مراجعه میکند، ویزا را دریافت میکند و برای دریافت سایر خدمات رفاهی اقدام میکند. دانشجو برای تحصیل فرآیند بسیار سادهای را طی میکند و سیستم بروکراتیکی که در ایران شاهدش هستیم آنجا وجود ندارد.
حال در کشور با وجود این تعداد نهاد دولتی مرتبط چقدر خروجی داشتهایم؟ کدام نهاد میتواند ادعا کند به صورت کامل نخبگان را شناسایی کردهاست؟ فقط یک شهر کوچک مانند لوزان که اندازه کرج هم نیست هزار نخبه ایرانی را به خود جذب کردهاست. هنوز وزارت علوم نمیداند که با پستداک چه کار باید بکند و بحران اینجاست. در خیلی از کشورهای پیشرفته دنیا، پستداک از یک دکتری هم سختتر است. البته نقد من بر شخصیتها نیست و منظور من جایگاههای تعریف شده در کشور است.
تسنیم: پیشنهاد شما برای اصلاح این وضعیت چیست؟
رسیدن به هدف گاهی با کم کردن موانع اتفاق میافتد. برای جذب دانشجویان نیاز به فرآیند بروکراتیک پیچیده و سازمانهای دخیل فراوان نیست. در بسیاری از کشورهای پیشرفته این رویداد فقط با دو مسئول اتفاق میافتد. فرآیند تعیین نخبه هم به همین صورت است. در اروپا چیزی به عنوان نخبه وجود ندارد و اداره امور نخبگان معنا نمیدهد. اما حالا که ما برای اداره امور نخبگان بنیادی ایجاد کردهایم میتوانیم از پتانسیلهای آن بهره بهتری ببریم.
من پانزده سال در کشورهای پیشرفته دنیا زندگی کردهام هیچ سازمانی با کاربری اداره امور نخبگان ندیدهام اما تعداد نخبگانی که در آنجا وجود دارد بسیار زیاد است. به راستی فرآیند شناسایی این نخبگان در کشورهای توسعه یافته چگونه است.
ما بدجوری گرفتار بروکراسی هستیم و در این سیستم بروکراتیک عنصر دلسوزی وجود ندارد
ما بدجوری گرفتار بروکراسی هستیم و در این سیستم بروکراتیک عنصر دلسوزی وجود ندارد. ما سیستم اداری را با هدف آرمانگرایی توسعه میدهیم و روز به روز از آرمانمان دورتر میشویم. همانطور که گفتم خواهش میکنم کشورهای توسعه یافته را بررسی کنید اگر اداره یا نهادی تحت هر عنوان برای اداره امور نخبگان داشت معرفی کنید. با همین روشها مشکلات امنیتی هم برای کشور ایجاد میکنیم و سایتی تحت عنوان سایت نخبگان ایجاد میکنیم، لیست آماده میکنیم و نام نخبگان را در آن قرار میدهیم، پس شرایط مهاجرت را برای آنها سادهتر میکنیم. چرا هنوز حاضر نیستیم بپذیریم که این روش اشتباه است.
حکایت دور تسلسلی که برای ایجاد یک رشته دانشگاهی ایجاد میشود
وقتی توضیح میدهیم که رشتههای موجود دیگر پاسخگوی دانشجویان نیستند و ما با جذب دانشجوی خارجی نیاز به تعریف رشتههای جدید داریم فرآیندی برای تعریف رشته جدید ایجاد میکنند که عملا امکانپذیر نباشد. برای ایجاد یک رشته جدید اعلام میکنند که اول باید هیئت علمی جذب شود و بعد درخواست ثبت رشته جدید بدهید، وقتی قصد جذب هیئت علمی داریم، هیئت جذب وزارت علوم اعلام میکند که شما هنوز رشته ندارید و باید اول رشته ایجاد کنید. با این کار یک دور تسلسل ایجاد میکنند تا هیچ نتیجهای به همراه نداشته باشد.
نمیدانم چرا دلمان برای کشور نمیسوزد. ما مهد حقوق بشر جهان هستیم و قدرش را نمیدانیم. من به دعوت روزنامه لوموند در فرانسه یک سخنرانی داشتم و در آنجا بیان کردم که حمایت از ادیان زمانی در ایران اتفاق افتاد که در غرب ادیان را سر میبریدند، زمانی که یهودیت به خطر افتاد، ایران به یهودیان جهان پناه داد. زمانی که مسیحیت به خطر افتاد این ایران بود که اجازه داد در دل کوه، مسیحیان کلیسای خود را بنا کنند، که نمونه هایش را در استانهای آذربایجان شرقی و غربی میبینید. اولین کشوری که بیانیه حقوق بشر را صادر کرد ما بودیم و ادبیات ما ادبیات حقوق بشر است. اما اگر بخواهیم همین موضوعات را به دانشجویان خارجی خودمان بگوییم نمیتوانیم. به عقیده من مشکلات ما تحریمهای خارجی نیست و دردسر بزرگ در کشور خود تحریمی است.
تسنیم